گفتار سودمند 97/6/13
گفتار سودمند
سنگ های قیمتی زندگی :شخصی کنار دریا هوس آب تنی کرد . سنگی سنگین و قیمتی به همراه داشت ؛با خود گفت: اگر سنگ قیمنتی را در ساحل بگذارم،ممکن است ان را ببرند، بنابراین سنگ را هم با خودش داخل آب برد .همین طور که جلو می رفت، به قسمت عمیق رسید. با این که شناگری ماهر بود، شروع به دست و پازدن کرد؛ اما با یک دستش سنگ قیمتی را چسبیده بود و رها نمی کرد !!! هر چه مردم فریاد می زدند: سنگ را رها کن و خودت را نجات بده !توجه نمی کرد. فریاد می زد: سنگ "مال خودمه "! سنگ قیمتی سنگین او را با خودش به ته آب کشید و غرق شد ".دوستان:همه ی ما از این سنگ های سنگین قیمتی و سنگ های خارا زیاد همراه داریم و آن ها را سفت چسبیده ایم و حاضر نیستیم رهایشان کنیم !!! چقدر افرادی را می شناسم که با این سنگ ها در زندگی غرق شدند و به ته دریای غم سقوط کردند!!!!غم های تلخ و شیرینتان را رها کنید و در اقیانوس زندگی با همه ی عمق و مواج بودنش با لذت شنا کنید «قاسم یزدان پناه»
فیلسوفی که طبیب جسم و جان بود :در میان دانشمندان فن پزشکی این سنت دیرین که طبیب فاضل باید فیلسوف باشد مورد احترام و عمل بوده است لزوم دانستن فلسفه از این جهت بود که طبیب باید به طبائع مختلف امزجه و اشکال قیاسهایی که بیماریها در آن مندرج است آشنا باشد.همچنین پیشینیان فلسفه را به دو قسم نظری و عملی تقسیم میکردند و اخلاق را یکی از شعب فلسفه عملی به شمار میآورند. همچنین طب را به طب اجسام و طب نفوس تقسیم می کردند و میگفتند با طب نفس باید به اصلاح و درمان اخلاق پرداخت و آن را از افراط و تفریط دور کرد و به اعتدال نزدیک ساخت.
در سخنان فیلسوفان و همچنین در قرآن و احادیث اشاره به بیماری نفس و قلب شدهاست؛ افلاطون گفته: «بیماری نفس عبارت است از نادانی» و در قرآن آمده: «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» بنابر این در گذشته اطباء فیلسوف بودند و چون فیلسوف بودند فقط به امراض بدن توجه نداشتند، بلکه به امراض روحانی و نفسانی هم نظر داشتند که در علم اخلاق به درمان این امراض میپرداختند.رازی در زمان خود نمونه کامل حکیم و جامع طب و فلسفه بود و هر دو فن را دنبال میکرد و همچنین او هم در فلسفه نظری صاحب نظر بود و هم در فلسفه عملی یا همان علم اخلاق یا طب نفس متخصص بود.
