گفتار سودمند                          

عمل انسان چه زمانی بی‌نتیجه می‌شود؟:خداوند در ابتدای نزول سوره عصر شرط کرده بودند که همه مسلمانان باید این سوره مبارکه را هر روز قرآئت کنند، که این نشان از اهمیت سوره عصر دارد.خداوند در آیه اول این سوره مبارکه به «عصر» قسم خورده است که همه انسان ها در خسارت هستند، به غیر از انسان هایی که چهار ویژگی ایمان آوردن، انجام عمل صالح، سفارش به حق و صبر داشته باشند. هر وقتی که انسان خارج از این چهار موضوع عمل کند، عملش بی‌نتیجه می‌شود. به این ترتیب اگر در ابتدا عمل فردی صالح و صحیح نباشد، بی نتیجه خواهد شد، چرا که کافر در روز قیامت به خداوند عرضه می دارد که خدایا من حالا متوجه شده ام که چه اعمالی در دنیا اثر مثبت دارد و مرا به دنیا بازگردان تا عمل های نتیجه بخش را انجام دهم. اما خداوند می‌فرماید هرگز؛ اگر برگردید همان کارها را مجدد رقم خواهید زد.دوم مگر افرادی که ایمان آورده و اعمال صالح بجا آورده اند و یکدیگر را به حق ، سفارش کرده و به صبر توصیه نموده اند» اشاره می‌کند. هرکسی که ایمان نیاورده و عملی انجام دهد این عمل باطل و بی نتیجه است، برخی افراد، عمل های خوبی دارند، اما چون بدون ایمان و اعتقاد است، بی نتیجه خواهد بود، اگر کسی در عمل هایی که انجام می دهد حقانیت را لحاظ نکند، این عمل بی نتیجه است.در بین علمای اهل سنت، عده ای می گویند به ما ربطی ندارد که یزید و امام حسین (ع) در سال 61 هجری جنگیدند و طی این رویداد یک شخصی کشته شده و شخصی هم پیروز از میدان خارج شده است. ما باید به آنها عرضه کنیم که در زندگی انسان اگر قرار است، عمل ها به نتیجه برسد، انسان باید پیرو حق باشد و مخالف باطل و اگر برعکس عمل کند؛ قرآن می‌فرماید: هر کس عقیده باطلی داشته باشد.شخصی به امام جواد (ع) عرض کرد، ممکن است عمل من باطل و بی نتیجه باشد، حضرت فرمودند: وقتی که بر راه حق نباشید، اعمالتان باطل است. خداوند می‌فرماید: «شما حق ندارید صدقات خود را با منت گذاشتن یا اذیت کردن باطل کنید».بنابراین اگر کسی منت نگذارد و اذیت نکند بر راه حق خواهد بود. چهارمین نکته که در این سوره شریفه به آن اشاره شده است، این است که اگر کسی می خواهد، عمل نتیجه بخش داشته باشد، باید صبر کند، خداوند آیات بسیاری پیرامون صبر برای نتیجه بخشی اعمال در قرآن کریم آورده است. عجله کردن از شیطان است.حجت الاسلام سید جلال موسویان

رمیدن از خود!:گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه‌ای که آب خورَد. خود را در آب می‌دید و می ‌رمید. او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد. نمی‌دانست که از خود می‌رمد.همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر، چون در توست، نمی رنجی؛ چون آن را در دیگری می‌بینی، می‌رمی و می‌رنجی...  "مولانا" / فیه ما فیه

