خشم پسندیده و خشم ناپسنـد

غضب حالتی هیجانی است که بازتاب‌های فیزیکی نیز در چهره و رفتار آدمی به‌جا می‌گذارد. تأثیر خشم بر روان آدمی از نظر زیستی و فیزیکی و رفتاری بسیار زیاد است. غضب به عنوان قوه دافعه همانند شهوت که قوه جاذبه است، نقش کلیدی در زندگی انسان در دنیا دارد؛ زیرا موجب دفع عواملی خطرناک از انسان شده و امنیت را برای آدمی تامین می‌کند؛ اما غضب در زمانی مفید و سازنده است که بر اساس اعتدال و به دور از افراط و تفریط باشد؛ زیرا افراط در آن موجب می‌شود تا عقل به اسارت در آید و تفریط در غضب نیز موجب می‌شود که امنیت انسان با خطر مواجه شود و زندگی تهدید شود. بنابراین شناخت علل و عوامل غضب و چگونگی مدیریت و مهار آن در راستای حفظ اعتدال ضروری است.قوای شهوانی و غضبانی از مهم‌ترین ابزارهای زیستی بشر در دنیا است؛ اما باید مهار و مدیریت شود. از این‌رو، در ادبیات و فرهنگ اسلامی از خشم ستوده و ناستوده سخن به میان آمده است. ابو حامد غزالى مى نويسد: اين نيرو ـ يعنى نيروى خشم ـ در مرحله اول و ابتدايى به سه گونه در مردم ظهور مى كند: تفريط و افراط و اعتدال. تفريط، عبارت است از فقدان اين نيرو يا ضعف آن. و اين خصلتى نكوهيده است و به چنين كسى مى گويند: شخص بیحميت. از همين رو گفته شده است: كسى كه نيروى غيرت و خشم را بكلّى فاقد باشد، شخصى است بسيار ناقص. خداوند صحابه را به داشتن خشم و خشونت توصيف كرده و فرموده است: با كافران سختگير و خشنند». و نیز فرموده است: اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت گير.» سختگيرى و خشونت از آثار نيروى غيرت و خشم است. افراط آن است كه اين صفت بر وجود شخص چيره شود، تا جايى كه از قلمرو حاكميت عقل و دين و فرمانبردارى آنها خارج شود…. خشم پسنديده آن خشمى است كه منتظر اشاره عقل و دين باشد و هر جا كه غيرت اقتضا كند، بر انگيخته شود و هر جا بردبارى پسنديده باشد، آرام گيرد و نيروى خشم خود را در حدّ اعتدال نگه دارد.از جمله مصادیق خشم پسندیده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:۱. ضد عاصیان: امام على‌(ع) در نامه‌اى به مصريان آنگاه كه مالك اشتر را به آنجا مامور کرد، نوشت: از بنده خدا على امير مؤمنان، به مردمى كه چون خداوند در زمينش نافرمانى شد و حقش پايمال گشت، براى او به خشم آمدند. نقل شده است كه وقتى معاويه ابوذر را از شام بيرون كرد، عده‌اى از مردم تا دير المران با او همراهى كردند و در آنجا ابوذر با آنان خداحافظى كرد و سفارش‌هايى نمود، از جمله گفت: اى مردم! در كنار نماز و روزه خود، براى خداوند عزّ و جلّ نيز هرگاه كه در زمين نافرمانى شود، به خشم آييد و پيشوايان خود را به بهاى خشمگين كردن خدا خشنود مسازيد و اگر كارى پديد آوردند كه براى شما آشنا نيست از ايشان دورى کنید و از كارشان خرده‌گيرى‌ نمایید، هر چند شكنجه بينيد و محروم شويد و