زکریای رازی در تدوین نظام اخلاقی با جهتگیری سلامتمحور و کاربردی در دورۀ اسلامی، سرآغاز پژوهشهای بعدی در دورۀ اسلامی محسوب میشود. «طب روحانی» وی جایگاه مهم تاریخی در این مقام دارد. نظام اخلاقی رازی، سلامتمحور است، به این معنا که نفس انسان دچار عارضه و آسیب میشود و طب روحانی در پی پیشگیری و درمان این عوارض است. به همین دلیل در طب روحانی صرفنظر از چهار فصل مقدماتی و یک فصل در ارایه الگوی عملی اخلاق، پانزده فصل کتاب به بیان پانزده عارضه نفس (رذایل اخلاقی) اختصاص دارند.سخن رازی در مقام تشخیص سلامت، یعنی در بیان تعیین مصداق تابع عقلی بودن رفتار، گوناگون است: «اعتدال» به معنای دوری از افراط و تقصیر؛ «اجتناب» از لذتی که به نحوی به الم میانجامد و «بسنده کردن» به حداقل نیاز و رعایت حد کفایت در برخورداری، سه ملاکِ عمده تبعیت از عقلاند که در مواضع مختلف به کار میآیند. نویسنده : علیرضا پیوگانی رحمت رحیمیه حق همان اسرار و حقایقی است که در متن نظام هستی نهفته شده نظیر اسرار و حقایقی که در خود باران است و کسی از آنها خبر ندارد( آمدن باران رحمت رحمانیه حق است که همه را فرا می گیرد و لی حقایقی که در باران است رحمت رحیمیه حق است)این دیگر سفره خواص و محرمین عالم است و ما را فرا خوانده اند که سر این سفره بنشینیم ! استاد صمدی املی
تفکر در نظام هستی باعث محرمیت انسان با عالم می شود و موجودات عالم اسرار خود را به انسان می نمایانندزمین با انسان حرف می زند و آنچه سالها ضبط کرده با ما در میان می گذارد اگر کسی حتی با یک تکه سنگ و چوب حشر پیدا کند و محرم شود می تواند تمام اسرار عالم را بیابد!زیرا هر سنگ می تواند آنچه را از اسرار و اخبار در عالم شنیده است بازگو کند،مثلا در و دیوار یک مسجد می تواند بگوید سالها پیش چه کسانی اینجا رفت و آمد داشته اند. زبان همه اشیاء نظام عالم این است که :
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نامحرمان ما خامشیم ملاک محرمیت است استاد صمدی آملی
شرح انسان کامل :اینکه وقتی می گوییم: زمین هرگز خالی از حجت الله و خلیفة الله نمی شود، مراد از این ارض تمام ماسوی الله است و نه ارض هیوی که صرفا شامل کره زمین می شود.در مقابل این ارض که عبارت از ماسوی الله است، انسان کامل است که آسمان تمامی ارضین به شمار می آید.به تعبیر دیگر تمامی ماسوی الله به واسطه انسان کامل آرامش و آبرو می یابد.
استاد صمدی املی ای عزیز بدون نردبان معرفت نفس نمی شود امام زمان شناس شد،پس خویش را دریاب، که پشیمان می شوی،بلکه انتظار عقلانی داشته باش که هر روزت از دیروز بهتر باشد استاد صمدی املی
حضور و مراقبت :قوه وجودی و استعداد ذاتی و نفسانی تو، یک استعداد بی نهایت است.باید چیزی را طلب کنی که اگر فردا بازگشتی و دوباره به مطلوبت نگاه کردی، پشیمان نشوی.باید چیزی را طلب نمایی که شریف ترین و قیمتی ترین چیز باشد چرا که تو عزیزترین و شریف ترین و صمیمی ترین موجوداتی. استاد صمدی املی
انسان اگر خودش را در پیشگاه خدا حاضر دید مودب است :و اگر خودش را حاضر ندید ولو دارد دعا می کند و ذکر می گوید ، این خلاف ادب است. استاد صمدی املی
شرح رساله رابطه علم و دین :بزرگان مافرموده اند:درجات و مراتب چهارگانه یقین حاصل نمیشود مگر به:دوام وضو-و قلت اکل-و ذکر قلبی و لسانیو سکوٺ -و تفکر در ملکوت سموات و ارض -و اداء سنن و فرائض -و ترک ماسوای حق-و تقلیل منام -و اکل حلال و صدق گفتار-و مراقبه -و محاسبه که تمام اینها مفاتیح معاینه و مشاهده ی حضرت حق هستند.فتبصر!
