سلام بر محرم 97/6/20
سلام بر محرم
مبارزات سیاسى امام حسین علیه السلام در زمان معاویه: اعتراض به ولایتعهدى یزید معاویه تصمیم به ولایتعهدى یزید گرفت. راهى حج شد; به مدینه آمد و از مردم براى او بیعت گرفت. سپس منبر رفت و یزید را این چنین ستود: یزید دانا به سنت و قرآن شناس است و حلم و بردبارى اش برسنگهاى سخت افزون است. امام حسین (ع)برخاست و پس از ستایش خدا و درود بر پیامبر (ص) فرمود: هرگز سخنورى هرچند سخن به تفصیل گوید نتوانسته است حق اندکى ازصفات ممتاز پیامبر (ص) را ادا کند. اى معاویه! از واقعیت دورمانده اى، سپیده صبح تاریکى شب را رسوا ساخته و نور خورشید پرتوروشنایى چراغ را بى فروغ ساخته است. در برترى برخى سخن به زیاده گفتى و در گزینش عده اى حق دیگران را ضایع کردى و از بیان فضیلت صاحبان آن بخل ورزیدى و بیش از حد ستم رواداشتى. نشد که اندکى از فضیلت صاحبان حق را بپردازى و در همان حال شیطان بهره فراوان و نصیب کامل خویش را برنگیرد. دانستم آنچه درباره یزید از سیاستمدارى و کمالش گفتى، مى خواهى مردم را بااین سخنان به اشتباه اندازى. گمان مى کنى انسانى ناشناس و دوراز چشم مردم را تعریف مى کنى و از آنچه فقط خودت به آن دست یافته اى، خبر مى دهى. وهمین کارهایى که یزید کرده، بگیر; همین که سگان را به حال پارس و گلاویزى مى خواند و کبوتران بازى را به سوى همقطارانش و نیز کنیزکان آوازه خوان و انواع بیهوده گرى و هوس بازى هایش کافى است که تو را در وصف خویش یارى کرده باشد.سپس فرمود: قصدى را که براى ولایتعهدى یزید دارى فروگذار ورهاکن، چه نیازى دارى که افزون برهمه کارهاى بدى که کرده اى بااین گناه نیز خدا را ملاقات کنى. افشاى جنایات معاویه
جهت دیگرى که بیانگر مبارزات آن حضرت است نامه اى است که درآن جنایات معاویه و ستمگرى هایش شمارش کرده، حکومت معاویه رافتنه اى سهمگین بر امت قلمداد مى کند. قسمتى از آن چنین است: مگرتو نبودى که حجر و یاران عابد و خاشع حق را کشتى، همانان که ازبدعت ها نگران و بى تاب مى گشتند و امر به معروف و نهى از منکرمى کردند؟ آنان را پس از تعهدات محکم و تضمین هاى مطمئن به طرزظالمانه و تجاوزکارانه کشتى، در برابر خدا گستاخى ورزیدى و عهدو پیمان الهى را سبک شمردى. مگر تو قاتل عمرو ابن الحمق نیستى،همان که از زیادى عبادت صورت و پیشانى اش پینه بسته بود؟ او راپس از تعهدات و تضمین هایى کشتى که اگر به حفاظت شدگان درکوهساران داده مى شد، از قله هاى آن فرود مى آمدند. مگر تونیستى که زیاد را در دوره اسلام به خویشتن منسوب گردانیدى و او را پسرابى سفیان قلمداد کردى، با این که رسول خدا (ص) حکم کرده که فرزندمتعلق به بستر(پدر و مادر)است و پاداش مرد زناکار را سنگ است.آنگاه او را برمسلمانان مسلط ساختى تا آنان را بکشد و دست وپایشان را قطع کند و بر تنه درخت به دارشان آویزاد؟ پناه برخدا، اى معاویه! گویا تو از این امت نیستى و ایشان از تونیستند. مگر تو آن خضرمى را نکشتى که ابن زیاد درباره او به توگزارش داده بود داراى دین على (ع) است; و دین على (ع) همان دینى است که پسر عمویش (ص) برآن بود; همان دینى که تو به نامش به این مقام نشسته اى; و اگر دین او نبود، بالاترین افتخارات تو واجدادت کوچهاى تابستانى و زمستانى آنان بود و خدا به واسطه مابراى این که نعمتى گران ببخشد، سختیهاى آن را از دوشتان برداشت. به من گفته اى که این امت را به فتنه مینداز. من فتنه اى سهمگین تر از حکومتت برامت نمى یابم; و نیز گفته اى: به مصلحت خویش و دین و امت محمد (ص) بیندیش. به خدا قسم، کارى بهتر ازجهاد علیه تو نمى شناسم. بنابراین، هرگاه به انجام آن اقدام کنم، مایه تقرب به پروردگار من است و در صورتى که به انجامش نپردازم، از خدا براى حفظ دینم آمرزش مى طلبم و از او توفیق انجام آنچه او دوست مى دارد و مى پسندد، خواستارم.سپس حضرت در ادامه مى فرماید: بدان که خدا را دیوانى است که هرکار کوچک و بزرگ به حساب مى کشد و شمارش مى کند. بدان که خدافراموش نمى کند که تو به مجرد گمان افراد را مى کشى و به محض وارد آمدن اتهامى دستگیر مى سازى و پسرى را به حکومت نشانده اى که باده مى نوشد و سگبازى مى کند، تو را مى بینم که خویشتن به گناه و عذاب در انداخته اى و دینت را تباه کرده اى و رعیت راضایع ساخته اى.