تبعيد گرديد، تا آنكه خداوند عزّ و جلّ خشنود شود…۲. ضد عهدشکنان: امام على‌(ع) به ياران خود فرمود:شما پيمان‌هاى خدا را شكسته مى بينيد اما به خشم نمى آييد، در حالى كه از شكسته شدن پيمان‌هاى پدرانتان به غيرت مى آييد و ناراحت مى شويد. برای حق‌خواهی و حق‌طلبی: امام على‌(ع) می‌فرماید: براى دنيا به خشم نمى آمد اما هرگاه حق، او را به خشم مى آورد، هيچ كس او را نمى‌شناخت و هيچ چيز نمى توانست جلو خشم او را بگيرد تا آنگاه كه انتقام [حق را] مى گرفت. ۴. جهاد علیه باطل: امام على‌(ع)می فرماید: هر كس سر نيزه خشم را به خاطر خداوند سبحان تيز كند، بر نيروهاى باطل چيره شود. در راه خدا: امام على‌(ع) آنگاه كه عثمان ابوذر را به ربذه تبعيد كرد در وداع ایشان حاضر شد و فرمود: اى ابوذر! تو به خاطر خدا خشم گرفتى. پس به همان كسى كه از برای او به خشم آمدى اميدوار باش. اين جماعت بر دنياى خويش از تو ترسيدند و تو بر دين خود از آنها ترسيدى. از اين رو، تو را از خانه‌ات كوچاندند و به رنج و سختي ات در افكندند. به خدا سوگند، اگر آسمان‌ها و زمين بر روى بنده‌اى بسته باشد اما اين بنده تقواى خدا در پيش گيرد، خداوند براى او برونرفتى مى گشايد. پس، با چيزى جز حق همدم مشو و از چيزى جز باطل مگريز. امر به معروف و نهی از منکر: امام زين‌العابدين (ع)می‌فرماید: موسى‌(ع) به خداوند عرض كرد: پروردگارا! كيستند آن كسان تو كه در آن روزى كه هيچ سايه اى جز سايه تو نيست آنها در سايه عرش تو هستند؟ خداوند به او وحى فرمود:… و كسانى كه هرگاه حرام‌هاى من حلال شمرده شوند، مانند پلنگ زخم خورده خشمناك مى‌شوند!. ضد اهانت و توهین: امام كاظم‌(ع)می‌فرماید: كسى كه هرگاه به او بدى شود، ناراحتى و خشمی در خود نيابد، خوبى كردن به او نيز در نظرش ارزشى ندارد. در غیر از مواردی که در بالا شرح داده شد‌، خشم اخگر فروزانی است که شیطان از آن بهره می‌گیرد و بر عقل آدمی مسلط می‌شود. پيامبر خدا (ص): می‌فرماید: خشم، اخگرى از شيطان است.نشانه‌های خشم خود بیان می‌کند که چه تأثیر بدی بر تن و روان آدمی به جا می‌گذارد. امیرمؤمنان على‌(ع) درباره تأثیر زیانبار خشم بر دل و قلب می‌فرماید: خشم، آتش دل‌هاست. بی‌گمان وقتی دل آتشین شود، قوه ادراکی و فهم آدمی تحلیل می‌رود و ناتوان می‌شود و انسان از مسیر شناختی و رفتاری درست باز می‌ماند؛ زیرا قلب مرکز و مسئول ادراک و فهم بشر و عواطف و احساسات است. بنابراین، مدیریت و مهار آن به معنای مدیریت عقلانی نفس خواهد بود. همچنین به حارث همدانی می‌نویسد: از خشم بپرهيز كه آن لشكرى بزرگ از سپاه شيطان است.