حقیقت اضطرار و مضطر واقعی 1404/4/23
حقیقت اضطرار و مضطر واقعی
یکی از آیات معروف و مشهور در میان مردم آیه ای است که برای شفای بیماری و رهایی از گرفتاری ها بارها و بارها خوانده می شود. در این آیه آمده است: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ؛ يا كيست آن كس كه درمانده را چون وى را بخواند اجابت مى كند و گرفتارى و زشتی را برطرف مى گرداند.با نگاهی به سیاق آیه می بایست توجه داشت که مصداق اضطرار واقعی و مضطر واقعی امری و کسی دیگر است.توضیح این که واژه اضطرار از «ضرر» گرفته شده است. ضرر به معنای زیان، خسارت، سختی، تنگنا، کمبود، بد حالی و مانند آن است. واژه «ضرورت» از همین ریشه نیز به معنای ناچاری و گرفتاری و امری که چاره ای از آن نیست و امر لازم مانند نیازمندی های زندگی به کار رفته است.واژه اضطرار از باب افتعال به معنای بی اختیار ، مجبور، ناگریز و نیاز به کار می رود. حالت اضطراری حالت غیر طبیعی و بحرانی است که شخص بدان گرفتار می شود. به عنوان نمونه کمبودهای غذایی موجب اضطراری است که شخص ممکن است هنگام گرفتار در مخصمه نیاز، اقداماتی را انجام دهد که در حالت عادی مجاز به انجام آن نیست، مانند خوردن مردار در حالت اضطراری که احتمال مرگ است. البته حالت اضطراری به عنوان حالت فوق العاده احکام ثانوی را اقتضا می کند که غیر از احکام اولی است؛ این گونه است که حرام، مباح نه حلال می شود؛ یعنی شخص به میزان نیاز در یک محدود معین و محدودی مجاز به انجام حرامی می شود که مثل مردار خوری است؛ زیرا ضرورت به اندازه ضرورت چیزی را مباح و مجاز می سازد»در آیات قرآنی از احکام ثانوی در حالت اضطرار سخن به میان آمده است.اما با نگاهی به آیه مورد بحث معلوم می شود که این حالت اضطراری و گرفتاری درباره قحطی یا بیماری و مانند آنها از اموری شخصی زندگی نیست، بلکه مرتبط با امر خلافت الهی انسان بر اجتماع است. خدا پس از این که داستان پیامبران را نقل می کند و در ادامه می فرماید: بگو سپاس براى خداست و درود بر آن بندگانش كه آنان را برگزيده است. آيا خدا بهتر است يا آنچه با او شريك مى گردانندبه این نمونه دیگر اشاره می کند و می فرماید: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ؛ يا كيست آن كس كه گرفتار و درمانده را چون وى را بخواند اجابت مى كند و گرفتارى را برطرف مى گرداند و شما را جانشينان اين زمين قرار مى دهد؟ آيا معبودى با خداست؟ چه كم پند مى پذيريد. (نمل، آیه ۶۲)بنابراین، اضطراری که از آن سخن به میان آمده است، فقدان خلیفه و خلافت برگزیدگان خدا بر زمین است. این همان اضطرار واقعی است که خواهان برطرف شدن آن هستند؛ زیرا با فقدان خلیفه و خلافت الهی بر زمین، عدالت قسطی که ماموریت همه پیامبران بوداجرایی نمی شود؛ چنان که امر به معروف و نهی از منکر، نماز و دیگر حدود الهی اقامه نشده و ظالمان و مستکبران دفع نمی شوند. چنان که بدون آن، هم چنین امنیت و آرامش فراهم نمی شود .پس از منظر قرآن، اضطرار واقعی فقدان خلیفه و خلافت الهی است، و آن چه موجب می شود مردم دست به دعا و نیایش شوند، کشف و برطرف شدن این اضطرار است تا با حضور خلیفه و خلافت الهی سلامت دین و دنیا و سعادت دو سرا تامین و تضمین شود. پس اضطرار واقعی فقدان خلیفه و خلافت الهی و مضطر واقعی خلیفه و مردم خلیفه خواهی هستند که در انتظار آن خلیفه و خلافت هستند. از همین رو، گفته می شود که مضطر واقعی امام زمان(عج) است و اضطرار واقعی نیاز مردم به حکومت و خلافت آن حضرت است که ان شاء الله به زودی خدا تعجیل کرده و این اضطرار برداشته و کشف شود.
قضای دنیوی و اخروی:قضا حکم نهایی است؛ چنان که تقدیر به معنای اندازه و تعیین است. به این معنا که اگر چیزی بخواهد تحقق یابد پس از آن که در مقام امر تقدیر شده حکم نهایی آن صادر می شود و به شکل قضا سامان می یابد. آن گاه آن چیز در مقام خلق ظهور و بروز می یابد.خداوند به عنوان حاکم وقتی حکم کرد، به شکل قضای الهی ظهور می یابد. حکم و قضای الهی به دو شکل خواهد بود: 1. قضای دنیوی ؛ 2. قضای اخروی.از آن جایی که خداوند سریع الحساب است همه چیز را به سرعت و شتاب حساب می کند؛ با این همه به علت محدودیت های دنیوی حساب نهایی و داوری تمام و کمال در قیامت و آخرت خواهد بود؛ ولی این بدان معنا نیست که اصولا خداوند در دنیا حسابرسی ندارد، بلکه حسابرسی می کند و حتی پاداش و کیفر می دهد.بر همین اساس است که خداوند در همین دنیا وقتی کسانی گناه و خطا می کنند به سرعت محاسبه و مجازات می کند تا تنبیه شده و به راه درست و راست بازگردد؛ البته برخی از کسانی که در گناه و کفر به غایت می رسند و حاضر به تغییر و توبه و استغفار نیستند در همین دنیا مجازات کرده و سپس آنان را در آخرت نیز مجازات خواهد کرد. پس وقتی حجت بر مردمان تمام و به سخن دیگر حجت بالغ الهی به اتمام رسید، در همین دنیا مجازات خواهند شد و تاخیری در مجازات آنان صورت نمی گیرد.در آیات قرآنی بیان شده که خداوند به عنوان سریع الحساب حسابرسی کاملی از برخی از اقوام داشته و آنان را در همین دنیا مجازات کرده و در آخرت نیز مجازات خواهد کرد.بر همین اساس کسانی که کار خوب و نیک انجام می دهند افزون بر محاسبه و پاداش اخروی در همین دنیا نیز از پاداش های الهی بهره مند می شوند.به هر حال، قضا و حکم الهی دو شکل خواهد بود: 1 . محدود و دنیوی؛ 2. غیر محدود و اخروی