سبک زندگی                       

دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد.نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست.گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.»گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.

آیةاللّه ناصری:مؤمنین کسانی هستند که شب‌ها بلند می شوند با خدای خودشان، مناجات می کنند، نماز می خوانند، راز و نیاز می کنند، خواسته هایشان را از خدا طلب می کنند. خدا هم به آن‌ها عنایت می کند.ناصری از اول شب تا صبح بخوابد و بعد، همه چیز هم از خدا بخواهد؟ آخر نمی شود.آقا یک مقداری بلند شو، شب و نصف شب، کار داری، حاجت داری، گرفتاری، بلند شو دو قدم در خانه خدا برو.درِ خانه خدا هم که دربان ندارد آقا! همیشه در خانه او باز است. هر وقت در بزنی، در باز است.منظور از در زدن چیست؟ همین «یا اللّٰه، يا اللّٰه» گفتن شما مثل در زدن است. چی می خواهی آقا؟ هرچه می خواهی، می گویی.            علامه قاضی رضوان الله عليه :به شاگردان می فرمودند:"استقامت بر وحدانیّت خدا، اسم اعظم پروردگار است.آدمی در این استقامت باید طوری باشد که اگر دیگران خواستند دنیایش را از او بگیرند، خانه اش را، پولش را و ... حتی خواستند او را بکشند، بگوید من خدایم را می خواستم."»دلشده  ص۵۵

وضعیت گناهان در قیامت :حضرت علی(ع) در فرمایشی مهم گناهان را به سه دسته ڪلی تقسیم کرده‌ اند:1-گناهانی ڪہ بخشیده می‌شوند 2-گناهانی ڪہ بخشیده نمی‌شوند 3-گناهانی‌ ڪه‌ براے‌ مرتڪبین‌ آنها، هم‌ امید عفو داریم‌ و هم‌ نگران‌ عذاب‌ هستیم‌.اما گناه‌ مغفور، گناهی‌ است‌ که‌ خداوند بر اثر آن‌ بنده‌اش‌ را در دنیا عذاب‌ داده‌ است‌؛ و خداوند بزرگوارتر است‌ از آنکه‌ بندۀ‌ خود را دوبار عذاب‌ کند.و امّا گناه‌ غیر مغفور، ستمی‌ است‌ که‌ بندگان‌ خدا بعضی‌ به‌ بعض‌ دگر می‌نمایند. خداوند‌ چون‌ براےخلائق‌ ظاهر شود سوگندے‌ بزرگ‌ بر خویشتن‌ یاد کرده‌ است‌ و گفته‌ است‌:سوگند به‌ عزت‌ و جلال‌ خودم‌ که‌ ستم‌ هیچ‌ ستمگری‌ نمی‌تواند از من‌ بگذرد، گر چه‌ ضربه‌ دستی‌ به‌ دستی‌ باشد و یا مالیدن‌ دستی‌ به‌ دستی‌ بوده‌ باشد و شاخی‌ باشد که‌ گوسفند شاخدار به‌ گوسفند بی‌شاخ‌ زده‌ باشد.خداوند برای‌ بندگانش‌ قصاص‌ میکند، و حق بعضی‌ را از بعضی‌ دیگر می‌ستاند؛ بطوریکه‌ برای‌ هیچ‌ بنده‌ای‌ در نزد دیگری‌ تظلم‌ و دادخواهی‌ باقی‌ نماند. و سپس‌ همه‌ را به‌ معرض‌ حساب‌ گسیل‌ می‌نمایداما گناه دسته سوم گناهی است که خدا آنرا بر مخلوقات پوشانده و به او توفیق توبه داده است و او از یک طرف از گناهش می‌ترسد و از طرف دیگر به رحمت خدایش امیدوار است.و حال ما هم اینچنین است که هم امید به رحمت خدا داریم و هم از عذاب او میترسیم...  اصول الڪافی، ج‏2، ص: 443

 ( از امام پرسیدند چگونه خدا با فراوانی انسان ها به حسابشان رسیدگی می کند پاسخ داد: ) آن چنانکه با فراوانی آنان روزیشان می دهد.( و باز پرسیدند چگونه به حساب انسان ها رسیدگی می کند که او را نمی بینند فرمود: )

همان گونه که آنان را روزی می دهد و او را نمی بینند.

حکمت 300  :هنگاميكه حضرت موسي ازطرف خدا، براي رفتن به سوي فرعون و دعوت او به خداپرستي، مأمور گرديد، احساس خطر مي‌كرد به فكر خانواده و بچّه‌هاي خود افتاد، و به خدا عرض كرد:«پروردگارا چه كسي از خانواده بچّه‌هاي من، سرپرستي مي‌كند؟!»خدا فرمان داد:«عصاي خود را بر سنگ بزن»موسي عصايش را بر سنگ زد، آن سنگ شكست، در درون آن، سنگ ديگري نمايان شد، با عصاي خود يك ضربه ديگر بر سر آن سنگ زد، آن نيز شكسته شد و در درونش سنگ ديگري پيدا گرديد، ضربه ديگري با عصاي خود بر سنگ سوم زد، و آن سنگ نيز شكسته شد، او در درون آن سنگ، كرمي را ديد كه چيزي به دهان گرفته و آن را مي‌خورد.پرده‌هاي حجاب از گوش موسي به كنار رفت و شنيد آن كرم مي‌گويد: (پاك و منزه است آن خداوندي كه مرا مي‌بيند، و سخن مرا مي‌شنود، و به جايگاه من آگاه است، و به ياد من هست، و مرا فراموش نميكند)

#تفسير_روح_بيان،

چه بسیار هستند انسانهایی که در دنیا معروف و شهره عالم اند.اما در نزد خداوند متعال هیچ نام و نشان و مرتبه ای ندارند... و چه بسیار هستند انسانهایی که در دنیا هیچ نام و نشانی ندارند.اما در نزد خداوند رحمان معروف هستند و مشهور و دارای مرتبه مقام ...بی گمان گرامى ترین شما در نزد اللّه با تقواترین شماست».خوشبختی و موفقیت حقیقی این است که نزد خدایی که همه عالم(دنیا و آخرت) تحت اراده اوست ، شهرت و مقام و مرتبه پیدا کنی.