رفتار بازماندگان، چه تأثیری به حال مردگان دارد؟ 97/7/19
گفتار سودمند
رفتار بازماندگان، چه تأثیری به حال مردگان دارد؟:ارتباط مردگان با انسانهای دنیوی در روایات و احادیث رسیده از پیشوایان اسلام به صورت زیارت و ملاقات آنان با انسانهای دنیوی مطرح گردیده است چنانکه اسحاق بن عمار که یکی از یاران امام موسی کاظم (ع) میباشد، میگوید: «به امام کاظم (ع) گفتم: آیا مؤمن بعد از مردن، در عالم برزخ، اهل و عیال و خویشاوندان خویش را ملاقات میکند؟ پاسخ دادند: آری.» مردگان در عالم مثال با جسد مثالی، از علوم دنیائی و کارهای موجود و انجام شده اطلاعاتی دارند و ارواح مردگان همان ارواح دارای حواس باطنی و دارای حافظه و ذهن و علم و غیر آن میباشند که در دنیا داشتهاند بلکه مقداری نیز به جهت تجرد ارواح از مشکلات و محدودیتهای جسمی و جسمانیت و ماده و مادیت وسیعتر گشته است. روایات زیادی وارد است که مؤمن و کافر در اصل ملاقات، با یکدیگر فرق ندارند، کفار و بدکاران و غیر آنان نیز اصل رابطه با عالم دنیا با خویشاوندان و فرزندان خویش را میتوانند داشته باشند منتها طبق روایات و احادیث منقول، چگونگی ملاقات مؤمنین با کفار و مشرکین و بدکاران و غیر آن با یکدیگر فرق دارد و نتیجه آن دو نیز متفاوت است. چنانکه در روایتی از «حفص بن بختری» از امام صادق (ع) چنین وارد است: امام صادق (ع) فرمود: «مؤمن اهل و عیال و خویشاوندان خود را دیدار میکند و میبیند آنچه را که دوست دارد و از او مخفی میشود آنچه را که آن را دوست ندارد و کافر نیز اهل و عیال خویش را دیدار میکند و لکن میبیند آنچه را که آن را دوست ندارد و از او مخفی میشود آنچه آن را دوست دارد (یعنی درست نقطه مقابل دیدگاه مؤمن، زیرا این نحوه ملاقات، موافق روحیه و اعمال مؤمن و کافر است چون این حالت را از همان دنیای مادی به ارمغان آوردهاند و درست نتیجه مستقیم افعال آن دو میباشد.»
ملاقات مؤمن و کافر نیز آزادانه و بدون محدودیت انجام نمیگیرد، بلکه همراه آنها، دو فرشته مأمور الهی نیز هستند چنانکه در روایتی از امام ابوالحسن اول [امام موسی بن جعفر (ع)] سؤال شده است: آیا مؤمن با اهل و عیالش دیدار میکند؟ امام در پاسخ سؤال مذکور فرمود: «آری مؤمن با اهل و عیال خود ملاقات میکند زیرا خداوند به او اجازه میدهد همراه و فرشتهای که با او هستند و اعمال او را تحت کنترل دارند، با افراد فامیل خود دیدار کند.»مقدار این ملاقات و فاصله زمانی بین دیدارها با ملاحظه دیدگاه پیشوایان اسلام ممکن است هر روز یا هر دو روز و یا هر سه روز و یا روز جمعه و... انجام پذیرد و زندگانی در عالم مثال و برزخ از این جهت با یکدیگر مختلف بوده، یکنواخت نیستند و مقدار این ملاقات و کیفیت آن بستگی به مقدار و کمی و زیادی اعمال خوب و یا بد میت در دنیا دارد چنانکه از امام صادق (ع) وارد شده است که فرمود: «از مردگان کسانی هستند که هر روز جمعه، خویشاوندان خویش را دیدار میکنند و برخی از آنان بر اساس اندازه و قدر اعمال و رفتاری که داشتند برنامه دیدار آنان با انسانهای دنیائی، قرار داده شده است.» طبق روایات رسیده میتوان گفت که؛ آگاهی ارواح مردگان از وقایع