اینکه خشم از لشکریان شیطان دانسته شده، به سبب آن است که عقل آدمی را در اختیار می‌گیرد و موجبات رفتاری می‌شود که نشانه بی‌خردی و سبک مغزی است به طوری که شخص رفتار بیهوده و غیرحکیمانه در پیش می‌گیرد. پس کسی که دچار خشم می‌شود و آن را مهار و مدیریت نمی‌کند در حقیقت ریشه عقلانیت را در خود می‌سوزاند و زحمات خویش را هدر می‌دهد و از راه درست و راست دور می‌شود. برای اینکه نقش منفی خشم ناپسند در زندگی دانسته و زمینه برای مهار و مدیریت آن فراهم شود، لازم است تا آثار و کارکردهای خشم افراطی تبیین شود. برخی از آثار و کارکردهای خشم افراطی عبارتند از:۱. کلید شرور: خشم‌، کلید همه بدی‌ها و شرارت‌هاست. ۲. فساد ایمان: هر چیزی عامل فسادی دارد. عامل فساد ایمان، غضب افراطی است. امام على‌(ع)می‌فرماید: خشم، ايمان را تباه مى كند همان‌گونه كه سركه عسل را. ۳. برانگیختگی کینه‌های نهفته: خشم افراطی موجب می‌شود تا کینه‌های نهان برانگیخته شود و شخص رسوا گردد. ۴. شر و بدی: اصولا خشم خودش شر و بدی است و نمی‌توان آن را خیر دانست؛ البته چنان‌که گفته شد، مراد خشم افراطی است، وگرنه خشم پسندیده، عامل و موجب امنیت انسان و دفع خطرات از اوست. ۵. بی‌خردی و سبکسری: انسان باید بر اساس خرد رفتار کند؛ اما غضب اجازه نمی‌دهد تا عقل حاکمیت داشته باشد و به تعبیر امیرمؤمنان‌(ع) این هواهای نفسانی یعنی قوه شهوت و غضب است که مدیریت و مهار نفس را به عهده ‌دارد:.۶. شتاب مرگ و عامل هلاکت: خشم بیشترین فشار را بر آدمی وارد می‌سازد و سبب خود سوزی می‌شود. از این رو، موجب سکته و بسیاری از بیماری‌ها و شتاب و سرعت مرگ به سوی فرد خشمگین است. ۷. عقوبت: برخی از رفتارها و اخلاق‌ها نخست به خود شخص ضرر و زیان می‌رساند پیش از آنکه به دیگری زیان برساند. از جمله این اخلاق‌های بد می‌توان به خشم اشاره کرد. ۸. نشانه بی‌خردی: خشم زود هنگام از نشانه‌های بی‌خردی است. ۹. زوال حکمت: خشم و غضب حکمت را از دل و زبان می‌برد و انسان را به سخنان یاوه می‌کشاند و از هدفمندی در سخن و کلام باز می‌دارد. ۱۰. مالک عقل: کسی که غضب خویش را مهار کند، مالک عقل خود است وگرنه این هواهای نفسانی است که مالک عقل او خواهند بود. ۱۱. ظهور فضائل اخلاقی: ریشه فضائل اخلاقی‌، مالکیت بر غضب و شهوت است. بنابراین، کسی که اهل مدیریت و مهار نفس است، فضائل اخلاقی او بروز و ظهور می‌کند. ۱۲. رهایی از شیطنت شیاطین: با ملکیت بر نفس و قوای غضب و شهوت، انسان از شیطنت شیاطین رها می‌شود. ۱۳. رهایی از مقام چارپایان: کسی که غضب و شهوت بر او مسلط است جزو چهارپایان است اما سلطه بر نفس رهایی از این موقعیت و جایگاه است. ۱۴. عنوان پهلوانی: کسی می‌تواند مدعی پهلوانی باشد که هواهای نفسانی خود را به هنگام خشم مهار و مدیریت کند، نه آنکه پشت کسی را به خاک مالد.۱۵. آشکار شدن نهان‌ها: از جمله آثاری که برای خشم است، آشکار شدن نهان‌ها و معلوم شدن آرا و افکار باطل است. امام حسن‌(ع) می‌فرماید: انديشه، جز بهنگام خشم شناخته نشود.۱۶. نشانه پستی طینت: امام‌ هادى‌(ع) می‌فرماید: خشم گرفتن بر كسى كه مالك (اختياردار) او مى باشى، پستى است. خلیل منصوری