استاد فروغی : ایام محرم ، حزن ما نشانه است که ما شیعه هستیم ؛ این حزن ها معیار است ، خودشان معیار دست ما داده اند ، با این حزن تان و سرور تان می توانید ، متوجه شوید که کجایی هستین . فرمودند : شیعیان ما جزئی از ما هستند.
زیبائی های عاشورائی:1-ایثار:ایثار ، مقدم داشتن دیگری بر خود است.در قرآن کریم و روایات دینی، این صفت پسندیده و اخلاقی، بسیار ستایش شده است. گذشتن از خواسته های خود و چشم پوشیدن از آنچه دوست داریم به خاطر دیگری و در راه دیگری «ایثار» است.ایثارگر حاضر است هستی و جان خود را برای خدا و رشد وسعادت بندگان او فدا کند.در حادثه عاشورا، نخستین ایثارگر، شخص حضرت امام حسین (ع) بود که حاضر شد خود را فدای دین خداکند و رضای او را بر همه چیز ترجیح داد.فرزندان، برادران و خواهران و اصحاب امام (ع)نیز ایثارگرانی بودند که در راه خدا و دین او حتی از جان شیرین خود دریغ نکردند. 2.تکریم انسان:در نگاه دینی و در جبهه حق، مؤمن ارزش و کرامت دارد ، انسان ها احترام دارند و به خاطرایمانشان تکریم می شوند.معیار تکریم و بزرگی انسان تقوا، ایمان و تعهد است.امام حسین (ع) در عاشورا به یاران خویش عزت بخشید و آنان را وفادارترین یاران حق نامید. آن حضرت خود را به بالین یکایک یاران شهیدش رساند و سر آنان را بر دامن گرفت.بین آنها تفاوت قائل نشد.هم بر بالین فرزند رشید خود، علی اکبر، حاضر شد و هم بر بالین غلام خود.
امام (ع) فداکاری یارانش را ارج نهاد و انسان و انسانیت را کرامت بخشید. شخصیت دادن به افراد با ایمان و فداکار در راه خدا و ارزش های دینی، پیام عاشوراست که امام حسین (ع)آن را به همه آزادگان آموخت. 3. توکل :داشتن تکیه گاهی قدرتمند و استوار در شداید و حوادث ، عامل ثبات قدم و نهراسیدن از دشمنان و مشکلات است. توکل ، همان تکیه داشتن برنیروی الهی و نصرت و امداد اوست. قرآن کریم دستور می دهد که مؤمنان فقط بر خدا تکیه کنند و در روایات اسلامی آمده است که هر کس به غیر خدا تکیه کند، خوار و ضعیف می شود.امام حسین (ع) فقط با توکل برخدا، از مدینه حرکت کرد. هنگام خروج از مکه به سوی کوفه نیز، گرچه پاسخ به دعوت کوفیان را در نظر داشت، باز هم تکیه گاهش خدا بود، نه نامه ها و دعوت های مردم کوفه.به همین دلیل هم وقتی در میان راه خبر بی وفایی و پیمان شکنی مردم کوفه را شنید بازنگشت و برای انجام تکلیف الهی، با توکل برخدا به راه خود ادامه داد. 4.صبر و استقامت :برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است.بدون صبر، در هیچ کاری نمی توان به نتیجه مطلوب رسید. صبر، دعوت دین در همه مراحل زندگی و بندگی است و در حماسه عاشورا نیز این جلوه عظیم روحی انسان دیده می شود. آنچه حماسه کربلا را به اوج ماندگاری و تاثیر گذاری رساند، روحیه مقاومت و صبر و پایداری امام حسین (ع) و یاران و همراهان ایشان بود.صبر و پایداری شهدای کربلا و بازماندگان آنان، به ویژه به هنگام اسارت و عزیمت از کربلا به کوفه و شام، به عنوان یک مقام و خصلت برجسته و ارزشمند به ثبت رسید و در تاریخ خوبی ها جاودانه شد.
