بایدها و نبایدهای زندگی دنیوی 1403/12/5
بایدها و نبایدهای زندگی دنیوی
وقتی ما از دنیا سخن می گوییم بی گمان مراد نسبت انسان با دنیا و زندگی در آن به عنوان مرحله ای از زیست انسان در هستی و عوالم و نشئات آن است؛ زیرا از نظر قرآن، دنیا خود به تنهایی در ساختار «نظام احسن» در تمامیت کمالی خودش است و هیچ عیب و نقصی ندارد؛ زیرا خدای علیم، حکیم، قدیر و غنی هر آن چه لازمه «احسن» این نظام است به کار گرفته است. بنابراین، وقتی از عیوب و نواقص دنیا نسبت به عوالم و نشئات دیگر به ویژه عالم آخرت سخن به میان می آید، در ساختار نسبت گذاری است؛ زیرا مقتضای دنیا در مظهریت اسمایی و تجلیات انوار الهی، کم ترین سطح و مرتبت آن است؛ بنابراین، با این که نظام دنیوی «احسن» در ذات خودش است، اما نسبت به عالم آخرت گرفتار عیوب و نواقصی است که آن را در سطح «اسفل السافلین» از نظر ساختار مظهریت قرار داده است.زندگی انسان در مراتب زیستی در دنیا متاثر از همین عیوب و نواقص است؛ بنابراین، زندگی دنیوی انسان نسبت به آخرت گرفتار عیوب و نواقصی است که هرگز نمی توان آن را برطرف کرد و به کمالی یا تمامی رسید که مقتضای زندگی در عوالم دیگر به ویژه بهشت به عنوان «حیات طیبه» است؛
شناخت زندگی دنیوی نسبت به زندگی اخروی بر اساس آموزه های وحیانی قرآن و آفریدگار و پروردگار هستی، می تواند راهگشا در حل بسیاری از مشکلات و مسائلی باشد که ذهن و قلب بسیاری از مردم درگیر آن است؛ زیرا آفریدگار و پروردگار هستی در این کتاب راهنما و هدایت گر خویش هر آن چه لازمه هدایت و کسب مقامات و خلافت انسان در دنیا و آخرت را به تمام زیبایی و رسایی بیان کرده و چیزی را فروگذار نکرده است. این شناخت به مومنان متقی به آخرت و دارندگان قلب سالم و سلیم کمک می کند تا در هنگامه سنجش و ارزش گذاری درباره سعادت دنیوی و مواهب آن با سعادت و مواهب اخروی به درستی و صحیح قضاوت و داوری داشته و گرایش ها و گریزش های خود را به خوبی سامان دهند.زندگی کوتاه انسان در دنیا بخشی از زیست انسان در هستی و عوالم و نشئات گوناگون است. این دوره زیستی انسان در دنیا هر چند که بسیار کوتاه و با محدودیت های بسیار است، اما ارزشی ترین دوره زیستی انسان است؛ زیرا در شرایط زیستی زندگی دنیوی است که انسان ابدیت خویش را می سازد و در عوالم و نشئات دیگر بهره مند از سعادت یا گرفتار شقاوت بر اساس برایند زیستی دنیوی خویش می شود؛ چرا که انسان «شاکله» خویش را در دنیا به دست خویش با عقاید و افکار و کردار می سازد و عوالم دیگر متاثر از این شاکله خواهد بود؛ زیرا عوالم دیگر انسانی چیزی جز خروجی و برآیند شاکله هر شخص نیست که آن را در عوالم دیگر حاضر و محضر می ببیند و می یابد.شرایط زیست کوتاه انسان در عصر دنیوی همانند عصاره گیری از شخصیت هر انسانی است؛ زیرا در فتنه و ابتلائاتی از شرور و خیرات انسان دم به دم از سرمایه وجودی و هستی خویش می کاهد که از آن به عمر دنیوی تعبیر می شود. در این کوره سوزان فتنه ها و ابتلائات است که حق از باطل جدا می شود و هر کسی نشان می دهد تا چه اندازه در مسیر صیرورت و شدن کمالی قرار گرفته یا در جریان ضد آن گرفتار آمده است؛ پس تنها کسانی که به چهار عمل اصلی ایمان و عمل صالح و تواصی به حق و تواصی به صبر بپردازند، و در چارچوب دین قیم و سنت ها و قوانین آن و صراط مستقیم هدایت فطری تکوینی عقلی و وحیانی نقلی گام بردارند می توانند از خسران و زیان سرمایه های وجودی برهند و با تجلی به صفات الهی و انوار آن «متاله» و خدایی شده و رنگ و صبغه الهی بگیرند و در مقام ربانیون به ربوبیت و مظهریت در آن به عنوان خلیفه الهی بپردازند.انسان در فتنه ابتلائات خیر و شر دنیا چنان گرفتار است که هیچ دمی آرامش و آسایش ندارد؛ زیرا هنور از آسانی و «یسر» قرار نگرفته که در «عسر» و سختی می افتد و هماره بر اساس تقدیر حکیمانه الهی که در ام الکتاب نوشته شده، گرفتار انواع مصیبت ها از خیر و شر است. همه جلوه و زیبایی و آرایه ها و زینت های از مظاهر دنیوی چیزی جز بستری برای ابتلاء و امتحان و فتنه برای انسان نیست و انسان در زندگی دنیوی است که به انواع ابتلائات در کوره فتنه آزموده می شود تا سیه رو شود هر که در او غش باشد.