بهانه های بنی اسرائیلی مدعیان 1403/7/21
بهانه های بنی اسرائیلی مدعیان
وقتی از «بهانه های بنی اسرائیلی» سخن به میان می آید، داستان گاو و بهانه های یهودی برای فرار از ذبح گاو به اذهان خطور می کند؛ ولی وقتی به آموزه های وحیانی قرآن، مراجعه می شود، حجم زیادی از بهانه ها را می توان یافت که یهودیان بنی اسرائیلی از فرزندان و نوادگان حضرت یعقوب(ع) با استفاده از آنها تلاش کردند تا از انجام وظایف، تکالیف و مسئولیت های خویش فرار کنند.از آن جایی که امت اسلام نیز همان شیوه و روش یهودی و اسرائیلی را در پیش می گیرند، شناخت این بهانه ها می تواند کمک مفید و سازنده ای در تحلیل و تبیین بهانه های مدعیان اسلام و ایمان و اصلاحات نماید. یهودیان در اموری بسیاری پیشگام هستند که از جمله آنها می توان به «قتل پیامبران»، «تخلف از عهد الهی»، «تحریف گری»، «دین فروشی»، «مسئولیت گریزی»، «قانون گریزی» و مانند آنها اشاره کرد. یکی از مهم ترین رفتارهای زشت و خلاف ایمان و اسلام بنی اسرائیل، «بهانه جویی» است که به سبب پیشگامی و تکرار بسیار آن، این ملت بدان مشهور شده و «ضرب المثل» شده اند تا جایی که ضرب المثل و اصطلاح بهانه بنی اسرائیلی یکی از پرکاربردترین ها در این ساحت به شمار می آید.البته مشهورترین بهانه های بنی اسرائیلی در داستان ذبح گاو برای آشکار شدن قاتلی از طبقه اشراف و «ملأ»ی اسرائیلی است؛ زیرا اشراف بنی اسرائیل برای سرپوش گذاشتن قاتل و فرار از قصاص که در سنت دینی و شریعت تورات بیان شده، انواع و اقسام بهانه را آورده اند تا از انجام ذبح گاو و رسوایی قاتل جلوگیری کنند. خدا در قرآن بیان می کند که آنان وقتی ماموریت الهی ذبح گاو را برای مشخص شدن قاتل دریافت کردند، آن را از مصادیق «هزوا» دانسته و مدعی شدند که این گونه «دست انداخته شده» و مسخره و استهزاء می شوند. پس از تاکید حضرت موسی(ع) بر تکلیف ذبح گاو، خواهان تبیین خصوصیات گاو می شوند؛ اما پس از بیان حکم، باز سرباز زده و بهانه دیگر آوردند که ما رنگ گاو را نمی دانیم؛ پس از بیان حکم رنگ گاو، دوباره بهانه سومی را می آورند که حقیقت گاو بر ما مشتبه شده و ما نمی توانیم تشخیص دهیم که کدام گاو مد نظر خدا است. خدا پس از آن در مرتبه سوم نیز بهانه زدایی کرده و حکم را بیان می کند و خصوصیاتی دیگر را با قیودی اضافی تبیین می نماید. با این حال در مرتبه سوم با آن که باز هم دنبال بهانه جویی بودند و نزدیک بود که به حکم تن ندهند، به ناچار بدان تن می دهند.بر اساس روایات تفسیری به ویژه از امام رضا(ع) در همین باب، اگر بنی اسرائیل به همان حکم اولی تن می دادند و گاوی را ذبح می کردند، مساله تمام بود، اما بهانه جویی موجب می شود تا شرایط سخت تر و سخت تر شود و هزینه گزافی را نیز متحمل می شوند.خدا در آیات قرآنی در تبیین علل بهانه جویی، بنی اسرائیل در این زمینه و مانند آنها به این نکته توجه می دهد که علل اصلی بهانه جویی و ترک تکلیف و تخلف از آن به اشکال گوناگون، چیزی جز «قساوت قلب» آنان نیست به طوری که قلوب ایشان از فطرت سالم خارج شده و به در مسیر سقوط و هبوط از مقام و منزلت انسانیت به جایی رسیده که پست تر از چارپایان و گیاهان به سطح جمادات بلکه سخت تر در قساوت در آمده اند؛ زیرا سنگ خارا نیز از آن آبی خارج می شود و در برابر عظمت و جلال الهی و غضب او، خشیت و ترس عالمانه دارد و پذیرای اطاعت فرمان الهی است، اما قلوب سنگ خارایی یهودیان از آن نیز سخت تر است و هیچ تاثیری از جلال الهی نمی پذیرد و تن به هبوط نمی دهد.