شیوه های شیطانی و آثار آن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بزرگ ترین دشمن انسان هواهای نفسانی اوست؛ اما پس از آن دشمنی بیرونی به نام ابلیس جنی و حزب شیطان است که عامل بسیاری از شقاوت ها و بدبختی های دنیوی و اخروی انسان است. عدم باور و اعتقاد به چنین دشمنی نادیدنی یا عدم اهتمام و توجه به شیوه ها و ابزارهای دشمنی او می تواند زندگی انسان را به تباهی بکشاند و حتی در همین دنیا کسانی تحت سلطه و ولایت شیطانی قرار گرفته و به جنون و دیوانگی برسند و دچار انواع بیماری های روانی شوند.حزب شیطان شامل جنیان و انسان های مجنونی است که در خدمت اهداف شیطانی قرار می گیرند و در حقیقت زبان شیطان جنی و عامل دست نشانده او هستند. جنیان از عصاره آتش هستند؛ چنان که انسان از عصاره خاک و آب است یعنی همان «طین» است. از همین روست که ابلیس جنی با توجه به کالبد آتشین خویش خود را برتر از آدم خاکی دانسته است.از ویژگی های جنیان این است که همانند انسان در میان آفریده های الهی دارای اراده اختیاری و حق انتخاب میان ایمان و کفر هستند، هر چند برای عبودیت خدا آفریده شده اند تا به اراده اختیاری خویش در صراط مستقیم عبودیت به کمال بایسته خودشان برسند که برایشان بر اساس مشیت حکیمانه الهی مقدر شده است.این در حالی است که ابلیس جنی مدعی این معنا است که جبر الهی او را به گمراهی کشانده و گمراهی اش به «اغوا»ی الهی بوده است.خدا بر اساس مشیت حکیمانه اش مقدر کرد تا خلیفه ای انتخاب شود که بتواند همه عناصر هستی از «اسفل سافلین» تا برترین ایشان از نظر کرامت وجودی یعنی فرشتگان را تحت پوشش قرار دهد؛ از این روست که خدا انسان را با ترکیبی از «طین» و «نفس» با خاستگاه روح آفرید.بنابراین، انسان بر فرشتگان و جنیان برتر آفریده شده و مورد تکریم خاص قرار گرفته است که البته ابلیس جنی زیر بار آن نرفت و فرشتگان آن را پذیرفتند. کرامت انسان بر بسیاری از آفریده ها نه همگی آنان، زیرا برخی از آفریده ها از «عالین» هستند که فراتر کرامت انسانی قرار دارند. شاید از جمله این عالین همین «روح» از مقام «امر»ی باشد باشد که نفس انسانی از «دم» آن آفریده شده است.ابلیس شیطانی و شیاطین جنی از حزب شیطان همگی دشمن انسان هستند و عزم خویش را جزم کرده اند تا انسان ها را با اغواگری و بهره گیری از همه شیوه ها و ابزارها، گمراه سازند و از مقام انسانیت ساقط کرده و از خلافت الهی باز دارند و در نهایت به شقاوت ابدی در دوزخ گرفتار سازند.از آن جایی که ابلیس به سبب مقام تکریم الهی و عبادت خویش در میان فرشتگان بود و از همین رو، تکریم الهی نسبت به انسان را نمی پذیرد که او را در جایگاهی برتر از او قرار داده است، پس از حکم الهی بر لعن و اخراج و رجم، از خدا مهلت می خواهد تا قیامت زنده بماند که البته خدا تنها به او مهلت می دهد تا وقت معلوم زنده بماند. ابلیس شیطانی پس از حکم الهی برای بقا تا وقت معلوم سوگند می خورد تا همه انسان را جز مخلصین گمراه سازد که البته این گونه عمل کرده و ظن خویش را به صدق و قطع و یقین نزدیک کرد، هر چند که استنثا کردن نسبت به مخلصین ادعای باطل است؛ زیرا آنان اصولا بیرون از دایره تصرفات وسوسه انگیز ابلیسی هستند، اما باید توجه داشت که ابلیس این مهلت خواهی را تنها به هدف گمراه سازی انسان و اخراج از بهشت ابدی و اسقاط در دوزخ ابدی خواسته است.خدا به انسان ها هشدار می دهد که ابلیس دارای سپاه و سربازان سواره نظام و پیاده نظام بسیاری است که از ویژگی های مهم شیاطین جنی هم قبیله ابلیس، نامرئی بودن از چشم انسان است که می تواند به انسان نزدیک شده و با وسوسه گری و نجوا در گوش انسان او را فریب دهند و گمراه سازند.ابلیس و حزب شیطان از جن و انس به اشکال گوناگون و روش ها و شیوه های بسیار مختلف و متعدد و متنوع تلاش می کنند تا انسان را از خلافت الهی ساقط کرده و به جرگه دوزخیان فاقد انوار الهی وارد سازند و انوار الهی را در ایشان دفن و دسیسه کرده و به ظلمات بکشانند.