سبک زندگی اسلامی 98/9/13
سبک زندگی اسلامی
با چه معیاری به افراد اعتماد کنیم؟:نفاق هر چند که یک اصطلاح قرآنی در ارتباط با جریان اعتقادی موثر در حوزه اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی است؛ اما در حوزه رفتارهای شخصی و تحلیل شخصیت افراد نیز موثر است. گاه سخن از منافق اعتقادی است که کافری خود را مسلمان معرفی میکند تا ازحضور خود در جامعه اسلامی بهره برد؛ ولی گاه مراد از منافق این منافق اعتقادی و کافر نیست، بلکه یک مومنی است که برخلاف اعتقاد خویش رفتار میکند.دو رویی از مسلمان جایز نیست، ولی شخصیت سست بنیاد این افراد موجب میشود تا گرفتار نفاق رفتاری شوند. این افراد را باید با تربیت و تعلیم تغییر داد و کاری کرد تا رفتارشان با گفتارشان موافق شود و به آنچه میگویند اعتقاد داشته و در عمل نیز بر اساس آن رفتار کنند.البته کسانی هستند که ما نمیتوانیم در آنان تاثیر مثبت و سازندهای داشته باشیم و از سوی دیگر ناچاریم با آنان تعامل و ارتباط اجتماعی و اقتصادی برقرار کنیم. از آنجا که مردم را به سادگی نمیتوان شناخت نمیدانیم با این افراد چگونه تعامل کنیم یعنی نمیدانیم که به اینها و به قول و قرارشان اعتماد کنیم یا نه؟از سویی اسلام به ما آموخته است که باید نسبت به دیگران حسن ظن داشته باشیم و از بدگمانی پرهیز کنیم. همچنین به ما دستور داده تا اصالت صحت را در کارها و رفتارهای آنان اجرا کنیم و بگوئیم کاری که انجام میدهند بر اساس شرع و عقل و عرف است و هرگز خلاف نمیکنند البته در عین حال در آموزههای دینی به ما آموختهاند که در کارها به کسی که نمیشناسیم اعتماد نکنیم و اگر بخواهیم با فردی تعامل و ارتباط داشته باشیم باید او را بیازمائیم ؛ یعنی از ما خواسته شده تا با آزمودن، از میزان تعهد و تخصص او آگاه شویم تا به شخصی امین و متعهد و متخصص کار را واگذار کنیم و با او تعامل داشته باشیم. اما سوال اساسی این است که چگونه میتوانیم دیگران را بشناسیم و تعاملات و ارتباطات خود را بر اساس آن دانش و شناخت تنظیم کنیم؟ بسیاری از مردم بازیگری میکنند و در تعاملات اجتماعی طوری دیگر عمل میکنند نه آن طوری که فکر میکنند و اعتقاد دارند؛ زیرا میخواهند هم خودشان را خوب نشان دهند و هم دیگران را نیازارند و خودشان را به سادگی لو ندهند. خداوند در آیه ۳۰ سوره محمد(ص) بیان میکند که یکی از راههای شناخت افراد، لحن کلام و گفتار آنهاست؛ زیرا تن صدای افراد و اضطراب و تشویش در کلام و لرزش صدا و یا استحکام و سستی تن و صوت از یک سو و استقامت و استحکام کلمات و واژهها و جملات، افراد را لو میدهد و میتوان از راه این لحن گفتار، نسبت به درستی سخن و مطابقت و عدم مطابقت آن با اعتقاد شخص شناختی به دست آورد
در آیات و روایات راههای دیگری برای شناخت افراد و شخصیت متعادل یا نامتعادل، منافقانه و غیرمنافقانه بیان شده است. از جمله پیامبر اکرم(ص) میفرماید: نشانه شخص دو چهره سه چیز است: ۱ – درسخن گفتن دروغ بگوید؛ ۲ – هرگاه وعدهای دهد، خلف وعده کند؛ ۳ – در امانت خیانت نماید. پس میتوان از سه راه راستگویی و وفا و امانتداری، افراد را شناخت و بر اساس آن اعتماد و عدم اعتماد کرد.باید یاد آور شد که هر سه این سه عنصر، باید در طرف اعتماد فراهم باشد،
حکایتی بسیار زیبا و خواندنی :روایت شده است: مهمانی به خانه ی ابوذر غفاری آمد. ابوذر گفت: من این جا مشغولی ( کاری) دارم ، برو به فلان جا که شتران من چرا می کنند و شتری نیکو از میان آن شتران برگزین و بیاور. وی برفت و شتری لاغر بیاورد. ابوذر گفت: چرا این را آوردی، شتری بهتر از این نبود؟ گفت: بود؛ ولی من نیاوردم و بگذاشتم برای روزی که تو را احتیاجی باشد. ابوذر گفت: شدت احتیاج من آن روزی است که مرا در قبر نهند، نشنیده ای که حق تعالی فرمود:
(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون)هرگز به نیکو کاری نمی رسید؛ مگر این که از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق کنید.پس فرستاد شتری که نیکوتر از آن نبود بیاورند و آن را برای رضای الهی صرف مهمان کرد. هزار و یک حکایت اخلاقی
یک پند یک معرفت :گاهی برخی از ما در میان جمعی حاضر میشویم که از آن جمعیت انرژی مثبت میگیریم. مثال: در مجلسی وارد میشویم که همه مشغول خواندن نماز هستند و در این حالت فرشتهی مراقب ما، ما را امر میکند که ما هم مشغول عبادت و خواندنِ نماز شویم اما شیطان با وسوسه واردشده به ما میگوید: از اینجا برو، یا عبادت نکن، ریا میشود. در اینجا باید از وسوسهی شیطان آگاه شد
حق الناس در آخرت :روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد. رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.از بیانات حجت الاسلام رفیعی
آیت الله کشمیری : همان طور که نمی توانید با دستتان به خورشید برسید ، نمی توانید به این راحتی به امام زمان(عج) برسید ، امام زمان پاک و طاهر است باید پاک و طاهر شوید تا او را ببینید.