گاهی انسان در ترک تکلیف و وظیفه ای عذری دارد؛ چنان که مریض یا مسافر به سبب مرض یا سفر ناتوان از انجام تکلیفی چون روزه است که عقل و نقل آن را می پذیرد و قبول می کند؛ یا آن که تکالیف هر چند که در ساختار «استطاعت» نوعی صادر می شود، اما شخص به دلایلی ناتوان است و «طاقت» انجام آن را ندارد که در این صورت نیز عذری برای ترک تکلیف است.یکی از تکالیف اجتماعی که انسان را از خسران ابدی نجات می دهد، توصیه به حق و توصیه به صبردر قالب امر به معروف و نهی از منکر است که ترک این فریضه یا سکوت و بی عمل نسبت به منکرات موجب می شود تا شخص عذری نداشته باشد؛ زیرا عدم تاثیرپذیری منکران از نهی دلیل و بهانه ای برای ترک فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر نیست. از همین روست که آمر به معروف و ناهیان از منکر، در قالب «معذره» و عذر به پیشگاه الهی، نهی از منکر می کنند تا مسئولیت و تکلیف اجتماعی خویش را انجام داده باشند. از نظر قرآن، تارکان فریضه به هر بهانه ای جزو عاملان منکر شناخته و همانند آنها عذاب می شوند؛ چنان که تارکان فریضه در بنی اسرائیل همانند عامل به منکر، به غضب الهی دچار شده و در همین دنیا به بوزینه مسخ شده اند.بنی اسرائیل استاد بهانه جویی است تا مسئولیت گریزی خویش را توجیه نموده و بدان وجاهتی بخشد که البته وجاهتی ندارد و خدا آن را نمی پذیرد. برخی از بهانه جویی بنی اسرائیلی عبارتند از:1-بهانه معجزه سوختن قربانی: بنی اسرائیل برای عدم ایمان به پیامبر(ص) بهانه جویی می کردند و می گفتند: خدا به ما سفارش کرده است که به هیچ پیامبری ایمان نیاوریم تا برای ما نشانه ای از صدق نبوت خویش بیاورد که آن قربانی است که با آتش غیبی بسوزد. خدا در پاسخ این بهانه جویی بنی اسرائیلی می گوید: به آنان بگو: پیش از این پیامبرانی دلایل روشن و آن چه گفتید برای شما آوردند، پس اگر شما راستگو هستید، چرا آنان را کشتید؟پس از نظر قرآن، یهودیان مدعی امری می شوند تا با بهانه قرار دادن آن از پذیرش حقیقتی روشن و واضح چون پیامبری رسول الله(ص) بگریزند، 2-بهانه ابناء الله بودن: یکی از بدترین بهانه های بنی اسرائیلی که بس خطرناک است و حتی ممکن است در میان مسلمانان نیز رواج یابد، بهانه «نحن ابناء الله و احبائه؛ ما فرزندان خدا و محبوبان اوییم» است. یهودیان بلکه حتی مسیحیان(همان) با توسل به این بهانه نه تنها بر این باورند که از دیگر هم نوعان خویش متمایز هستند تا جایی که برای دیگر افراد بشر ارزش و اهمیتی قایل نیستند در حالی که همگی بشر از «نفس واحد» هستند و با این بهانه در حق بشر ظلم روا می دارند و در امانت های دیگران خیانت می ورزند، بلکه چنین تصور باطل و تخیل واهی موجب می شود تا بگویند که «بهشت» تنها برای ایشان است و اصلا ایشان به دوزخ نمی روند و عذاب نمی شوند، بلکه اگر هم به دوزخ بروند روزهای معدودی خواهد بود. چنین بهانه ای جویی موجب می شود تا ایشان نسبت به عهد الهی تخلف ورزند و به انجام تکالیف و مسئولیت های خویش نپردازند و بر خلاف آموزه های وحیانی تورات عمل و رفتار کنند.3-استناد دروغین: یکی از