شیاطین جنی و انسی از حزب شیطان شیوه ها و روش های مختلفی را در گمراه سازی و انحراف انسان ها به کار می گیرند که گویی انسان هیچ راه فراری از آنها ندارند.برخی از مهم ترین شیوه های شیطانی عبارتند از: اصوات و آهنگ های باطل از غنا و موسیقی و مانند آنهااستفاده از سواره نظام و پیاده نظام، وعده های فریبا ،مشارک در اموال و فرزند، ایجاد آرزوهای موهوم و امانی، تزیین و آراستن اعمال ناسپند،استفاده از سوگند دروغ حتی به خدا، وسوسه گری،شبهه افکنی درباره حلال و حرام الهی، راهنمایی نادرست و نشانی غلط دادن و مانند آنها.شیاطین جنی و انسی دشمنان انسانیت و مقام خلافت الهی انسان هستند و می بایست آنان را به عنوان دشمن آشکار و حقیقی خویش شناخته و علیه برنامه ها و سیاست ها و راهبردهای آنان مقابله به مثل کرد و اجازه نداد که دشمنان دین و انسانیت به اهداف خویش برسند.بدترین شیوه و روشی که شیاطین علیه انسان در پیش می گیرند که تاثیرگذار است، «زخرف القول» و آراستن و زیباسازی عقاید و گفتارهای باطل است. با نگاهی به عملکرد رسانه های دشمنان اسلام می توان نقش این روش را به خوبی در گمراه سازی شناخت؛ زیرا رسانه های دشمن با استفاده از اموری چون حقوق بشر و مانند آنها حقایق را تغییر داده و باطل خویش را جای حق قرار می دهند. این گونه است که بسیاری از مردم در دام رسانه ها و تبلیغات آنان می افتد که با ظاهری آراسته عقاید باطل را به خورد مردم می دهند و توده های مردم آن را می پذیرند.هر کسی روش ها و شیوه های شیطانی را به کار گیرد می بایست خود را برای مجازات و کیفرهایی آماده سازد که برای ابلیس شیطانی در نظر گرفته شده است؛ زیرا ابلیس شیطانی، گرفتار لعن، سقوط، هبوط، رجم و دوزخ ابدی شده است؛ بنابراین، پیروان شیطان و حزب شیطان می بایست بدانند که آنان نیز بدین کیفرها مجازات خواهند شد و دوزخ جایگاه آنان خواهد بود.کسانی که به تبعیت و پیروی از شیطان می روند و شیطانی می شوند، خود به اختیار ارادی خویش است که سلطه اش را می پذیرندو به کفر و کفران و ناسپاسی گرفتار می آیندو به دوزخ می روند. چنان که در همین دنیا و آخرت نیز رسوا و خوار می شوند و آثار ظاهری ناپسند و زشت می گیرند.بنابراین، هیچ انسانی نمی تواند مدعی این معنا باشد که ابلیس و شیاطین جنی او را به اجبار به گمراهی سوق داده و سلطه و ولایت خویش را بر او تثبیت کرده اند؛ زیرا جنیان بر انسان هیچ سلطه ای ندارند، مگر آن که انسان خود به اختیار و انتخاب ارادی سلطه و ولایت جنیان و شیاطین را بپذیرد و تحت ولایت و سلطه آنان قرار گیرد. از همین روست که در قیامت ابلیس شیطانی می گوید خودتان را سرزنش کنید نه مرا که خود دنبال من آمدید و من تنها وسوسه گر بودم، و خودتان سلطه و ولایت مرا پذیرا شده اید و از من پیروی و تبعیت کرده اید.وقتی انسان خود به اختیار خویش «حنک» و افسار خویش را به دست ابلیس شیطانی و شیاطین دیگر می سپارد و آنان را بر گرده خویش سوار می کند تا به هر جا می خواهند بکشانند، می بایست خویش را سرزنش و ملامت کند و نه دیگری رازیرا از نظر قرآن، کسی که به خدا و آخرت و حسابرسی خدا ایمان داشته و از مومنان باشد و بندگی خدا را در پیش گیرد و جزو «عبادی» در آید، هیچ شیطانی نمی تواند بر او سلطه یابد و او را به کاری وادار سازد.مومنان به سبب زندگی بر اساس فلسفه و سبک دین قیم و سنت ها و قوانین الهی، از نور هدایت فطری عقلی و نور هدایت وحیانی بهره مند شده و «نور علی نور» موجب می شود تا ایشان در مسیر رشد کمال عقلانی قرار گیرند و به مقاماتی برسند که در سایه مظهریت انوار اسمای الهی در آنان ظهور می کند؛ در حالی که پیروان ابلیس در مسیر کفر و فسوق و عصیان می روندو همانند ابلیس اهل سه گانه کفر و فسوق و عصیان شده و جزو «غاوین» می شوند که از رشد بیرون و در دایره سفاهت خواهند بود. خلیل منصوری