گفتار سودمند 97/7/9
گفتار سودمند
از هوای نفستان بر حذر باشيد چنانچه از دشمنتان حذر ميكنيد:هوی، میل نفس است به شهوت و خواهشهای نفسانی، گفته شده این حالت را هوی گویند، زیرا صاحبش را در دنیا به هر مصیبتی مبتلا ساخته و در آخرت به هاویه (جهنم) رهنمون میکند. یکی از مسائل مهم برای یک مسلمان عدم پیروی از هوای نفس است چرا که خواستههای نفسانی انسان ممکن است بر خلاف دستور الهی باشد. از این رو از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «از هواهاى (نفسانى) خود بر حذر باشيد و بترسيد چنانچه از دشمنان حذر ميكنيد، زيرا چيزى براى مردان دشمن تر از پيروى هواهاى خودشان و درو شده هاى زبانهايشان (يعنى آنچه بيهوده از دهان خارج شود) نيست.»علامه مجلسی در اینجا نکتهای دارند که خلاصه آن چنین است: بايد دانست كه همه آنچه دل بخواهد، و پيروى هواى نفس همه جا مذموم نيست و هر هواى نفسى كه فقط بخاطر شهوت رانى و لذت جـسـمـانـى و اغـراض دنـيـوى بـاشـد و خدا در آن منظور نباشد پيروى از آن مذموم ، و چنانچه پيروى كرد پيروى نفس اماره بسوء را كرده است ، و آنچه انسان بخاطر اطاعت امر خـداى سـبـحـان انـجـام دهـد و بـراى تـحـصـيـل رضـاى او بـاشد اگر چه بر طبق دلخواه و هـواپـرسـتـى او بـاشد مذموم نيست ، پس ممكن است گاهى انسان بخاطر شهرت در عبادت و جلب قلوب جهال و نادانان ترك لذات نفسانى كند و گرسنگى و تشنگى و شب زنده دارى را بـر خـود هـمـوار كـنـد ولى مـذمـوم بـاشـد زيـرا بـخـاطـر اغراض پست دنيا بوده ، و در مـقـابـل گـاهى ممكن است بخاطر انجام فرمان خدا و بمنظور بدست آوردن فرزند صالح و شـايـسـتـه ، يـا بـراى آلوده نـشـدن بـحـرام ازدواج كـنـد و بـا حـلال خـود جـمـاع كـند، و چنين شخصى اگر چه لذت جسمانى هم ميبرد ولى مذموم نيست چون هدفش در اين عمل كار صحيحى است .همچنین از امام علی علیه السلام روایت شده است که فرمود: «جز اين نيست كه من بر شما از دو چيز مى ترسم : پيروى هواى نفس ، و درازى آرزو، امـا پـيـروى هوا پس همانا كه از حق باز مى دارد و اما درازى آرزو آخرت را فراموش سازد.»حضرت علی علیه السلام ما را از پیروی هوای نفس منع می کند چرا که هوای نفس میتواند مانع انسان در مقابل حق باشد و انسان را از حق و حقیقت بازدارد. لذا انسان باید نسبت به نفس و خواسته های نفسانیاش بد گمان بوده و زود آنها را اجابت نکند بلکه آنها را با معیار شرع سنجیده و طبق رضای الهی عمل نماید.
افسانه خارپشتها :در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند،خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدینترتیب همدیگر را حفظ کنند.ولی خارهایشان یکدیگررادر کنار هم زخمی میکرد. مخصوصا که وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند.بخاطر همین مطلب تصمیم گرفتند ازکنارهم دور شوند.و بهمین دلیل از سرما یخ زده میمردند.ازاینرو مجبور بودند برگزینند.یاخارهای دوستان را تحمل کنند و یانسلشان از روی زمین بر کنده شود. دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که با زخم های کوچکی که همزیستی با کسی بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتر است و این چنین توانستند زنده بمانند...نکته اخلاقی :بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و محاسن آنانرا تحسین نماید.