بهانه های بنی اسرائیلی آن است که در تورات چنین حکمی است، در حالی که نیست تا این گونه از احکام الهی بگریزند و تن به آن ندهند. خدا در قرآن، مواردی از استنادهای دروغین بهانه جویان بنی اسرائیلی را بیان کرده است که از جمله آنها درباره احکام حلال و حرام است. خدا بیان می کند که هر طعامی بر بنی اسرائیل پیش از نزول تورات حلال بود؛ البته حضرت یعقوب(ع) پیش از نزول تورات به سده هایی برخی چیزها را بر خویش حرام کرده بوده، که البته در تورات این حرام ها نیست؛ اما یهودیان برای آن که بر اساس هواهای نفسانی خویش عمل کنند، مدعی حرمت برخی از خوراکی ها بودند که در تورات نیامده است. 4-بهانه غلف بودن قلوب: یکی از بهانه های بنی اسرائیلی برای غلف بودن قلوب است تا این گونه نه تنها به پیامبران دیگر حتی از قوم بنی اسرائیل ایمان نیاورند، بلکه آنان را بکشند و به قتل برسانند؛ زیرا این پیامبران با تحریف گری عالمان یهودی مبارزه می کردند و اجازه نمی دادند تا احکام بر اساس هواهای نفسانی ایشان باشد. بنابراین، با استکبارورزی علیه پیامبران یا به تکذیب ایشان می پرداختند یا آنان را می کشتند. خدا به ایشان می گوید قلوب شما غلف نیست که چنین با پیامبران و احکام شرایع الهی مخالفت می کنید و پیامبران الهی را تکذیب کرده یا می کشید، بلکه حقیقت این است که شما به سبب فجور و دریدگی نسبت به حدود الهی و قتل پیامبران، گرفتار لعن الهی شده اید و خدا نسبت به شما غضب کرده است؛ 5-بهانه حکمیت از پیامبر: خدا در قرآن گزارش کرده که یهودیان، مدعی هدایت یا یهودی بودن هستند، اهل تحریف حقایق و کتمان آن هستند. آنان برای آن که گاه از احکام تورات خود را نجات دهند، بهانه هایی را می آورند که از جمله آنها مراجعه به حکومت و حکمیت پیامبر(ص) است تا این گونه خود را از عمل به احکام تورات رها سازند و دل خوش دارند که به حکم الهی عمل کرده اند. خدا به پیامبر(ص) فرمان می دهد که بهانه به دست آنان ندهد، بلکه با اعراض از حکم و حکومت و حکمیت ایشان را به همان تورات ارجاع دهد؛ 6-بهانه عقلانیت: یکی از مهم ترین بهانه های بنی اسرائیلی، بهانه عقلانیت دروغین است که بر پایه مشاهدات حسی سامان می یابد و پا از عالم شهادت فراتر نمی گذارد تا به عالم غیب غیر محسوس وارد شود. این گونه است که دنبال خدایی هستند که قابل رویت به چشم سر باشد، نه چشم قلب و تعقل و تفکر؛بسیاری از مردم در زندگی برای گریز از چیزی که عقل فطری کشف می کند و آن را ارزش های حقانی می داند، یعنی فرار و گریز از عدالت، امانت، صداقت، ایمان، شکر، و مانند آنها، دنبال بهانه می روند، در حالی مثلا به عقل فطری می دانند که هیچ تساوی میان علم، نور، عدل، بینایی، شنوایی و مانند آنها با جهل، ظلمت، ظلم، کوری و کری و مانند آنها نیست. در حقیقت گریز و فرار از حق و مصادیق آن که عقل فطری یا نقل وحیانی کشف می کند، به انواع بهانه ها شیوه ای است که بسیاری از مردم حق گریز انجام می دهند و چون بنی اسرائیل ضرب المثل در بهانه جویی شده اند، از این گونه بهانه ها به بهانه های بنی اسرائیلی یاد می شود. امروزه در جهان معاصر نیز با ظاهر علمی و عقلی، همان رفتارهای جاهلانه عقلی و علمی انجام می شود و خرافات و ظنون بر قلوب مسلط است و انسان ها برای فرار از حق و مصادیق آن بهانه جویی می کنند.خلیل منصوری