شیوه‌های مهار امیال و شهوات نفسانی

شهوت به معنای گرایش نفس به خواسته‌های خودش است. هر چند که برخی آن را میل و گرایش شدید نفس به چیزی دانسته‌اند، اما به نظر می‌رسد که شهوت در نفس انسان، حالتی از حالات نفس همانند غضب و تعقل است؛ زیرا همان گونه که بدون وجود غضب نمی‌توان از سلامت نفس سخن گفت؛ زیرا نقش غضب به عنوان قوه دافعه‌،عامل بقای انسان است، همچنین شهوت در نفس انسانی به عنوان قوه جاذبه، عامل بقای انسان است. پس این‌گونه نیست که انسان تنها باید عاقل باشد تا بقای خویش را صیانت کند؛ زیرا تعقل در نفس انسانی تنها عامل شناختی و گرایشی است و اگر قوای دیگری چون شهوت، غضب و وهم و مانند آنها در نفس نباشد، انسان نمی‌تواند بقای خویش را حفظ و صیانت کند.بنابراین، وقتی از شهوت ناپسند و شیوه‌های مهار آن سخن به میان می‌آید، مراد افراط در گرایش‌های شهوانی یا همان میل و گرایش شدید افراطی است که در ساحت غضب نیز مذموم و ناپسند است و باید با تعقل و عقلانیت، قوای شهوانی و غضبانی مهار و مدیریت شود.شهوت در کنار قوه غضب و قوه عقل از امور فطری نفس انسانی است که همگی در بقای انسان و کسب رشد و کمالات بسیار نقش‌آفرین هستند. انسان با شهوت‌های جنسی و غذایی و مانند آنها بقای خویش را تضمین کرده و به رشد و بالندگی و کمال‌یابی خویش کمک می‌کند و بدون شهوت نمی‌توان بقای فردی و نوعی را تضمین کرد، چنان‌که نمی‌توان از رشد و بالندگی نفس سخن گفت.بنابراین، آنچه مهم است، مهار و مدیریت شهوت و جلوگیری از طغیان و افراط گرایی آن است که بسیار زیانبار است؛ زیرا به جای آنکه موجب صیانت و بقای نفس انسانی باشد، خود عامل نابودی نفس می‌شود؛ چرا که شهوت مانند آب برای کشتی است که در بیرون کشتی موجب معنابخشی به کشتی است؛ چون این کشتی بر روی آب است که می‌تواند حرکت کند و آثار بقایی داشته باشد؛ اما وقتی آب به درون کشتی در آید نه تنها مایه بقای کشتی نیست، بلکه موجب نابودی و غرق شدن آن می‌شود. پس انسان باید همواره با بهره‌گیری از تعقل و تفکر کاری کند که شهوت همانند غضب عامل بقا و برکت انسان باشد و موجبات رشد و بالندگی فردی و جمعی و اجتماعی را فراهم آورد و بقای نسلی را تضمین کند و اجازه ندهد تا با افراط یا تفریط در این امر موجب هلاکت و سقوط فراهم شود.همان گونه که افراط و طغیان در امر شهوت بسیار زیانبار است، این زیان از طریق تفریط در شهوت و سرکوب آن می‌تواند موجب ناتوانی انسان شود؛ زیرا سرکوب غذایی موجب عدم تحقق نیازهای بدن و ناتوانی جسمی می‌شود که منجر به ناتوانی روانی نیز می‌گردد تا جایی که شخص ناتوان از انجام عبادت می‌شود. تفریط جنسی و ترک ازدواج موجب می‌شود تا شخص به رشد و بالندگی خود نرسد؛ از آنجا که شهوت جنسی و غذایی در کودکی و نوجوانی و جوانی به اقتضای نیازهای رشد بدنی بیشتر از میانسالی و پیری است؛ توجه به امر شهوت جنسی و غذایی در اوائل عمر انسان بیشتر مد نظر اسلام است. در امر شهوت جنسی به سبب شدت و قوت آن در اوائل عمر، روایات بر این نکته تاکید دارد که اگر ازدواج در اوایل انجام شود، موجب حفظ دو سوم دین است و هر چه زمان بگذرد تاثیر آن کمتر می‌شود، تا جایی که با تاخیر کردن، تاثیر ازدواج در دینداری به نصف و سپس به یکسوم تقلیل می‌یابد.