شاهدان و گواهان الهی در قیامت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، در محاکم قضایی، برای اثبات امری افزون بر اقرار میتوان از شاهدان و گواهان بهره برد. در قیامت که محکمه عدل الهی است بر اساس همین سنت و قانون الهی حاکم بر هستی عمل می شود، و افزون بر اقرار زبانی و شاکله وجودی، شاهدان و گواهانی حاضر می شوند تا «علیه» یا «له» شخصی به «حق» گواهی دهند و امری را اثبات کنند.پیامبران هر امتی شاهدان آن امت هستند، و پیامبر اکرم(ص) «شاهد شاهدان» است؛ چرا که سلطه پیامبر(ص) «فرازمکانی»، یعنی فراتر از زمان و مکان است و ایشان نه تنها جامع همه حضرات هستی در زمان حضور در زمین و دنیا ، بلکه پس از رحلت و شهادت است و به عنوان مظهر اتم و اکمل الهی، همانند خدا نسبت به همه امور ما سوی الله «علم» دارد و بدان بصیر و سمیع است و به «سرّ و اخفی» هر چیزی بینایی و بصیرت دارد. از نظر فقه اسلامی، شهادت خبر قطعی از حق کسی برای فردی دیگری از سوی غیر حاکم شرع است. این شهادت می بایست در اصطلاح «عن حسّ» باشد، یعنی شخص تحمل شهادت را با دیدن و شنیدن داشته باشد و آن را در محاکم به اخلاص و حق بدون تغییر بیان کرده و ارایه نماید.از راه های اثبات حق برای کسی، گواهی شاهدان است. البته صفاتی برای شاهدان در محاکم مطرح است که از جمله آنها، «علم» بر اساس حضور و شهود در قالب دیدن و شنیدن است. هم چنین اسلام، اخلاص، ایمان به خدا و قیامت، عدالت، عدم فسق، صداقت، امانت و اجتناب از دروغ و خیانت، رعایت تقوا و ترس از خدا و مانند آنها از جمله این صفات گواهان است.در محاکم دنیوی اقامه گواهی و شهادت بر اساس سنت و قانون دین قیم الهی که حاکم بر هستی در تکوین و تشریع از جان و جامعه و جهان است؛ بنابراین، در محکمه قیامت این امر بسیار قوی تر و روشن تر خودش را نشان می دهد.شهادت و گواهی در محکمه قیامت چنان بر اساس «حق» است که هیچ شک و ریب علمی در آن راه نمی یابد. البته اگر اقرار در دنیا بر اساس قول زبانی است، در محکمه قیامت این گونه نیست، بلکه حتی ممکن است زبان بسته شود و اعضای شخص در مقام شاهدان بر آید و «له» یا «علیه» خودش شهادت دهد.امر شهادت اعضای شخص می تواند فراتر از اقرار معمولی باشد که مثلا به جای تکه گوشتی به نام زبان، اعضایی چون دست و پا و گوش و چشم به سخن در آیند و سخنگو شوند، زیرا بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، اعمال انسان در دنیا موجب می شود تا «شاکله» شکل گیرد و در قالب ملکات، مقومات شخصیت شخص در آید به طوری که همه هستی شخص را تحقق بخشد. این ملکات و مقومات باطنی شخصیت شخص، صورت هایی را ایجاد می کند که می تواند صورت های نورانی فرشتگانی یا برتر در سطح «روح» بلکه برتر از آن در سطح «نورالله» باشد؛ چنان که در روایت آمده است: خدا آدم را بر صورت خویش خلق کرده است.هم چنین بر اساس آن شاکله ای که انسان از خودش می سازد، شخص می تواند صورتی جنی شیطانی یابد، یا صورتی در سطح حیوانات و چارپایان یا به سطح نازل تر در آید و گرفتار ظلمات جانوری و چوب و سنگ از نبات و جماد گردد. این گونه است که صورت های هر شخصی از نور و ظلمت و سطح و میزان بهره مندی از نور و ظلمت، به شکلی شاهد دادگاه اخروی باشد و این گونه شخص نسبت به خویش اقرار کند که در سیر صیرورت زندگی دنیوی خویش چه شده است.مومنان بر اساس شاکله نورانیتی که از خود دارند و صورت و سیمایی که از خویش به نمایش می گذارند، معلوم می شود که در سطح از انسانیت رشد کرده اند؛ زیرا نور وجودی شخصیت آنان همه هستی آنان را روشن می کند و محیط پیرامونی نیز بدان روشن می شود. البته چنان که معلوم است، همه مومن در یک سطح از نورانیت مظهریت اسمای نور الله بهره مند نیستند، بلکه سطح نورانیت هر کسی بسته به میزان مظهریت او نسبت به تجلیات نور الله و انوار اسمای الهی دارد. بنابراین، از نظر قرآن، گواهان صحنه قیامت، می تواند شامل خود شخص یا غیر آن از پیامبران، مومنان، فرشتگان بلکه اماکن و امور دیگر باشد.از آن جایی که شهادت در قیامت، وضعیت ابدی هر شخص را مشخص می کند، بسیار با اهمیت و عظیم است؛ زیرا سعادت و شقاوت ابدی هر کسی در گرو و رهن همین شهادت ها است؛ یعنی شهادت ها می بایست مستند به پرونده اعمال شخص و گواهان شاهدان حق باشند. از همین روست که خدا نسبت به شهادت اخروی بسیار توجه و اهتمام دارد و حتی به سبب همین عظمت بدان سوگند یاد می کند.