کافران وضعیت خویش را در دنیا مشخص کرده و بر این باورند که آخرتی نیست و سرگرم لهو و لعب دنیوی و تفاخر و تکاثر در ثروت و مقامات و مانند آنها می شوند. بنابراین، این افراد از زندگی دنیوی سودی می برند و از سرمایه های خویش را در همین دنیا هر چند که قیل و اندک و زوگذر و مانند آنها است، بهره مند می شوند و زندگی اشرافی و رفاه طلبانه و مترفانه ای دارند، اما برخی از مردم هستند که عبادت الهی را در دنیا به انگیزه های مادی انجام می دهند و این گونه با عبادت حرفی به جای عبادت حقیقی؛ یعنی قرار دادن خدا در کناره به جای متن، گرفتار خسران دنیا و آخرت می شوند که وضعیت ایشان سخت تر و بدتر از کافران است.انسان های کافر به سبب عدم پذیرش عالم غیب از جمله آخرت، گرایشی به دنیا ندارند و تنها در اندیشه زندگی دنیوی و سعادت در آن با کسب آرامش و آسایش هستند. هم چنین ممکن است کسانی به آخرت ایمان داشته باشند، ولی به سبب گرایش های نفسانی و نیز متاثر از وسوسه های شیطانی سرکه نقد را بگیرند و حلوای نسیه به تعبیر خویش را وا نهند. این گونه است که به جای ایثار دنیا برای آخرت، آخرت خویش را بر دنیا ایثار کرده و آن را مقدم می دارند تا جایی که چنان سرگرم دنیاطلبی می شوند از آخرت به تمام معنا غافل می گردند. از نظر قرآن، این دو جریان از نعمت های اخروی بی بهره می شوند و نصیبی از آن نمی برند.البته این افراد از نتیجه کامل اعمال مثبت و نیک خویش در دنیا در سایه ساختار عدل الهی بهره مند می شوند و خدا پاداش اعمال ایشان را در دنیا می دهد و کم نمی گذارد. این برخورداری البته محدود و به میزانی است که مومنان را به کفر نکشاند، دنیاطلبان از کافران و مشرکان و منافقان و سست ایمان ها، ویژگی هایی دارند که شامل دون همتی، کفرپیشگی، تمسخر مومنان، حبط اعمال، ارزش گذاری انسان بر اساس ثروت و قدرت، لذت طلبی و اهتمام به آرایه ها و زینت های دنیوی، اشاعه فحشاء و منکر، نزاع و درگیری ، عصیان گری، اعراض از دین اسلام و شرایع آن، افترا بر پیامبر،بی اعتنایی به فقیران، توجه به رفاه مندان، تبعیض در انجام احکام، تجمل گرایی، ترک جهاد یا سستی در آن و خانه نشینی،تکذیب پیامبران و آیات الهی، جدال باطل، روحیه عصیانگری و سرکشی، عجله، شتابزدگی و عدم حزم و دور اندیشی در کارها،عدم تفکر و شناخت صحیح از دنیا، غفلت از حقایق، غفلت از ذکر و یاد خدا، قتل هم دیگر، ضلالت و گمراهی، گرایش به معصیت و گناه، محرومیت از تزکیه نفس، محروم از هدایت، محروم از درک حق، ناسپاس، گرفتار هواپرستی،تخریب اماکن مقدس و اهانت به آن، گوش سپاری به شایعات، حرام خواری،رفتار مستکبرانه و مانند آنها است.از نظر قرآن، دنیاطلبی برای آنان در دنیا و آخرت، موجب پشیمانی، ذلت در دنیا و آخرت، زیان و خسران، عذاب بزرگ و شدید الهی،غضب و خشم الهی، آتش دوزخ، ورود به دوزخ، محرومیت از امدادهای الهی در آخرت و مانند آنها را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، زندگی سختی در عوالم و نشئات دیگر خواهند داشت که بازتاب و برآیند اعمال آنان در زندگی دنیوی است.به هر حال از نظر قرآن، زندگی امری عجیب و شگفت انگیز و دوره ای حساس برای انسان است؛ زیرا رشد تکاملی انسان در اصل در دنیا اتفاق می افتد و این دوره عصر عصاره گیری از انسان در کوره فتنه ابتلائات دنیوی است تا هر که هر آن چه هست بنمایاند و شاکله شخصیتی خویش را بسازد که خروجی آن اعمال اخروی از بهشت و دوزخ به عنوان سازه اخروی انسان است. بنابراین، انسان می بایست ضمن بهره گیری از عاجله دنیوی برای آخرت خویش کار کند و با استفاده و بهره گیری از طیبات و پرهیز از خبیث و ایجاد تعادل میان حسنات دنیوی و اخروی و ایمان و عمل صالح و حرکت و صیرورت در صراط مستقیم دین قیم الهی، خویش را برای آخرت بسازد و از نعمت های ابدی اخروی بهره مند گردد. خلیل منصوری