5.عمل به تکلیف الهی:معیار شناخت برای مکتبی بودن یک مسلمان این است که او در همه ابعاد زندگی و کارهای فردی و اجتماعی نسبت به وظیفه دینی متعهد و عامل باشد.تکلیف در شرایط مختلف فرق می کند. در یک زمانی ممکن است, تکلیف مطایق میل و خواست قلبی انسان باشد و در یک مقطع دیگر مخالف خواست و میل قلبی او.یک وقت, تکلیف ممکن است موردپسند عامه مردم باشد و وقت دیگر مخالف خواسته های آنان .مسلمان چون در برابر خداوند تعهد دارد, عملکرد او هم باید طبق خواسته خداوند باشد و هیچ چیز را فدای عمل به تکلیف نکند.با دقت در روش عملی و صحبت های فراوانی که از امام حسین (ع) باقی مانده است ,در می یابیم که امام (ع) فقط برای رضای خدای متعال به تکلیف دینی خود عمل کرد و یاران و اصحاب او نیز همین گونه بوده اند. 6.حس مواسات :مواسات یکی از زیباترین خصلت های معاشرتی است و معنی آن غمخواری , همدردی و یاری کردن دیگران است.مواسات از ریشه "اسوه" است.یعنی دیگری را در مال و جان ,همچون خود دیدن و دانستن و به خود مقدم داشتن و به دوستان و برادران دینی یاری و کمک مالی و جانی رساندن.در بین حماسه آفرینان عاشورا,این خصلت برجسته به وضوح دیده می شد و در مرحله بالا به "ایثار" می رسید.یاران امام (ع) نسبت به امام (ع) و اصحاب نسبت به یکدیگر این حالت را داشتند و از بذل هیچ چیز مضایقه نکردند و به این مواسات افتخار کردند. 7.آزادگی :آزادی در مقابل بردگی است,اما آزادگی نسبت به آزادی برتری دارد و نوعی حریت انسانی و رهایی انسان از قید و بندهای ذلت آور و حقارت بار است.تعلقات و پایبندی انسان به دنیا,ثروت ,اقوام,مقام,فرزند و... در مسیر آزادی روح او مانع ایجاد می کنند.آزادگی در این است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و به سستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیرپا نهادن ارزش های انسانی تن ندهد.در نهضت عاشورا,جلوه های بارزی از آزادگی دیده می شود. 8.فتوت و جوانمردی :مردانگی و جوانمردی از خصلت های ارزشمندی است که انسان دارای این خصلت را، به اصول انسانی,تعهد و پیمان و رعایت حال درماندگان پای بند می کند. کسی که به حق وفادار بماند و از پستی و ستم گریزان باشد, از ضعیفان پشتیبانی کند و اهل گذشت و ایثار و فداکاری باشد "جوانمرد" است.در فرهنگ دینی, نوعی بذل و بخشش ,نیکی به دیگران, گشاده رویی ,عفاف و خویشتن داری , پرهیز از آزار دیگران و دوری از دنائت و پستی را "فتوت" دانسته اند.همه یاران امام (ع) ,که در صحنه دفاع از حجت خدا و دین الهی تا پای جان ماندند , به امام خود پشت نکردند و بر سر عهد و پیمان خود ماندند. آنان جوانمردان فتوت پیشه ای بودند که مردانگی را در مکتب اهل بیت (ع) آموخته بودند.
9.جهاد با نفس :جهاد با نفس به معنی مبارزه با تمنیات نفس و کنترل هوای نفس و خشم و شهوت و دنیا دوستی و فداکردن خواسته های خود را خواسته خداست.به همین دلیل است که جهاد با نفس برتر و دشوارتر از جهاد با دشمن بیرونی است.
در صحنه عاشورا, کسانی حضور داشتند که اهل جهاد با نفس بودند و هیچ هوا و هوسی در انگیزه و عمل آنان دخیل و شریک نبود . به همین دلیل بر جاذبه های مال,مقام,شهوت,عافیت و رفاه ، ماندن و زیستن ,نوشیدن و کامیاب شدن...پیروز شدند .شهدای کربلا همه مجاهدان با نفس بودند و پیامشان به همگان نیز همین است.
آیت الله قاضی :در عزاداری و زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام مسامحه ننمایید ، روضه هفتگی و لو دو سه نفر باشند ، اسباب گشایش امور است و اگر هفتگی هم نشد دهه اول محرم ترک نشود .