به جز خدا دوستی نیست!:غیر از خداوند برای شما دوست و کمکاری نیست! (بقره: 107)تو از دوستت چه توقعاتي داري؟ مطمئناً اينقدر رشد كرده اي كه بگوييمن توقع دارم دوستم بيش از ديگران من را درك كند، از من به خاطر كارهاي خوبم تشكر كند و من را به خاطر كارهاي بدي كه گاهي از من سر ميزند مدام سرزنش نكند، اين طور نباشد اگر من كار اشتباهي كردم، قضاوت كلي در باره من بكند. مثلا بگويد تو كلاً آدم تنبلي هستي و يا تو آدم لجبازي هستي. خلاصه همان كه گفتم، من را خوب درك كندو از طرفي اگر از او كمكي خواستم، بدون منّت كمكم كند. حتي اگر بارها هم، كمك خواستم بدون غر زدن و اين كه يك جوري نگاهم كند كه خجالت بكشم، با روي باز، كمكم كند. اصلا بالاتر، دوست دارم خودش بفهمد من الان به چي نياز دارم، بدون آن كه از او بخواهم خودش به فكر من باشد.توقع دارم دوست من، بيشتر از من دوستم داشته باشد اگر او از يادم رفت من از يادش نروم.دوست دارم كه دوستم ....خب تا همين جا كافي است، منظورت را فهميدم، حق با توست! يك دوست، يعني هميني كه تو گفتي. ولي تا حالا اين چنين دوستي داشتي؟ البته قبل از اين كه به سؤالم پاسخ بدهي فكر كنم يكي ديگر از خصوصيات يك دوست را فراموش كردي بگي: دوست آدمي نيست كه هميشه به دل تو گوش كند. او فكر مي كند، ببيند چي برايت خوب و چي بد است. اصلا فرق بين دوست خوب و دوست بد، همين است. دوست بد كاري به خير و صلاح ما ندارد، ولي دوست خوب با وجودي كه ميداند ممكن است ما از دست او ناراحت شويم، ولي بازهم نميگذارد ما فريب شيطان را بخوريمخدا، همه خصوصيات يك دوست خوب را در بالاترين حد، دارد:وقتي كار خوبي ميكنيم خوشحال ميشويم اين خوشحالي را خدا در ما به وجود آورده است، اين خوشحالي تشكر خدا از ماست.وقتي كار بدي ميكنيم ناراحت ميشويم، اين ناراحتي علامت اين است كه خدا ما را بخشيده است.قبل از اين كه از او چيزي بخواهيم، خودش ميفهمد ما به چي نياز داريم نياز ما را تأمين ميكند.اگر دعايي بكنيم و اين دعا، خواسته خوبي نباشد، يعني به صلاحمان نباشد، به دعايمان توجه نميكند، ولي اگر خيلي اصرار كنيم با ناراحتي خواستهامان را انجام ميدهد. ولي بعدا خودمان پشيمان ميشويم و ميگوييم اي كاش به حرفمان گوش نمي داد.خداي خوبم دوستت دارم خيلي!خیلی دوستت دارم خدای خوبم!دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم به اندازه وسعت دلم!خدایا دلم را به اندازه ای که باید دوستت بدارم وسعت بده!خدایا به اندازه وسعت دلم, دوستیت را در دلم جای بده!

زیبا بگو!:با مردم زیبا سخن بگو! (بقره: 83)با اطرافيانت قشنگ صحبت كن! همانطوري كه دوست داري با تو قشنگ حرف بزنندخصوصا وقتي ديگران ناراحت هستند بايد بيشتر دركشان كني و با آن­ها ملايم­تر صحبت بكني. نبايد مثل خود آن­ها، با داد و بيداد پاسخشان را بدهي، زيرا اين مشكل را بيشتر مي­كندقشنگ سلام كن! زيبا احوال پرسي كن! ياد بگير مثل آدم بزرگ­ها،­ از كلمات مختلفي استفاده كني. شايد اولش همسن و سالهايت مسخره­ات كنند، ولي مهم نيست، كم كم به اين جور حرف زدنت عادت مي­كنندوقتي آدم عادت كند نيكو و جالب سخن بگويد، جلوي خيلي از مشكلاتي که به خاطر بد حرف زدن به وجود مي­آيد گرفته مي­شودما آدمها خیلی زودتر از حیوانات عصبانی می شویم. و وقتی عصبانی شدیم آنوقت دهان خود را باز می کنیم و هرچه به زبانمان می آید می گوییم. در آن موقع بیشتر از کلمات زشت استفاده می کنیم, کلماتی که بیشتر بیتواند مخاطب ما را آزار دهد! در واقع ما با سلاح کلمات به قلب طرف مقابل حمله می کنیم و عواطف او را به شدت مجروح می سازیم.ما انسانها متأسفانه از قدرت سخن گفتن خود برای آزار دیگران استفاده وسیعی می کنیم. با این شرایط است که قرآن ما را به نیکو سخن گفتن دعوت می کند, نیکو سخن گفتن در هنگامی ارزش فوق العاده دارد که معمولا انسانها در آن وضعیت زشت سخن می کویند.اصولا به وقت وزیدن تند باد های سهمگین معلوم می شود کدام درخت ریشه بیشتر و محکمتری در زمین دارد. وقت بروز خشم و خستگی و افسردگی و گرسنگی و تشنگی و دیگر حالات خطرآفرین, معلوم می شود یک انسانی چقدر خوش اخلاق است و چقدر بد اخلاق است. اخلاق به خصوصیاتی می گویند که برای انسان به صورت عادت درآمده است و در هیچ شرایطی انسان از آن فاصله نمی گیرداگر خوش زبانی برای فردی به صورت یک خُلق و سرشت درآمده است, هنگام بروز هیچ حالت خطرناکی حرف زشت از دهان او خارج نمی شود.
در واقع این چنین انسلان خوش اخلاقی شرمی دارد که نمی گذارد او به دیگران حرف زشت بزند. او فقط از بزرگترهای خود خجالت نمی کشد بلکه از همسن و سالها و حتی از آنها که از کوچکتر هستند نیز خجالت می کشد. شرم او غیر از شرک دیگران است. شرک دیگران بیشتر همراه با ترس است. لذا آدمها بیشتر از بزرگترها شرم دارند. ولی انسانی که دارای اخلاق خوش و خوب است شرمش با ترس همراه نیست بلکه با احترام همراه است.تو اگر خوش زبان باشی خجالت می کشی که به دیگران بی احترامی کنی. انگار همه اطرافیانت و حتی غریبه ها پدرت هستند, پدری که به طور ناخودآگاه همیشه احترامش را نگه می داری.شرم که رفت همه خوبیها با او می روند و وقتی بیاید هیچ خوبی نیست که نیاید.

