گفتار سودمند                         

بدترین جنبنده :بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لالى هستند كه انديشه نمى‏كنند. (أنفال: 22)می گویند: روباه مکار است, گرگ خونخوار است, خوک شهوتران است, گربه چاپلوس است, کلاغ دزد است, موش کثیف است و ... اینها نسبتهایی است که انسانها به حیوانات می دهند.آیا این نسبتها واقعیت دارد؟ مهم نیست که پاسخ این سؤال مثبت باشد یا منفی مهم آن است که ببینیم انسان چه وضعیتی دارد. در میان همه موجوداتِ شریر و بدجنس, انسانی که حق را نمی شنود و از گفتن سخن حق طفره می ورد بدترین است. مهم این است که این نکته را خوب بفهمیم.فرق انسان و حیوان در این است که انسان می تواند پشت به حقیقت کند و آنچه را که می داند درست نیست انجام دهد و آنچه را که می داند حق است انکار کند و آنچه را که می داند باید به آن اقرار کند اقرار نکند. ولی حیوان این گونه نیست. هر کاری می کند در نظرش کار درست است. اگر گرگ می درد طبیعتش این گونه است. اگر عقرب نیش می زند خداوند او را اینگونه خلق نموده است. اگر گربه خودش را برای صاحبش لوس می کند این راهی است برای بدست آوردن روزی اش, او کار درستی می کند. انسان را خداوند پاکِ پاک آفریده است. او خودش ناپاکی را بر می گزیند. نگاه کن چقدر برادرها, خواهرها با هم فرق می کنند, چقدر اقوام و خویشانت با یکدیگر متفاوت هستند با این که همه در یک خانواده رشد کرده اند و از نظر سالم بودن و فاسد بودن محیط در یک وضعیت قرار داشته اند ولی کم کم که بزرگ شدند با یکدیگر متفاوت گشتند. این نشان این است که آنها خودشان سرنوشتشان را نوشتند. خداوند چشم داده است برای دیدن و گوش داده است برای شنیدن و زبان داده است برای گفتن, حال اگر انسانی نخواهد از این ابزار به نفع خودش استفاده کند و بخواهد چشم به روی حقیقتها ببندد و گوش به سخنان حق ندهد و زبان به حقیقت نگشاید, کور و کر و لالی شود که نخواهد درک کند و بفهمد و بیاندیشد و عقلش را بکار اندازد, اگر انسانی بخواهد این گونه باشد دیگر کدام جنبنده می تواند بدتر از او باشد؟! در جهان هستی که تنها قدرتمند در آن خداوند است, این انسان است که بر اساس سوء استفاده از قدرتی که خداوند به او داده است, روبروی خدا می ایستد. چه موجودی بدتر از انسان. قرآن می گوید: مرگ بر انسان که چقدر ناسپاس است!چه نعمتی بالاتر از اختیار برای خوب بودن و بد گشتن؟! و چه شکری بالاتر از سوء استفاده نکردن از این اختیار و در نتیجه خوب بودن و چه کفران و ناسپاسی بالاتر از این که از نعمت اختیار و انتخاب سوء استفاده کند.خدایا من را آفریدی و زمام خودم را به گردنم نهادی, اختیارم را خود, به دست گیر و راهنمایم باش و دستم را بگیر و هیچ وقت رهایم نکن! خدای هیچ وقت رهایم نکن!

تأثير مداد سياه در آیندۀ دو کودک :اوّلی را به دزدی حرفه ای و دومی را به مدیر بزرگ ترین مرکز خیریّۀ شهرش تبدیل نمود!1- روزی در دفتر یک وکیل نشسته بودم که با بزرگ ترین سارق حرفه ای آشنا شدم.از او پرسیدم: چگونه به اینجا رسیدی؟ گفت :بچّه که بودم  روزی از مدرسه بازگشتم، در حالی که مداد سیاهم گم شده بود.هنگامی که مادرم فهمید، مرا سخت تنبیه و بی حواس خطاب کرد. من تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم!از آن به بعد هر وقت مدادم گم می شد، مداد دوستانم را برمی داشتم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می دادم ،ولی کم کم بر ترس غلبه کرده و از نقشه های زیادی استفاده کردم، تا جایی که مدادها را از دوستانم می دزدیدم و به خودشان می فروختم !بعد از مدّتی این کار برایم عادی شد.تصمیم گرفتم کارهای بزرگ تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر توسعه دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی بود تا این که سارق حرفه ای شدم!     2- پسرم روزی از مدرسه بازگشت و گفت مدادم را گم کردم. گفتم :بدون مداد چه کردی؟ گفت: از دوستم مداد گرفتم! به او گفتم: او به جایش از تو چیزی نخواست؟ گفت: نه. گفتم پس تو هم مانند او نیکی کن. دو مداد می خریم یکی برای خودت و دیگری برای آن که ممکن است مدادش گم شود و آن مداد اضافی را (مداد نیکی ها) می نامیم و آن مداد را به کسی که مدادش گم مي شود، می دهی! او خیلی شادمان شد و درکیفش چنـد مداد می گذاشت تا به نفرات بیشتری کمک کند! به طوری که همه او را صاحب مدادهای ذخیره می شناختند و همیشه از او کمک می گرفتند!حالا او بزرگ شده و از نظر علمی درسطح عالی قرار گرفته و تشکیل خانواده داده و اکنون صاحب بزرگ ترین جمعیت خیریّه شهـرمان است!در تربیت هایمان مراقب رفتارهایمان باشیم...

