آخرین ذکر علامه طباطبایی در هنگام مرگ     98/9/2

آخرین ذکر علامه طباطبایی در هنگام مرگ                

خداوند تعالی می فرماید: هرکس در خلوت یا جلوت من را یاد کند، من هم به یاد او هستم.به عبارت دیگر هرکه به صورت پنهانی یا آشکارا، به یاد خداوند سبحان باشد، خدا به شکل برتری به یاد او خواهد بود.اگر کسی به یاد خدا باشد، همه‌ جا را محضر خدا بداند و ادب حضور را مراعات کند، خداوند متعال در دنیا و آخرت از او یاد می کند و فریادرس اوست.رسول خدا«ص» فرمودند: هرکس اهل ذکر باشد و زیاد خدا را یاد کند، خداوند او را دوست می‌دارد و او را از آتش جهنّم و از نفاق دور خواهد کرد. آنکه مداومت بر ذکر دارد، در روز قیامت مقام بالایی دارد، دست عنایت خدا روی سر اوست و خدا کمک کار او خواهد بود. وحشت و اضطراب از قیامت ندارد، چون خدا را دارد و این نتیجۀ این است که در دنیا در نهان و آشکار به یاد خدا بوده است.چنین کسی در پرتو یاد خدا به جایگاهی می رسد که می‌گوید: «هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ‏»؛

ادامه نوشته

پنج چیزی که محتضر هنگام مرگ می بیند           95/5/16

پنج چیزی که محتضر هنگام مرگ می بیند           

برخی از واقعیت ها در زمان حیات، بر انسان پوشيده است و لحظه مرگ، بر او آشکار می ‏شود؛ زيرا در آن زمان كه آدمي از مرز دنيا مي ‌گذرد، فرشته مرگ را مي ‌بيند و در آستانه جهان غيب قرار مي ‌گيرد. در چنين حالتي است كه رابطه او با اطرافيان و اطرافيانش با وي قطع مي ‌شود؛ نه محتضر مي ‌تواند مشاهدات خود را براي آنان بگويد و آنچه بر وي مي ‌گذرد، توضيح دهد و نه اطرافيان قادرند به اطلاعات و مشاهدات محتضر پي ببرند و از چگونگي حالش آگاهي يابند. شخص محتضر ظرف چند لحظه که انتقال روح او انجام می ‏شود، پرده از جلوي ديدگانش كنار رفته، از عالم ديگر شاهد مناظر مطبوع و يا رنج ‌آور اين دنيا مي ‌شود.به عبارت دقیق ‏تر می ‌توان گفت برخی از واقعیت ها در زمان حیات، بر انسان پوشيده است و لحظه مرگ، بر او آشکار می ‏شود؛ زيرا در آن زمان كه آدمي از مرز دنيا مي ‌گذرد، فرشته مرگ را مي ‌بيند و در آستانه جهان غيب قرار مي ‌گيرد. در چنين حالتي است كه رابطه او با اطرافيان و اطرافيانش با وي قطع مي ‌شود؛ نه محتضر مي ‌تواند مشاهدات خود را براي آنان بگويد و آنچه بر وي مي ‌گذرد، توضيح دهد و نه اطرافيان قادرند به اطلاعات و مشاهدات محتضر پي ببرند و از چگونگي حالش آگاهي يابند.اوضاع و احوال كسي كه فرشته مرگ را ديده و به جهان غيب راه يافته است، از بعضي جهات شبيه انساني است كه به خواب عميق فرو رفته و از دنياي بيداري جدا شده است. قلب و مغز او فعّال است؛ امّا از اطرافش بي ‌خبر است. نه بيداراني كه اطرافش هستند از مشهودات وي باخبرند و نه او مي ‌تواند در آن حال آنچه را مي ‌بيند، براي آنان توضيح دهد.[۱]«در ادوار حيات بشر، سه روز است كه از نظر ديني بسيار مهم تلقّي شده و بزرگ‌ ترين تحّول در آنها به وقوع مي ‌پيوندد؛ يكي روز ولادت است، سپس روز مرگ و سوم روز قيامت. در اين سه روز، انسان از عالمي به عالمي ديگر انتقال مي ‌يابد و تمام شرايط زندگي و قوانين حياتي ‌اش دگرگون مي ‌شود.»[۲]به همين خاطر «وقت احتضار و مرگ را «معاينه» گويند؛ براي آنكه آثار آن عالم را بالعيان مشاهده مي ‌كند، و چشم غيبي ملكوتي گشوده مي ‌شود و شمّه ‌اي از احوال ملكوت بر او كشف گشته و بعض آثار و اعمال و احوال خويش را مشاهده مي ‌كند.»[۳]بسيار واضح است كه تفاوت مشهودات اهل ايمان و كفر به اعمال آنها بستگي دارد؛ اهل ايمان و عمل صالح از كرامات حق تعالي بهره ‌مند مي ‌شوند و مناظر مطبوع و دلپذير را مشاهده مي ‌كنند؛ ولي اهل كفر و نفاق به اندازه حظّ و بهره خود و آنچه در دار دنيا كسب نموده ‌اند، آثار غضب و قهر الهي را مشاهده مي‌ كنند.

ادامه نوشته