خدا خوش وعده است!:هر گز خداوند خلاف وعده اش عمل نمی کند! (بقره: 80)خدا وقتي قراري با تو بگذارد يقيناً به آن عمل ميكند. وقتي ميگويد: اگر اين كار را انجام بدهي من آن كار را خواهم كرد، سر حرفش هستمثلا خدا ميگويد: از كسي در حق تو بدي كرد از او بگذر و او را ببخش! اگر اين كار را بكني من هم از بديهايت ميگذرم، كاري ميكنم كه شيطان نتواند به راحتي تو را فريب دهد و تو گولش را بخوري و دوباره برگردي به همان بديها.يا مثلا ميگويد: اگر هميشه كمي از پول تو جيبي كه از پدر و مادرت مي گيري براي دادن به نيازمندان كنار بگذاري من كاري ميكنم كه بيشتر پول گيرت بياد.يا با تو قرار ميگذارد كه: اگر رازي از كسي شنيدي و او را رسوا نكردي، من هم نميگذارم كسي رازهايت را به بقيه بگويد.خداوند به خوبها وعده های خوب و به بدها وعده های وحشناکی داده است و سر وعده خود نیز هستخداوند فرموده است وقتی نیازمندی نیاز به پول داشت به او پول قرض بدهید آنهم قرض الحسنه نه قرض ربوی. قرض ربوی این است که او را ملزم کنید تا وقتی می خواهد پول را برگرداند حتما مبلغی را به آن اضافه کند. مثلا هزار توان را بعد از یکماه هزار و پانصد تومان برگرداند.خداوند در قرآن فرموده است وقتی به او قرض الحسنه دهید و در مقابل این قرض چیزی از او نگیرید من به شما ربا خواهم داد آنهم تا هفتصد برابر و حتی بیشتر از آن. ولی اگر رباخواری کنید من برکت آن پولی را که گرفته اید از بین می برم یعنی شما در زندگی آنقدر دچار مشکلات می شوید که باید چندین برابر آن پول را خرج کنید تا شاید مشکلاتتان رفع شود.
ما با مطالعه در زندگی اطرافیانمان می توانیم این واقعیت را بخوبی درک کنیم که آنهایی که با ربا خواری زندگی می کنند زندگی فلاکت باری دارند و آنها که با قرض دادن به دیگران به آنها کمک می کنند از زندگی پر برکت و آبرومندی برخوردار هستند. این یعنی همان وعده خداوند.خداوند وعده داده است که از راه معصیت نمی توانید به آرزوهای خودتان برسید. تنها راه رسیدن به آرزوها این است که از راه درست آن وارد شوید. کسی با دروغ گفتن نمی تواند خودش را از رسوایی خلاص کند. الان اگر با دروغ گفتن خودش را خلاص کند چند وقت دیگر آبرویش به وسعت بیشتری خواهد ریخت
با تقلب کردن هم نمی شود در درس موفق بود. شاید مدرک تحصیلی را بگیرد ولی این مدرک برای او فائده ای ندارد. اگر فردی درست درس بخواند می تواند مدرک واقعی بگیرد و هرجا که برود می تواند شغل مناسبی هم داشته باشد.خداوند وعده داده است که هرکسی من را خیرخواه خودش بداند و به دستورات و توصیه های من عمل کند زندگی خوبی در دنیا و بخصوص در آخرت خواهد داشت.وعده های خدای مهربان را جدی بگیر