سبک زندگی                   

انسان به میزان عبودیت‌اش در صراط مستقیم قرار می‌گیرد: خداوند متعال امید به الطاف خود را در وجود انسان قرار داده است که باید آن را از طریق صراط مستقیم به دست آورد.خداوند زمینه‌های درونی و بیرونی رسیدن انسان به صراط مستقیم و الطاف خود را فراهم کرده است، پیامبران و ائمه معصومین(ع) به صورت خاص و آیات الهی جهان هستی به صورت عام از عوامل بیرونی هدایت انسان به صراط مسقتیم و الطاف الهی هستند.هر کمالی از کمالات موجودات بر کمالات الهی تکیه دارد، پیامبران و ائمه معصومین(ع) همواره انسان به توجه بر کمالات متکی بر کمال الهی هدایت می‌کردند که متوجه الطاف الهی شده و در صراط مستقیم قرار گیرد.انسان در صراط مستقیم به سوی خداوند حرکت می‌کند، این حرکت به صورت مکانی نیست بلکه توجه به غیب، آیات الهی و هدایت پیامبران و اولیاء الهی مبتنی بر دستورات خداوند است که باید به صورت عملی آن را به کار بسته و در این مسیر مجاهدت کند.در بین همه موجودات رابطه انسان با خداوند به صورت ویژه است، این رابطه خاص تنها مبتنی بر بندگی الهی است که می‌تواند انسان را به جایگاهی برساند که سایر موجودات مطیع و مسخر او شوند.وقتی انسان مقابل پروردگار عامل خضوع و خشوع شایسته‌ای داشته باشد مخلوقات او نیز در برابر انسان خضوع خواهند کرد. انسان به هر میزان که بندگی الهی را به جا آورد به همان میزان در صراط مستقیم قرار می‌گیرد. آیت الله «محمدباقر تحریری»

از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است:نیّت آدم با ایمان از عمل او بهتر است و نیّت کافران از کردار آنها بدتر مى‌باشد.یکی از دلایل منع تجسس در اسلام برای این است که چون ما از نیّت انسان‌ها در اعمال‌شان خبر نداریم ممکن است از ظاهر اعمال‌شان به خطا قضاوت کنیم و مدیون شویم؛مثال: فردی با نیت خیر برای خانواده نیازمندی که خانه‌شان کلنگی است خانه‌ای با نیت خیر و قربة‌الی‌الله می‌خواهد بنا کند. خانه کلنگی آنها را خراب می‌کند بعد از شروع به ساخت بنای جدید، به علت توّرم قیمت‌ها با کسری پول مواجه می‌شود و نمی‌تواند خانه را بنا کند. اگر این خانواده حتی بر اثر سرما از دنیا بروند باز آن کس را به علت نیت خیرش نه تنها نمی‌شود مجازات کرد بلکه نزد خدا اجر و قرب دارد.در مثال دیگری، فردی خانه کسی را به نیت بد می‌فروشد تا بی‌خانمان شوند ولی بعد از فروش آن خانه از پول آن در محل دیگری خانه‌ای می‌خرد که ارزش پول آنها از دست برود ولی از قضای نیک آن خانه بعد از مدتی کوتاه ارزش منطقه‌ای می‌یابد و گران‌تر از خانه‌ی قبل می‌شود. این فرد هر چند سود به آن خانواده رسانده است ولی چون نیتش بد بوده است نه تنها ثوابی از این کار خیر خود نمی‌برد بلکه نزد خدا مبغوض و مورد عذاب قرار خواهد گرفت.     تجسّس به دست مالیدن از بیرون چیزی برای فهم آن چیز گویند. چرا تجسس حرام است؟ چون ما نیت انسان‌ها را در زمان اعمالی که انجام می‌دهند نمی‌دانیم و خدا بر اساس آن نیّات انسان را مجازات و پاداش خواهد بخشید. مثال: کسی را می‌بینیم که با پا، سنگی را در کنار خیابان می‌زند و سنگ به جوی آب می‌افتد. اگر نیت این فرد، کنار زدن آن سنگ برای نخوردن به پای عابری باشد، ثواب است ولی اگر برای پر کردن جوی آب و بالا آمدن آن باشد گناه است. آنچه ما در این عمل می‌بینیم ظاهر عمل است پس ظاهر عمل هرگز نشان‌دهنده‌ی مثبت یا منفی بودن یک عمل نمی‌تواند باشد برای همین تجسس و غیبت حرام است؛ چون باعث گمراهی و قضاوت بد ما پیرامون انسان‌هایی می‌شود که با آنها زندگی می‌کنیم.حضرت موسی (ع) در سوره قصص آیه 15 به تصریح قرآن زمانی که قصد داشت مظلوم مؤمنی را از دست ظالم در دعوا جدا کند، به غیر عمد و با نیت خیرخواهی و کمک آن ظالم را کشت. موسی مشتی سخت بر آن دشمن زد، قضا را بدان ضربت او را کشت.چون نیت حضرت موسی (ع) خیر بود، نه تنها به عنوان قاتل نزد خدا مجازات نشد بلکه خدا شرایط دور شدن موسی (ع) از مصر و چشم اولیای دم را فراهم و موسی (ع) را نجات داد. هرچند ظاهر عمل قتل بود ولی چون نیت موسی (ع) قتل نبود و بلکه نیت خیر و خداپسندانه بود، خداوند هیچ مجازات بر او منظور نکرد و او را نجات هم داد.و شاید حکمت خواست خدا برای مرگ او همان ظلم‌هایی باشد که انجام داده بود. برای همین در قتل غیر عمد قصاص بر قاتل حکم نمی‌شود؛ چون مرگ او خواست خدا بوده نه خواسته قاتل.فرق خطا با گناه چیست؟

خطا از تخطّی می‌شود گفت به نوعی پیش آمدن اشتباه در انجام کاری است که بدون نیت و اراده فردی صورت می‌گیرد.

مثال: کسی در یک مسابقه تیراندازی قصد دارد هدفی را تیر بیندازد. تیر بدون نیّت قبلی او و ناخواسته توسط بادی که بلافاصله می‌وزد، به مکان دیگری می‌رود و به کسی آسیب می‌رساند که به آن خطا می‌گویند نه گناه. در حالی که گناه با نیّت قبلی و تلاش برای رسیدن به هدفی تحقق می‌یابد. کسی برای دزدی به خانه کسی می‌رود متفاوت است با کسی که در خانه کسی برای کار کردن می‌رود اما در نبود صاحب خانه وسوسه شده و چیزی را می‌دزدد. هرچند هر دوی این کار گناه است ولی در بخشش و  عقوبت متفاوت هستند.در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است که در روز قیامت در دست انسان لوحی می‌دهند که عمل صالح در آن نیست ولی ثواب نوشته شده است. می‌گویند: اینها نیت کارهای نیکی بود که در آن دنیا داشتی ولی شرایط آن برای انجام آن کارهای نیک برای تو مهیا نشده بود.البته این نیت و آرزوی کار خیر در صورت نداشتن وسع برای انجام آن کار نیک است؛ یعنی ثروتمندی نمی‌تواند آرزو کند که کاش وسع مالی داشت تا برای فقیری غذا می‌داد ... !