گوش به قرآن :هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد! (أعراف: 204)قرآن که می خوانند خوب گوش بده و ساکت باش! شاید بگی: «من وقتی از قرآن سر در نمی آرم, خوبِ خوب هم که گوش بدم چیزی ازش سر در نمی آرم, پس چرا باید به قرآن گوش بدم و یا حتی آن را بخوانم؟! ببخشید ها! قصد بی احترامی به قرآن را ندارم من نوکر قرآن هم هستم ولی این یک واقعیت هست که گفتم, اصلا چرا باید قرآنی که به زبان خودمان نیست هی بخوانیم. لااقل توصیه کنید ترجمه آن را بخوانیم»وقتی انسان متوجه می شود کتابی هست که خیلی جذاب است و نویسنده ای بزرگ آن را نوشته و خواندن آن می تواند بسیاری از مشکلات فرد را حل کند بگونه ای که برای حل این مشکلات اصلا چاره ای جز خواندن این کتاب نیست, ولی از آن طرف این کتاب به زبان خارجی نوشته شده است. اینجا باید چکار کرد آیا چاره ای جز این هست که فرد باید برود آن زبان خارجی را یاد بگیرد تا بتواند با آن کتاب ارتباط برقرار نماید. آدمها برای حل مشکلاتشان خیلی هزینه می کنند. خب این هم یک هزینه.قرآن تنها کتابی است که حرف حرف آن درست و حق است. نویسنده آن خداوند است. همه کلمات آن سخنان اوست. شفاء همه دردهای بشر در آن قرار دارد. هیچ تر و خشکی نیست مگر این که در آن از آن سخن گفته شده است. هرچه انسانها به دنیال آن هستند تنها و تنها می توانند در قرآن بیابند. وقتی قرآن دارای این چنین موقعیتی است چرا انسانها اینقدر نسبت به آن نامهربان و بی توجه هستند؟! آخر چرا؟! اشک انسان در می آید وقتی اینقدر غربت و مظلومیت قرآن را می بیند!!چرا اینقدر بچه در درس عربی خود ضعف هستند؟ مگر زبان عربی زبان قرآن نیست؟ مگر کتاب آسمانی ما مسلمانان قرآن نیست. چرا با زبان کتاب آسمانی خود اینقدر ناآشناییم. نگاه کن ببین چقدر دانش آموزان به کلاسهای زبان می روند. چقدر و مادرها آنها را تشویق می کنند که به این کلاسها برو! که چه؟ که مثلا در آینده در شغلش مؤثر باشد و نهایتا پول بیشتری در بیاورد! همین! وقتی قرآن می گوید موقعی که قرآن می خوانند گوش دهید یعنی این که مقدمات فهمیدن قرآن را فراهم کنید و بعد با دقت گوش بدهید ببینید قرآن چه می گوید.گوش فرا دادن به قرآن دقت کردن است  وهم نیازمند درک است و درک قرآن هم مقدماتی می خواهد که اولین آن آشنایی با زبان عربی است.             

         امام على(ع):ريشه سالم ماندن از لغزشها،انديشيدن پيش از عمل كردن است وسنجيدن پيش ازسخن گفتن   میزان الحکمه ج 9 ص 226