استاد صمدی املی
یقین :یقین را چهار مرتبه است:علمالیقین:و آن این است که انسان از دلائل مختلف به چیزی ایمان آورد مانند کسی که با مشاهده ی دود علم به وجود آتش پیدا میکند. عینالیقین:و آن در جایی است که انسان به مرحله مشاهده می رسد و باچشم خود مثلاًآتش را مشاهده میکند.حقالیقین:و آن همانند کسی است که وارد آتش شود و سوزش آن را لمس کند. بردالیقین:و آن همانند کسی است که خود آتش شود و اتحاد وجودی با معلوم خویش پیدا کند و عین آن بشود. استاد صمدی املی
در حقيقت ارزش محب به اندازه ی ارزش و قيمت محبوب اوست :اگر محبوب بی انتها بود، محب نيز بی انتها مي شود؛ و اگر محبوب نيز محدود بود محب نيز محدود و مقيد خواهد بود.لذا انسان به هر چه روي آورد همان ميشود. گاهي انسان به يك تسبيح آنچنان خو ميكند كه اگر جلوي همين شخص قرآن را بي حرمتي كنند آب از آب تكان نمي خورد و معلوم ميشود ارزش او به اندازه ی همين يك تسبيح است كه در روايات فرمودند: قيمة كل امره ما يحسنه استاد صمدی آملی
شرح دروس معرفت نفس:همین مقدار که بدانیم خداوند :مانع و دافع و صانع و نافع و شافع و قاضی و حبیب و طبیب و خبیر و بصیر و صبور و شکور و رئوف و عطوف است کافی نیست،بلکه باید خود مظهر تمامی این اسماء و صفات شده و از درون خود این اسما و صفات را به دیگران بشناسانیم.استاد صمدی آملی
صفات شیعه واقعی در آینه کلام ائمه اطهار(ع) :اگر ما بخواهیم شیعه واقعی حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) باشیم باید در دو جبهه جهاد کنیم؛ یکی جبهه «جهاد علمی» است؛ یعنی در عرصه آگاهی و بینش نسبت به مسائلی که مربوط به شناخت و معرفت هر چه بهتر اهل بیت (ع) و دستورات و فرمایشات آن بزرگواران است. دوم «جهاد عملی» که بعد از دانستن و معرفت احکام و معارف، باید آن ها را به کار ببندیم و در این راه از منابع و افراد کاملاً مطمئن و متخصص استفاده کنیم؛ و باید در هر دو زمینه برنامه ریزی صحیح، اصولی و متناسب و دقیق داشته باشیم؛ چون در هیچ کاری اعم از امورات دنیوی و اخروی، بدون برنامه ریزی موفقیت در کار نخواهد بود. بهترین و نزدیک ترین راه رسیدن به چنین شناخت و معرفتی، مراجعه به روایات اهل بیت (ع) است که اوصاف شیعیان را بازگو کرده اند.
راز بی اخلاقی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین :در بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود.روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند، با آن که دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند؟من بدو گفتم:
بزرگوارا! همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم.خواجه نصیرالدین فرمود:در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان "امّا" و"اگر" دارد.در اسلام تو را می گویند:دروغ نگو، امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست.غیبت مکن، امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست.قتل مکن، امّا قتل نامسلمان را باکی نیست.تجاوز مکن، امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست.و این "امّا" ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند.این است راز نابخردی مسلمانان! «اخلاق ناصری»
چه زمان هایی برای زیارت قبور بهتر است ؟:همه زمان ها برای زیارت اهل قبور و سر زدن به آنها خوب است اما شبها رفتن مکروه است.روایتی هم از پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند:روزها برای زیارت اهل قبور بروید و شب نروید. البته این در ارتباط با زیارت غیر معصومین است .پیامبر اکرم (ص) روزهای پنج شنبه میرفتند . حضرت زهرا نیز در روزهای دوشنبه و پنج شنبه برای زیارت شهدای احد میرفتند.در روایت دیگری هم آمده است که ایشان شنبهها می رفتند. اما در روایت صریحی از امام باقر (ع) داریم که بهترین وقت بین الطلوعین صبح جمعه است. یعنی بعد از اذان صبح تا زمانی که هنوز خورشید سر نزده است.از امام باقر (ع) روایت است که در روز جمعه قبور را زیارت کنید . اگر یکی اموات در یک سختی باشد مابین طلوعین به او آزادی داده میشود.در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که جواب هم می دهند. بعد از طلوع خورشید می شنوند اما دیگر جواب نمی دهند. اهل سنت روایتی از پیامبر(ص) نقل کردهاند به این مضمون که اگر کسی بعد از مرگ من را زیارت کند مانند این است که در زمان حیات، من را زیارت کرده است. و هرکس قبر من را زیارت کند من شفیع او هستم.
آیت الله حسن زاده آملی :تا دهان بسته نشود، دل باز نمی شود.تا عبدالله نشوی ،عند الله نمیشوی