کدام نماز ۲بار توسط فرشتگان ثبت میشود؟:در اهمیت اقامه نماز صبح روایت بسیار زیادی از اهلبیت(ع) آمده است و حتی در برخی از آیات قرآن هم به اقامه نماز در هنگام فجر اشاره شده است.یکی از این آیات آیه ۷۸ سوره مبارکه اسراء است که در آن نماز صبح نمازی عنوان شده که توسط فرشتگان مورد مشاهده قرار میگیرد.«نماز را به هنگام بازگشت خورشید (به سمت مغرب) تا تاریکى شب، بپادار، و همچنین قرآنِ سپیدهدمان را. همانا (قرائت) قرآن (به هنگام) فجر (در نماز صبح) مورد مشاهده (فرشتگان) است.»«دلوک»، هنگامى است که خورشید از وسط آسمان روبه مغرب میل مىکند که زوال نامیده مىشود، و وقت نماز ظهر و عصر است. و «غَسق اللیل» وقت نماز مغرب و عشاست که تاریکى، فراگیر مىشود و «فجر»، وقت نماز صبح است.( تفسیر اطیبالبیان)امام صادق علیهالسلام مىفرماید: اوّلین نمازى که واجب شد نماز ظهر بود و آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند.در روایت دیگرى آمده است: اگر نماز صبح در اوّل فجر اقامه شود، فرشتگان شب و روز هر دو آن را ثبت مىکنند.(اصول کافى، ج3، ص 275) و «مشهود» بودن نماز صبح نیز ممکن است به همین معنا باشد. یعنى هر دو گروه فرشتگان آن را مشاهده کرده و بر آن گواهى مىدهند. تفسیرالمیزان.نماز تنها عبادتى است که به نام «قرآن» توصیف شده است. «قرآن الفجر»قرآن و تلاوت آن در نماز، محور اصلى است. «قرآن الفجر»(179)در میان نمازها، نماز صبح جایگاه ویژهاى دارد. «اِنّ قرآن الفجر کان مشهوداً»
من آمادهام براى مسلمان شدن!:زمان پهلوی میخواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب میشد، به اطلاع صاحبان خانهها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار میخریم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود.چون قیمت پیشنهادی خوب بود، هيچ كس بهجز مرحوم آیت الله حسینعلی راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد و گفتند: فقط یک آخوند، اعتراض كرده! بعد مرحوم راشد را دعوت به صحبت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیر کنند!نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوال پرسى پرسيدند: اعتراض شما چيست؟گفت: حقيقتش اين است اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خریدهام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کردهاید، زياد است! من راضى نيستم از بیتالمال مردم قيمت بيشترى براى خانهام بگيرم!بهت و تعجّب همه را فراگرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیتهای دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است، من آمادهام براى مسلمان شدن!
حد و حدود دوستی از منظر اسلام :اسلام اعتدال در دوستی را توصیه کرده و در دوستی و دشمنی خواهان میانهروی است. امام علی (ع) میفرماید: با دوستت با حفظ جهات و مدارا اظهار دوستی کن. شاید روزی دشمنت شود. در روایات از دوستی با چند گروه نهی شده است:1. دروغگو: امام سجاد (ع) به یکی از پسران خود فرمودند: فرزندم! پنج دسته را در نظر داشته باش و با آنان همنشین و هم گفتار و رفیق راه مشو. مبادا با دروغگو همنشین شوى که چون سراب است. 2. فاسق: مبادا با فاسق همنشین شوى که تو را به لقمهای نان و یا به کمتر از آن بفروشد. 3. بخیل: مبادا با بخیل دوست شوی، زیرا وقتی به کمک مالى او نیازمند بشوى، تو را رها میکند.4. احمق و نادان: مبادا با احمق دوست شوی، زیرا بهجای اینکه به تو سودى برساند، به تو ضرر میرساند.5. قاطع رحم: از همنشینی باکسی که پیوند خویشاوندى را قطع کرده، دوریکن، زیرا که من او را در سه جاى قرآن مورد لعن و نفرین یافتم.6. بدزبان: لقمان حکیم به فرزندش فرمود: فرزندم! هیچگاه بدزبان تو را فریب ندهد، زیرا بر دلش مهر زده شود و اندام و جوارحش علیه او شهادت خواهد داد. 7. جاهل: امام على (ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمودند: همنشینی با جاهل، نحس و بیبرکت