در ایمان این افراد تردید کنید :مؤمن باید مراقب باشد که تقوی داشته باشد حرامی از او سر نزند نه گناهان صغیره و نه کبیره. در عین حال در روایات از ائمه علیهم السلام سوال شده آیا ممکن است مؤمن مرتکب گناه شود؟ فرمودند ممکن است مؤمن بلغزد و گناه کند، گناه نسبت به مؤمن لغزش است. البته روایات فراوانی است که مؤمن نسبت به گناه لاابالی نیست ممکن است در موقعیتی مرتکب گناه شود ولی نسبت به گناه بی مبالات نیست. اگر کسی نسبت به گناه بی مبالات بود، نسبت به آبروی مردم بی مبالات است، غیبت می کند و این بسیار خطرناک است و در ایمانش باید تردید کند. اگر گناه و لغزشی اتفاق افتاد تدارکش چیست؟ قرآن می فرماید متقین اینگونه هستند که اگر خطایی مرتکب شوند بلافاصله به دنبال هر غفلت و خطایی تذکری دارند و بدنبال آن تذکر استغفار می کنند. در سوره مبارکه آل عمران آمده است که خدای متعال می فرماید: به سرعت به طرف بهشتی که خدا برای متقین آماده کرده حرکت کنید. خدا بهشت را آماده کرده و همه چیز آماده است. قرآن در توضیح متقینی که خدا بهشت را برایشان آماده کرده است می فرماید: آنهایی که در راه خدا انفاق می کنند چه در گشایش باشند و چه در تنگی. منتظر نیستند از مال زیاد و بلا استفاده خود انفاق کنند، آن هنگام که در تنگی هستند از همان مال کم هم انفاق می کنند و آن هنگام که در گشایش هستند به اندازه وسعشان انفاق می کنند. کمترین انفاق است که انسان به اندازه وسعش بدهد. همانگونه که خداوند در آیه سوره آل عمران فرمود متقین آنهایی هستند که نداشته باشند انفاق می کنند زیاد هم داشته باشند انفاق می کنند.ما دوستان اهل بیت یکی از مواردی که خیلی زمین می خوریم از غضبمان است که گاهی بیش از شهواتمان است. وقتی عصبانی می شویم متوجه نیستیم که عصبانیت نابجا گناه است. متقین کسانی هستند که خشم خود را فرو می خورند. انسان باتقوا اول وقتی عصبانی می شود کظم غیظ می کند؛ اگر کظم غیظ نکرد نمی تواند عادلانه رفتار کند هر کاری که در غضب انجام شود از مرز عدالت انسان بیرون می رود. خدای متعال در این آیه می فرماید متقین کسانی هستند که وقتی هم حق با آنها است عفو و گذشت می کنند. نسبت به همسر، همکار، فرزند، پدر، برادر، مادر عفو می کند.کسی که بدون علت داد می زند بیماری دارد شما اول باید کظم غیظ کنید بعد او را ببخشید و به او احسان کنید تا بیماری اش از بین برود و ادب شود آنوقت شما در ثواب آدم شدن او شریک می شوید.      بیانات حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری

افزایش هوش اخلاقی با صحیفه سجادیه :طی تحقیقی به اثبات رسید که دعای مکارم الاخلاق صحیفه سجادیه، 74 درصد هوش اخلاقی را افزایش داد.محتوای دعای ۲۰ صحیفه سجادیه با عنوان مکارم الاخلاق می تواند هوش اخلاقی افراد را بالا ببرد. این روانشناس افزود: امام سجاد(ع) در این دعا می فرماید: «خداوندا این بیماری به قدرت تو بر من عارض شد. خدایا من تورا شکر می کنم به خاطر سلامتی که تاکنون داشتم. خدایا من نمی دانم در زمان سلامت باید بیشتر شکر می کردم یا اکنون؛ زیرا آن زمان سلامتی به من نشاط می داد تا عبادت کنم و برای عاقبتم مفید بود و حالا بیماری باعث می شود که گناهانم بخشیده شود و این برای آخرت من مفید است.» این دعا مکالمه دوستانه با خدا و رضا و تسلیم در برابر او و ضد اضطراب و غم است.چرا ما می گوییم صحیفه سجادیه، قرآن صاعد است زیرا پاسخی است که امام به پیام خدا داده است. پیام خدا در این دعا این است که آگاه باشید دوستان خدا غمگین و مضطرب نمی شوند، یعنی تعادل روانشناختی خود را از دست نمی دهند. ما فرض داریم اگر این دیدگاه ها را به بیماران منتقل کنیم اضطراب و خشم آنها کاهش پیدا می کند.پژوهش دیگری نشان می دهد اگر وضع روانشناختی بیماران صعب العلاج را بهبود ببخشیم احتمال بهبود جسمانی آن بیشتر می شود زیرا فشارهای روانی عملکرد فیزیولوژیکی بدن را برهم می زند. پس احتمال دارد این دعا غیر از حفظ سلامت روان فرد احتمالا در بهبود بیماری کمک کند. در انتهای این دعا امام سجاد(ع) می فرماید: «خدایا گناهان مرا ببخش و من را بهبود بده.»  سیدعلی مرعشی، روانشناس و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز