گفتار سودمند 97/2/9
گفتار سودمند
آیه ای که دزد را هم مومن می کند:خداوند در آیه 16 سوره حدید، مومنین را مورد خطاب قرار می دهد و در قالب یک سوال آن ها را مواخذه می کند.« آیا برای اهل ایمان وقت آن نرسیده که دل هایشان برای یاد خدا و قرآنی که نازل شده نرم و فروتن شود؟»خطاب آیه گرچه برای مواخذه است اما از طرفی آنقدر پر نفوذ است که هر انسان سلیم النفسی را به فکر وا می دارد و باعث خجالت مومن می شود.رسـيـدن وقـت هـر چـيـز اسـت، و خـشـوع قـلب آن تـاثـيـرى اسـت كـه قـلب آدمـى در قـبـال مشاهده عظمت و كبريايى عظيمى به خود مى گيرد، و منظور از ذكر خدا هر چيزى است كـه خـدا را بـه ياد آدمى بيندازد.روشن است، یاد خداوند اگر در عمق جان قرار گیرد، و همچنین شنیدن آیاتى که بر پیامبر(ص) نازل شده است هرگاه به درستى تدبر شود، باید مایه خشوع گردد، ولى قرآن گروهى از مؤمنان را در اینجا سخت ملامت مى کند که; چرا در برابر این امور، خاشع نمى شوند؟; و چرا همچون بسیارى از امتهاى پیشین، گرفتار غفلت و بى خبرى شده اند؟ همان غفلتى که نتیجه آن قساوت دل، و همان قساوتى که ثمره آن فسق و گناه است! آیا تنها به ادعاى ایمان قناعت کردن، و از کنار این مسائل مهم، به سادگى گذشتن، و تن به زندگى مرفه سپردن، در ناز و نعمت زیستن، و پیوسته مشغول عیش و نوش بودن، با ایمان سازگار است؟!خواجه نصیرالدین طوسی در تعریف خشوع می گوید: «خشوع، خضوع آمیخته با ترس یا محبت است، بدیننحو که در اثر هیبت و عظمت محبوب بلندمرتبه، قوای طبیعی نفس به حالت سکون درمیآید.»«فضیل» که در کتب رجال، به عنوان یکى از راویان موثق، از امام صادق(علیه السلام)و از زهاد معروف، معرفى شده و در پایان عمر، در جوار «کعبه» مى زیست و همانجا در «روز عاشورا» بدرود حیات گفت، در آغاز کار، راهزن خطرناکى بود که همه مردم از او وحشت داشتند. از نزدیکى یک آبادى مى گذشت، دخترکى را دید و نسبت به او علاقه مند شد، عشق سوزان دخترک «فضیل» را وادار کرد که شب هنگام از دیوار خانه او بالا رود، و تصمیم داشت به هر قیمتى شده به وصال او نائل گردد، در این هنگام بود که در یکى از خانه هاى اطراف، شخص بیدار دلى مشغول تلاوت قرآن بود و به همین آیه رسیده بود: «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ...» این آیه همچون تیرى بر قلب آلوده «فضیل» نشست، درد و سوزى در درون دل احساس کرد، تکان عجیبى خورد، اندکى در فکر رفت، این کیست که سخن مى گوید؟ و به چه کسى این پیام را مى دهد؟ به من مى گوید: اى فضیل! «آیا وقت آن نرسیده است که بیدار شوى؟ از این راه خطا برگردى؟ از این آلودگى خود را بشوئى؟ و دست به دامن توبه زنى؟! ناگهان صداى «فضیل» بلند شد، و پیوسته مى گفت: به خدا سوگند وقت آن رسیده است، به خدا سوگند وقت آن رسیده است»!حالا فرض کنید محبوب ما خداوندی باشد که با عظمت ترین موجود عالم است، وجودی که بر همه عالم تسلط دارد و ناظر ظاهر و باطن انسان ها است؛ آیا نباید در برابر چنین محبوبی خشوع داشت و خواسته او را به خواسته خود ترجیح داد؟نکته جالب در تفسیر عرفانی خشوع این است که خشوع ناشی از یک حسی بین ترس و محبت است. عاشق ها از طرفی می ترسند کاری کنند که معشوق خوشش نیاید و از طرفی کشش عجیبی به معشوق خود دارند.خشوع دارای سه مرتبه است: درجه نخست (مبتدیان)، تعبد به امر خداست و تسلیم حکم او شدن در کمال خضوع و همراه با عجز و مسکنت و اعتقاد به اینکه حق او را میبیند، ولو اینکه بنده حق را نبیند. درجه دوم (متوسطان) آن است که شخص بر اثر وقوف به کاستی های نفس، منتظر بروز آفات و امراض نفس همچون عُجب و ریا باشد و از این جهت حالت خشوع به وی دست دهد. همچنین از آفات نیت و عمل بترسد، حقوق دیگران را بر حقوق خود مقدّم بدارد، به فضل دیگران اذعان و فضل خود را فراموش کند و نفس خود را پاک و مبرا نداند. درجه سوم خشوع (منتهیان) آن است که شخص در مقام مکاشفه گرفتار شطحیات نگردد و در قبض و بسط ، خویش را مهار کند و به یاری خشوع، احوال و کرامات خود را پنهان سازد. منابع:تفسیر المیزان وتفسیر نمونه
می خواهی شهوتت را کنترل کنی؟:بیماری شهوت رانی و شهوت پرستی به تعبیر احادیث، کشنده است. حضرت علی (ع) می فرماید: شهوات سم های کشنده است. بعضی سم ها بی هوش می کند. بعضی بی حال می کند، بعضی سم ها را می شود با آن مبارزه کرد. شهوت پرست فکرش و جانش مریض است. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: شهوت پرست هم معلول فکری است هم بیمار نفسی است. این بیماری خیلی خطرناک است که منشأ بسیاری از حوادث، جنگ ها، آدم کشی ها در طول تاریخ شده است. سر برصیصای عابد را بر دار برده است. پیرمردی که سال ها عبادت و بندگی خدا را کرده، آخرش بالای دار رفته است.یکی از راه های مدیریت و کنترل فکر مدام یاد خدا بودن و ذکر گفتن است. در دعای امام سجاد علیه السلام داریم که می فرمایند: خدایا بر محمد و خاندان او درود فرست و ما را از کسانی قرار بده که با اشتغال به ذکر تو، از شهوت ها فارغ هستند. اینکه گفته می شود مرتب یاد خدا باشید برای این است که ذهنتان را همیشه مدیریت کنید تا فرصتی برای مدیریت شیطان پیدا نکند.اولین و مهمترین توصیه بر این امر آن است که این غریزه خفته را بیدار نکنیم. نگذارید شهوت تحریک شود، جلوی تحریکش را بگیرید. چگونه؟ باچشمت، غریزه ات را بیدار نکن،اولین راه کنترل و خفته نگهداشتن شهوت و غریزه کنترل چشم است. چرا که اولین دریچه ورود به روح چشم است پس باید اول آن را کنترل کرد تا هر چیزی واردش نشود.با نگاه نکردن به فیلم، با نگاه نکردن به عکس و با نگاه نکردن به دیگران. چرا این قدر اسلام می گوید چشمتان را فرو ببندید و نگاه نکنید. به شنیدنی های تحریک آمیز گوش نکنید. به صحنه های حرام نگاه نکنید. نگذارید تحریک شوید. این یکی از راه های مؤثر است.از امام صادق علیه السلام است که می فرمایند: نظر دوختن تيرى مسموم از تيرهاى ابليس است و چه بسا نگاهى كه حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد.» فرو بستن و کنترل کردن چشم در این دنیای رنگارنگ شاید در ابتدا کمی سخت به نظر برسد ولی اگر تمرین شود، اگر انسان اراده حقیقی بکند و وارد عمل شود و حقیقتاً بخواهد که در این مسیر درست عمل کند، خدا هم به یاری او خواهد آمد، به طوری که پس از مدتی، غضّ بصر و کنترل چشم ملکه خواهد شد. درست مثل اینکه وقتی گرد و غباری که می وزد چشم به شکل خودکار بسته می شود، با تمرین و ممارست داشتن هم وقتی گرد و غبار گناه بیاید چشم خودکار بسته خواهد شد.تمرینی که بزرگان برای این امر داده اند این است که مراقبت های کوتاه مدت برای خودتان بگذارید؛ همانگونه که یک وزنه بردار ابتدا از وزنههای سنگین، کارش را آغاز نمیکند و با تمرین و آماده شدن بدنش سراغ وزنههای سنگینتر میرود روح انسان نیز باید با تمرین و ممارست آماده شود؛ به طوری که مثلا بگویید: اگر در یک روز فلان گناه را عمداً انجام دهم، 3 روز روزه می گیرم. امام علی (ع)فرمودند: «گرسنگی برای به اسارت در آوردن نفس و شكستن عادتهای بد، كمك خوبی است.»راه دوم برای اینکه غریزه کنترل شده و طغیان نکند، کنترل فکر و خیال است. گاهی انسان مراقب چشم است و گناه نمی بیند اما فکر و خیالش هرز است. کسی که فکر گناه کند ولو گناه فحشا را برایش نمی نویسند اما این امر باعث تاریک شدن دل می شود و آدمی را برای انجام گناه بیرونی آماده می کند.