اصولا ازدواج در آغاز جوانی‌، عامل مهم در دینداری است تا جایی که شیطان را به ناله و فریاد می‌اندازد؛ زیرا با ازدواج در آغاز حدوث شهوت جنسی دست شیطان بسته می‌شود. شهوت نیاز فطری انسان در کنار غضب و عقل فطری است. بنابراین، آنچه مهم است استفاده درست از آنها است، نه تفریط و نه افراط.افراط در گرایش شدید و میل قوی به خواسته‌های نفسانی غذایی و جنسی و عاطفی می‌تواند زیانبار باشد و نه تنها مانع دستیابی انسان به کمالات می‌شود، بلکه بقای او را به خطر می‌اندازد؛ چنان‌که افراط در شهوت غذایی انواع بیماری‌ها را موجب می‌شود و انسان را از سلامت و تعادل خارج می‌کند، شهوت‌های عاطفی و جنسی و مانند آنها نیز این‌گونه است. از همین رو خدا خواهان مدیریت و مهار شهوت با عقل فطری و بقا در حالت تعادل نفس فطری در چارچوب تقوای الهی و عدم ورود به ساحت فجور است. در حقیقت انسانی که گرفتار افراط شهوانی در ساحت جنسی و عاطفی و مالی و غذایی و مانند آنها می‌شود، گرایش به حیات دنیوی یافته و از مسیر کمالی و صراط مستقیم کسب انوار اسمای الهی دور شده و به گمراهی کشیده می‌شود؛ چنین شخصی نمی‌تواند از کمالات بهره مند شود و همچنان در عیب و نقصی باقی می‌ماند که از پیش برای خود رقم زده است؛ بلکه حتی عامل سقوطش از مرتبت انسانیت به مراتب چارپایان می‌شود. شهوت باید مهار شود و تحت مدیریت و مهار قوه فطری عقلانیت قرار گیرد. انسان لازم است به جای پیروی از شهوت، دنبال پیروی از عقل فطری باشد و اجازه ندهد که شهوت، مهار نفس را به دست گیرد و او را به هر سو بکشاند؛ از آنجا که بدترین شهوت افراطی، در ساحت جنسی خودش را نشان می‌دهد، آموزه‌های قرآن هر چند که بر پرهیز از اسراف غذایی و افراط گرایی در شهوت غذایی تاکید دارد و به حکم:« بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید» از افراط در شهوت غذایی پرهیز می‌دهد، اما آنچه مهم است پرهیز از همان شهوت جنسی است. از همین رو بخشی از آیات نسبت به شهوت جنسی و افراط در آن توجه دارد. خدا برای مهار و مدیریت شهوت جنسی بر اساس عقل و وحی مردم را به صیانت از شهوت در چارچوب ازدواج و مهار آن دعوت می‌کند و از هر گونه رفتار بیرون از دایره آن برحذر می‌دارد. رفتارهایی چون چشم چرانی، بی‌حجابی، خودآرایی و تزیین زنان و مردان به شکل نابهنجار، صدای نازک زنان، رفتار‌های تحریک‌آمیز جنسی، اظهار عشق و روابط پنهانى میان مردان و زنان، صحنه‌های شهوانی و مانند آنها عاملی مهم در ایجاد شهوت و افراط در آن است؛ بنابراین لازم است از آنها اجتناب کرد و شرایط سالم محیطی را برای خویش و دیگران فراهم آورد. از نظر قرآن، شیطان در ایجاد شرایط و بسترهای تحریک‌زا نقش اساسی دارد و دنبال ایجاد شرایط وسوسه انگیز است. لذا باید از شرور شیطان به خدا پناه برد. خلیل منصوری