گواهان قیامت که «له» یا «علیه» بر اساس مستندات محکم «حق» شهادت و گواهی می داند بسیار متعدد و متنوع است که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:1-خدا: خدا خود یکی از گواهان و شاهدان در قیامت است. بر اساس قرآن، گواهی و نظارت همه جانبه خدا بر افکار و اعمال مردم، اساس داوری خدا با مردم خواهد بود. بنابراین، با شهادت و گواهی خدا که گواهی کامل و بی نیاز کننده از گواهی دیگران است و به تعبیر قرآن، «کافی» است، اما با این همه خدا چنان در قیامت عمل می کند که خود شخص نیز گواه علیه خودش بدهد.2-اعضا: پس از خدا نخستین و اساسی ترین شاهدان و گواهان له یا علیه همان اعضای شخص است. بنابراین، از نظر قرآن، با آن که شخص ممکن است با زبان اقرار به اعمال خویش کند، یا از در انکار وارد شود، اما اعضای شخص از چشم و گوش و دست و پا همگی به بازگویی اعمالی می پردازند که «نفس» شخص فرمان داده و اعضا به حکم تبعیت از «نفس» آن را انجام داده است.3-نامه اعمال: از دیگر شاهدان و گواهان روز قیامت نامه اعمال است. این نامه اعمال، یک متن مکتوب نیست، بلکه حقایقی است که در وجود هر شخصی نقش می بندد و شاکله وجودی او را شکل می بخشد. از نظر آموزه های اسلامی از ثقلین این معنا به دست می آید که هر کسی با صورتی در قیامت وارد صحنه می شود که شاکله هویتی و شخصیتی او از ملکات خوب یا بد از فضایل یا رذایل را نشان می دهد. پس اگر ما مسخ در دنیا را داشته باشیم که شخص به شکل خوک و بوزینه و سگ و خر در می آید و سپس می میرد چنان که اهل سبت این گونه شدند.4-پیامبران: از دیگر شاهدان و گواهان قیامت می توان به پیامبران اشاره کرد؛ زیرا هر پیامبری گواه امت خویش است.5-امامان: از دیگر گواهان قیامت می توان به امامان معصوم(ع) یاد کرد که خدا از آنان به عنوان «امت وسط» یاد کرده است.هم چنین بر اساس آیات قرآنی مومنان همانند خدا و پیامبر(ص) از شاهدان قیامت هستند؛ شکی نیست که این مصداق اتم و اکمل این مومنان همان معصومان(ع) هستند که توانایی «رویت» دارند و بر باطن و ظاهر انسان و اعمال ایشان اشراف داشته و می توانند شهادت دهند که اعمال شخص خالصانه یا ریاکارانه است. 6-مومنان: پس از معصومان(ع) سایر مومنان بر اساس شدت ایمان و ازدیاد آن به جایی می رسند که می توانند خود شاهدان مردمان باشند. این مطلب را می توان از آیه 105 سوره توبه و نیز از آیه 140 سوره آل عمران به دست آورد؛ زیرا مراد از «شهداء» در این آیه اخیر همان شاهدان بر اعمال امت است.7-مسلمانان: شکی نیست که مسلمانانی که در مقام «امت وسط» می رسند، به عنوان شاهدان الهی در دنیا و آخرت نسبت به امت های دیگر باشند؛ زیرا چنین مسلمانانی همان گونه که در دنیا «قوامین بالقسط و شهداء لله»یا «قوامین لله شهداء بالقسط» به عنوان شاهدان الهی در اقامه عدالت قسطی هستند، هم چنین در قیامت می توانند شاهدان الهی باشند و حق و حقیقت هر امتی را به نمایش گذارند و بطلان برخی را اثبات کند.8-فرشتگان: فرشتگان در قیامت به عنوان شاهدان علیه یا له مردم گواهی می دهند. «رقیب عتید» دو فرشته اعمال انسان هستند که هماره در حال نگارش اعمال انسان به معنای حقیقی هستند؛ زیرا هر عملی نقشی در «نفس» می زند که مسئولیت این نقش نگاری بر عهده همین فرشتگان همراه انسان هستند که می توان از آنان به عنوان «قرین» و همزاد انسان دانست؛ چنان که شیطانک به عنوان قرین با هر انسانی همزاد است. به هر حال، از نظر قرآن، فرشتگان از گواهان اعمال انسان هستند که در روز قیامت شهادت و گواهی می دهند.9-زمان و مکان: زمین و زمان «له یا علیه» انسان شهادت و گواهی می دهنددر روایاتی از معصومان(ع) است که روز جمعه و روز عرفه و نیز زمین در روز قیامت شهادت و گواهی می دهند....پس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همه اعمال آدمی در دنیا تحت نظارت شاهدان و گواهانی از ناحیه خدا قرار دارد و در قیامت چیزی که در دنیا تحمل کرده اند، به حق و حقانیت و مخلصانه شهادت می دهند. این شاهدان الهی این اجازه را دارند تا در قیامت حتی به شفاعت قیام کنند و خدا شفاعت ایشان را بپذیرد.به هر حال، همه کسانی که در قیامت شهادت و گواهی به حق می دهند، کسانی هستند که اعتقاد به علم الهی دارند و ایمان آنان ایشان را به سوی عدالت قسطی سوق می دهد و دارای تقوای الهی تمام و کامل هستند.البته خدا چنان عدالت را مد نظر قرار می دهد تا افزون بر اقرار افراد علیه خودشان از شاهدان حقی بهره می گیرد تا هیچ اعتراضی نباشد و همه عادلانه حق خویش را دریافت کنند؛ زیرا گواهی ها همه بر اساس «علم» است و خدا هرگز گواهی فاقد مستندات علمی را نمی پذیرد. خلیل منصوری