درست مثل اینکه بیرون از خانه ای که رنگ آمیزی شده و تمیز است آتش روشن شود، خانه آتش نمی گیرد اما خانه سیاه و کثیف می شود.تحقيقات روان شناختي نشان ميدهد كه فكر بيش از حدّ در مورد مسايل جنسي و گرفتار شدن در دام اينگونه اعمال باعث اختلالات رواني در فرد ميشود. ضعف ايمان، بيماري جسمي و روحي، گوشه گيري و انزوا، شكست در زندگي، ضعف اعصاب و... برخي از آثار و پيامدهاي آن ميباشد. يكي از دانشمندان ميگويد: اين كار جوان را بسيار خسته ميكند به طوري كه همواره خجل و شرمسار است و خود را مجرم و گناهكار ميپندارد.برای کنترل کردن فکر و خیال که در لسان دین نفس نام دارند، اصل مهم و تربیت وجود دارد که امام صادق علیه السلام آن را این گونه بیان می کنند: نفس آدمی چموش است. چنانچه این نفس و خیال را سر کار نگذاری و مهارش نکنی، آن تو را به سوی خودش می کشاند، پس برای نفست مشغولیت پیدا کن.یکی از راه های مدیریت و کنترل فکر مدام یاد خدا بودن و ذکر گفتن است. بنابر این تنهایی، بیکاری، خواب زیاد، فراغت زیاد داشتن، هدف نداشتن و... برای انسان سم است.حتما بايد شبانه روز خود را با برنامه ريزى صحيح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کرد و هيچ ساعت بيكارى وجود نداشته باشد تا نفس انسان را مشغول كند. در اوقات بيكارى وسوسه هاى نفس و شيطان به سراغ انسان مى آيد و او را به فكر گناه و سپس به خود گناه مى كشاند.
آداب شروع نماز :امام صادق (ع) فرمود:چون به قبله روی کنی، دل از دنیا، تعلقات آن و خلق برگیر و قلب خویش را از هر چیزی که از پرداختن به خدای متعال بازت دارد، تهی کن. با چشم دل به عظمت خداوند -عزوجلّ بنگر و به یاد ایستادنت در محضر او باش. خدای تعالی فرماید: «آنجاست که هر کس آنچه را از پیش فرستادهاست میآزماید، و به سوی خدا، مولای حقیقی خود باز گردانیده میشوند ...».و بر پای بیم و امید بایست و چون تکبیر گفتی، هر چه را که میان آسمانهای رفیع و زمین است، جز کبریای او کوچک و خوار شمار؛ چرا که خدا بر قلب بندهای که تکبیرش میگوید، آگاه میباشد و چون دریابد که در آن چیزی است که با تکبیر حقیقیاش منافی است، میفرماید: «ای دروغگو! آیا مرا فریب میدهی؟! به عزّت و جلالم سوگند که تو را از شیرینی یادم محروم کنم و تو را از مقام قربم دور سازم و از درک خوشی و لذت مناجاتم باز میدارم».
بدان که خدایتعالی، به خدمت تو محتاج نیست و از تو و عبادت و دعایت بینیاز است. او به فضل خود تو را خواند، تا ببخشایدت، و از عقوبت خویش دورت کند، و از برکات عطوفت و مهربانی خود بر تو افشاند، و به راه رضایش هدایتت کند، و درِ مغفرت خویش را بر تو بگشاید.اگر خداوند چند برابر آنچه که از آغاز تا به حال آفریده بیافریند، برای او هیچ تفاوتی ندارد که آنها همگی کفر ورزند یا موحّد باشند. پس او را در عبادتِ آفریدگان، چیزی نباشد جز این که از باب لطف و به پاس عبادت ناچیز آنان، مراتب والایی به ایشان عطا نماید. از این رو، شرم و ناتوانی را تن پوش خودساز، و در حمایت سلطان و قدرت او در آی، تا از خوان نعمت الهی بهرهها بری و مدد از او جو و به او پناه ببر .
جبران گناه :عالم ربانی مرحوم آخوند ملاعلی معصومی همدانی رحمةاللهعلیه میفرمود:وقتی با پای خود معصیتی انجام دادی،با رفتن به مسجد و مجالس حسینی علیه السلام،گناه آن را جبران کن. اگر با چشم خود گناهی کردی ،با قرآن خواندن و گریه از خوف الهی و یا گریه بر مصائب اهل بیت علیهم السلام ،آن گناه را جبران کن.اگر با گوش خود گناهی کردی،با شنیدن فضائل ائمه اطهار مخصوصا فضائل امیرالمومنین علیهم السلام گناه آن را جبران کن.