این گناهان زندگی را قفل می‌کنند!

برخی گناهان، جریان زندگی انسان را مختل و مانع از حرکت رو به جلو می‌شوند. آثار وضعی این گناهان تنها به وجدان ناراحت خلاصه نمی‌شود؛ بلکه شبکه‌ای از پیامدهای ناخواسته از تضعیف انگیزه و تشویش و اضطراب تا فرسایش سرمایه اجتماعی و بی‌اعتمادی را شکل می‌دهد. این گزارش به واکاوی همین گناهان و تأثیرات مخربشان می‌پردازد.۱. موانع روحی و معنوی:-- (قفل‌های درونی --مانع معرفت (شناخت)گناه بر عقل و فطرت تأثیر می‌گذارد و باعث انحراف از حق و ظرافت‌های خلقت می‌شود. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند که گناه نقطه‌ای سیاه در قلب ایجاد می‌کند که با تکرار آن گسترش یافته و تمام قلب را فرامی‌گیرد و پس از آن فرد هرگز روی رستگاری را نخواهد دید. این یعنی قفل شدن راه رشد معنوی و درک حقیقت.---مانع استجابت دعا :گناه یکی از عوامل مهمی است که ارتباط بنده با خدا را قطع کرده و توفیق دعا خواندن و استجابت آن را از فرد می‌گیرد.در دعای کمیل می‌خوانیم: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا؛ خدایا! بیامرز گناهانی را که از دعا جلوگیری می‌کنند». به فرمودۀ امام سجاد علیه‌السلام، گناهانی مانند بددلی، نفاق، باور نداشتن به اجابت دعا، تأخیر در نمازهای واجب، ترک نیکی و صدقه، بدزبانی، فحاشی و رنجاندن والدین، مانع اجابت دعا می‌شوند. قفل شدن راه ارتباط با خالق برای حل مشکلات، می‌تواند زندگی را بسیار دشوار کند.---مانع آرامش خاطر، اضطراب و ناامیدی :احساس گناه، شرم و تصویر آسیب‌دیده از خود می‌تواند فرد را درگیر اضطراب، افسردگی و از دست دادن عزت نفس کند که از نظر روانی ویرانگر است. گناه عامل آشفتگی و پریشانی است که منجر به افزایش اضطراب منفی و کاهش امید می‌شود. این وضعیت فرد را در یک چرخه دائمی از ناراحتی‌های روانی قفل می‌کند.امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: « چه بسا یک ساعت لذت مایه اندوه و غصه دراز مدت می‌گردد» ---یأس از رحمت خدا :ناامیدی از رحمت خداوند خود یک گناه کبیره محسوب می‌شود، زیرا شک در قدرت یا رحمت بی‌کران خداوند است. به همین دلیل، قرآن فرد مایوس از رحمت خدا را کافر می‌داندگناهانی مانند ناامیدی از رحمت الهی، اعتماد به غیر خدا و تکذیب وعده خدا، امید را قطع می‌کنند و انگیزه حرکت را از فرد می‌ستاند.۲. موانع اجتماعی و بین‌فردی (قفل‌های بیرونی)..---آسیب به روابط بین‌فردی :گناهانی مثل دروغگویی، اعتماد را که سرمایۀ اجتماعی است، تضعیف می‌کند. امام صادق به نقل از حضرت عیسی سلام‌الله‌علیهما می‌فرمایند: کسی که بسیار دروغ گوید، ارزشش نزد خدا و مردم از بین می‌رود.»یکی دیگر از گناهانی که زندگی انسان را در بعد روابط اجتماعی مختل می‌کند، تکبر است. تکبر یعنی خود را برتر از دیگران دانستن، حقیر شمردن آنها، و رفتار مغرورانه داشتن که اغلب با برتری‌جویی همراه است.تکبر منجر به انزوای اجتماعی و دوری مردم از فرد متکبر می‌شود، چرا که شرافت انسانی اجازه نمی‌دهد افراد تسلیم برتری‌جویی‌های متکبرانه شوند. به همین دلیل، حتی نزدیک‌ترین دوستان و بستگان نیز از آنها فاصله گرفته و در دل ازشان متنفر می‌شوند.امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «متکبر دوستی ندارد» و «هیچ چیز مانند تکبر، خشم مردم را برنمی‌انگیزد.» در نتیجه، تکبر برای شخص جز نفرت، خواری و تنهایی به بار نمی‌آورد.۳. موانع مادی و زمانی (قفل‌های دنیوی)...---کوتاهی عمر :برخی گناهان می‌توانند عامل کوتاهی عمر انسان باشند. طبق روایات، قطع رحم، سوگند دروغ، دروغ‌گویی، زنا، مسدود کردن راه مسلمانان و ادعای امامت ناحق از جمله این گناهان هستند. این به معنای قفل شدن فرصت‌های زندگی و رشد است.---تغییر نعمت‌ها و قطع روزی :گناه می‌تواند باعث شود خداوند نعمت‌ها را به سختی تبدیل کند یا آن‌ها را از یک ملت بگیرد. ندادن زکات و دیگر حقوق شرعی، کم‌فروشی، بی‌رحمی نسبت به فقرا و یتیمان، و ستم حاکمان می‌تواند منجر به قحطی، کمبود باران و فقر شود. زنا نیز به عنوان عاملی که جلوی روزی را می‌گیرد، ذکر شده است. این عوامل می‌توانند زندگی فرد را در امور اقتصادی و معیشتی قفل کنند.---راه باز شدن قفل‌های زندگی :منابع دینی تأکید دارند که برای برون‌رفت از گیر و گرفت‌های زندگی، توبه و استغفار کلید اصلی است. قرآن، استغفار را موجب برکت در مال، فرزند، باران‌های پربرکت و باغ‌های سرسبز می‌داند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام هم می‌فرمایند: مؤمن بین نعمت و گناه است و این دو تنها با شکر و استغفار اصلاح می‌شوند. ابوالقاسم شکوری

معنا و مفهوم فاطر:فاطر به معنای شکافنده است نه به معنای خالق یا نوآور و بدیع. زمخشری در کشاف و دیگران از مجاهد که جزء شاگردان ابن‌عباس است نقل می‌کنند که ابن‌عباس گفت: من معنای فاطر را متوجه نمی‌شدم مگر اینکه دو نفر عرب درباره تملّک چاهی اختلاف داشتند. یکی از اینها درباره مالکیت آن چاه، گفت: «أنا فطرتها» یعنی من قبل از او این چاه را حفاری کردم و شکافتم. ابن‌عباس می‌گوید: از این جریان مخاصمه دو عرب ساده فهمیدم که فاطر یعنی حفّار و شکافنده و کسی که می‌شکافد.برخی از بزرگان به استناد همین شواهد یادشده گفتند : این ناظر به آیه 30 سوره مبارکه «انبیاء» است: چرا که رَتْق یعنی بسته و فَتْق یعنی بازشده و شکافته‌شده. یعنی خدای سبحان، اول آسمان و زمین را که خلق کرد اینها یک مجموعه به هم پیوسته بودند و بعد کم کم آسمان را از زمین و زمین را از آسمان این کرات جدا کرد و نظم خاصّی به اینها داد که این همان فتق یعنی گشودن و شکافتن بعد از آن رتق یعنی بستن است.