غایت علمی و عملی آفرینش انسان

خداوند در قرآن برای آفرینش انسان چند هدف بیان کرده که برخی از این اهداف مقدمی و میانی است و برخی از آن ها هدف غایی است. این که انسان زمین را آباد کند یا قیام به قسط و عدالت کنداز اهداف ابتدایی و میانی است.اما هدف میانی از خلقت بشر آن است که انسان از نظر علمی به معرفت خدا برسد و عارف به او شود. خداوند این هدف و فلسفه وجودی انسان را در آیه 12 سوره طلاق این گونه بیان کرده است: خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد. فرمان [خدا] در ميان آنها فرود مى‏آيد، تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست، و به راستى دانش وى هر چيزى را در بر گرفته است.این تعبیر خداوند « لِتَعْلَمُوا» که با لام غایت بیان شده بیانگر آن است که غایت خلق آسمان و زمین و جریان تنزل امر الهی در آن ها برای آن است که انسان نسبت به خداوند علم یابد. البته از این آیه به دست می آید که این هدف خلقت آسمان و زمین است، ولی از آن جایی که این علم یابی برای بشر به عنوان غایت خلقت بیان شده می توان گفت که غایت خلقت بشر نیز است.هم چنین خداوند در آیه 56 سوره ذاریات به غایت خلقت عملی بشر اشاره داشته و می فرماید: و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.در این جا نیز تعبیر « لِيَعْبُدُونِ» با لام غایت نشان می دهد که غایت خلقت بشر این است که در مقام عمل بندگی کند و خدا را بپرستد.پس غایت علمی خداشناسی و معرفت به خداوند، و غایت عملی، پرسش خداوند و بندگی است؛ اما باید توجه داشت که خداوند این دو را غایت تمام نمی داند؛ زیرا در آیه 30 سوره بقره، هدف و غایت خلقت بشر را خلافت او برهستی می داند و می فرماید: و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت به درستی که من در زمین خلیفه قرار می دهم.این بدان معناست که مسئولیت انسان خلافت الهی در زمین است. این خلافت نیازمند داشتن اموری چون علم است؛ از این روست که به حضرت آدم(ع) همه اسماء و صفات خود را به عنوان خلیفه آموزش و تعلیم می دهد تا دارای همان صفاتی باشد که مستخلف عنه دارد: وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا؛ و خداوند به آدم همه اسماء را تعلیم داد.از آن جایی که فرزندان آدم (ع) برای رسیدن به این مقام لازم است تا با تعلیم و تزکیه یعنی آموزش علمی و عملی متاله و خدایی شوند تا لیاقت این مقام را بیابند، در آیه 12 سوره طلاق به معرفت علمی به عنوان یک غایت البته میانی توجه داده می شود و در آیه 56 سوره ذاریات به غایت میانی علمی یعنی عبودیت تاکید می شود، تا این گونه از نظر علمی و عملی متاله و ربانی شده و استحقاق مقام خلافت را پیدا کند و به عنوان مظهر ربانیت خداوند بر ما سوی الله به اذن الله ربوبیت کند. این گونه است که در آیه 79 سوره آل عمران ربانی شدن در دستور کار اصلی بشر قرار می گیرد.خداوند در آیه 138 سوره بقره با اشاره به نقش عبودیت در خدایی و متاله شدن می فرماید: اين است نگارگرى الهى و كيست خوش‏نگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم.و در آیه 79 سوره آل عمران نیز نتیجه عبودیت بشر را دست یابی به ربانی شدن دانسته و فرمان می دهد که هدف غایی باید ربانی شدن و مظهریت در ربوبیت تعریف شود که هدف اصلی مقام خلافت است: هيچ بشرى را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبرى بدهد سپس او به مردم بگويد: «به جاى خدا، بندگان من باشيد.» بلكه [بايد بگويد:] «به سبب آنكه كتاب [آسمانى‏] تعليم مى‏داديد و از آن رو كه درس مى‏خوانديد، ربانی باشيد.»پس همه غایت علمی و عملی در خلقت و آفرینش انسان را باید دست یابی به مقام خلافت و مظهریت در ربوبیت دانست؛ یعنی انسان می بایست مراحلی را بگذارند تا شایسته مقام خلافت شده و در مقام مظهر خدا، ربوبیت نماید و در علم و عمل دیگران را به کمال برساند.

سیاهی‌لشکر:علامه طباطبایی شرکت در مجالس روضه سید الشهداء را برای خود یک کمال محسوب می‌کرد ولی در عین حال،خود را لایق آن نمی‌دید که به عنوان یک عضو اصلی در مجلس روضه شرکت کند، لذا در این‌باره می‌فرمود:«ما سیاهی لشکر هستیم».

5 پاداش خدا برای خدمت و نیکی به مردم(مهری هدهدی):در آیه 26 سوره یونس پنج پاداش برای کسی که به مردم خدمت می‌کند بیان شده است:لِلَّذینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِیادَةٌ وَلا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ 1-الْحُسْنى: دریافت پاداش و الطاف الهی 2-زِیادَةٌ: اعطاى پاداش زیادتر و مضاعف:منظور از زِیادَةٌ، دنیا است. یعنی چیزی‌که خداوند در دنیا به نیکوکار خدمت‌گزار عطا فرماید، در آخرت آن را محاسبه نمی‌کند. همچنین به‌معنای خانه‌هایی است از جنسِ مروارید که چهار در دارد. 3-وَلا یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ: ورود به قیامت با چهره‌ای بدون غبار و نورانی و مسرور و بدون حسرت.همچنین در روایت آمده که منظور از قَتَرٌ گرسنگی و فقر است. یعنی دچار فقر نمی‌شود. 4-وَلا ذِلَّةٌ: ذلیل نشدن و عزیز بودن 5-أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ: اعطای احسان و نیکی در بهشت و ماندگاری و امنیت در آن.اهل بهشت زنده‌اند و هیچ‌گاه نمی‌میرند؛ بیدارند و هیچ‌گاه نمی‌خوابند؛ غنی‌اند و هیچ‌گاه فقیر نمی‌شوند؛ خوشحالند و هیچ‌گاه اندوهگین نمی‌شوند؛ خندانند و هیچ‌گاه نمی‌گریند؛ هیچ‌گاه مورد اهانت قرار نمی‌گیرند؛ همیشه مسرورند؛ می‌خورند و هیچ‌گاه گرسنه نمی‌شوند؛ سیراب می‌شوند و هیچ‌گاه تشنه نمی‌شوند؛ آن‌ها را می‌پوشانند و هیچ‌گاه عریان نمی‌شوند؛ پیوسته تحیّت و سلام الهی به آن‌ها می‌رسد.