است. 8. فرومایگان: آن حضرت به امام حسین (ع) فرمودند: هر که با فرومایگان معاشرت کند، پست و حقیر شود.9. اشرار: مبادا با شخص بدکار و تبهکار دوستی و رابطه برقرار کنی، زیرا او همانند شمشیر است که جلوه زیبایی دارد، ولى اثرش زشت و نازیبا است. در سفارشهای لقمان حکیم به فرزند خود به برقرارى رابطه با دوستان خوب تأکید شده است: دوست خوب بهتر از تنهایى و گوشهنشینی است. فرزندم! هزار دوست براى خود انتخاب کن و بدان که هزار دوست کم است و هیچکس را دشمن خود مساز، زیرا یک دشمن هم زیاد است. همچنین امیرالمؤمنین (ع) فرمود: تا میتوانی دوستانت را زیاد کن. دوستان به هنگام یارى جستن تکیهگاه و پشتیبان آدمى هستند.از نظر روایات دوست واقعی کسی است که به حدود دوستی پای بند باشد. امام علی (ع) در این رابطه میفرماید: دوست واقعی نخواهد بود مگر اینکه دوستش را در سه حالت فراموش نکند: به هنگامیکه دنیا به او پشت کرده و وقتیکه غایب است و پس از مرگ. نویسنده : مریم گل محمدی-تبیان نمیخواهم که آغازگرجنگ باشم :پیش از آغاز نبرد، امام حسین علیهالسلام دستور دادند تا درون خندقی که اطراف خیمه ها حفر کرده بودند، آتش روشن کنند تا دشمن نتواند از اطراف هجوم آورد."شمر بن ذی الجوشن" نزدیک آمد و به امام حسین گفت:گویا برای ورود به آتش جهنم عجله داری!!امام حسین پاسخ دادند :تو برای ورود در آتش ، شایستهتری !"مسلم بن عوسجه" که ناظر بود، به امام حسین گفت: ای فرزند رسول الله! اجازه می دهید این فاسق ستمگر را با تیر بزنم؟ او در تیررس من است و تیرم به خطا نمیرود.امام حسین علیه السلام فرمودند: او را نزن! من دوست ندارم که آغازگر جنگ باشم ! تاریخ طبری، جلد ۵ ، صفحه ۴۲۳
یک آیه ویک تدبر:الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ (الرحمن_5)خورشید و ماه به حساب معیّن به گردشند.یک نکته تدبری عمیق در این آیه مستور است. فرض کنیم این حساب گردش مشخص نبود و ماه به خورشید نزدیکتر میشد، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟نور ماه بیشتر از نور کنونی میشد و زمین را بیشتر نورانی میکرد.آنگاه که حضرت حق میفرماید: ما شب را مایه سکون و آرامش شما برای استراحت قرار دادهایم، به خاطر این نور زیادِ ماه، خواب بر دیدگان بشر سخت میشد.دقیقا ماه را در فاصلهای قرار داده است که نورش انسان را نه اذیت کند و نه در تاریکی شب، از دید انسان کم کند. طوری که در زیر نور ماه حتی در یک جنگل هم به راحتی می توان راه را پیدا کرد و طی مسیر کرد.
یڪ داستان یڪ پند :در ڪتاب زادالعارفین آمده است: شیخ حسن بصری برای عبادت به صحرا رفت، برای استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست.اندڪی بعد، گله چوپان خواست از ڪوه پایین رود ڪه چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت.شیخ چون این صحنه را دید، حالش دگرگون شد و رنگ رخسارش پرید و صیحه ای زد و غش ڪرد.چون به هوش آمد، چوپان علت را پرسید. شیخ گفت: گوسفندان تو عقل ندارند اما می دانند ڪه تو خیر آنها را می خواهی با شنیدن صدای تو ، سریع اطاعت ڪردند و از بیراهه برگشتند. من ڪه انسانم و عاقل ولی حرف و امر خالق خود را ڪه به نفع من فرموده است ، گوش نمی دهم.ڪاش به اندازه این گوسفندان ، من از خدای خود می ترسیدم و امر و نهی او را گوش می دادم.
استاد انصاریان: راه امام حسین(ع)، راه مغفرت، شفاعت، نجات و بندگی است : اگر ما فقط امام حسین(ع) را بشناسیم همه انبیا و امامان را شناخته ایم، چون مرکز دایره معرفت امام حسین(ع) است. امام، یک قبله نمای کامل به سمت صراط مستقیم است.کسی که در راه سیدالشهدا(ع) قدم بگذارد مسیر بندگی را میانبر خواهد پیمود چرا که راه امام حسین(ع)، راه مغفرت، شفاعت، نجات و بندگی خداوند متعال است.مراد خداوند متعال از مطهرون در آیه « «إِنَّما یرِیدُ اَللّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً»﴿الأحزاب، 33﴾ بی تردید اهل بیت (ع) هستند.