دنیائی و شنیدن کلمات و دیدن اعمال انسانهای دنیائی ممکن بوده، و حتی می توان گفت درک و شنوائی آنان از انسانهای دنیائی بیشتر و واضحتر است. چنانکه در تواریخ معتبر وارد شده است که پس از خاتمه جنگ بدر رسول الله صلی الله علیه و آله دستور داد جنازههای بزرگان مشرکین را در چاههای (متروک) بدر بریزند آنگاه آنان را مورد خطاب قرار داده فرمود: «آیا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود، حق یافتید؟ من آنچه پروردگارم به من وعده داده بود، حق یافتم. اصحاب رسول الله (ص)با تعجب عرض کردند یا رسول الله با مردگان سخن می گویید؟ فرمود: شما شنواتر از آنان نیستید، لکن آنان قدرت سخنگوئی با شما را ندارند.» نویسنده : زهرا اجلال گودرزی-فصلنامه مکتب اسلام
چگونه با حضور قلب نماز بخوانیم؟:برای درک معنویت نماز و داشتن حضور قلب، تحصیل دو گام اصلی لازم است: 1. حضور قلب. 2. خشوع قلب. ابتدا باید بتوانیم مفاهیم نماز را بفهمیم و قلب را در کلاس نماز حاضر کنیم؛ و پسازآن است که قلب میتواند از درک این مفاهیم اثر بپذیرد و خاشع و خاضع شود. بعد از فراگرفتن معنای نماز، برای تحصیل حضور قلب، چنانچه برای لذتهای مادی نوعاً مقدماتی میچینیم و گاهی سالها زحمت میکشیم تا به لذتی برسیم، باید برای درک حضور قلب و توجه به نماز نیز تلاش کرد.اولین گام آنکه باید پیش از نماز لحظاتی را به تفکر مشغول گردد و توجه خود را به خدا معطوف سازد. برای چند دقیقه در مصلی و جایگاه نماز خود را از غیر خدا فارغ کند و دل را از افکار و خیالات واهی خالی سازد و با متمرکز ساختن حواس خود و به فراموشی سپردن گرایشهای دنیوی، سعی کند حضور قلب پیدا کند.عارف ربانی مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی بهجت بهعنوان نقطه شروع میفرمایند: «هر آنی که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید»یعنی وقتی در حین نماز متوجه معانی و معنویت آن باشید و فکر خود را اختیاراً از نماز منصرف به غیر آن نکنید. این کار بهمرور باعث میشود که حالت توجه شما بیشتر از انصراف شما باشد.اما گام دوم (خشوع قلب) باید گفت واقع امر این است که اگر قلب انسان حاضر شد و مفاهیم را درک کرد و فهمید در محضر خداست، قلب او خاشع خواهد شد، یا لااقل بهمراتب پایینتر خشوع خودبهخود میرسد.اما توجه به برخی نکات به این امر کمک می کند. مثلاً امام سجاد( ع)فرمودهاند: وقتی نماز میخوانی فرض کن در آستانه مرگ هستی و آخرین نمازت را میخوانی. این به خشوع قلب ما کمک می کندباز از حضرت آیه الله العظمی بهجت (ره) درباره راه خشوع قلب در نماز سؤال شد، فرمودند: در اول نماز توسل حقیقی به امام زمان(عج) کردن که عمل را با تمامیت مطلقه انجام بدهید.توسل واقعی به ولی مطلق خدا کمک می کند، چراکه آنان امکان ایجاد انقلاب در قلوب آدمیان را دارند و میتوانند قلبها را به حالت نیکو بگردانند.انسان میبایست با توسل خود را در معرض لطف خداوند قرار دهد. در ادامه و بهبیاندیگر میتوان گفت براى تحصیل حضور قلب و در پی آن خشوع در نماز و سایر عبادات، ایده آل آن است که آنچنان معرفتى به دست آوریم که دنیا در نظرمان کوچک و خدا در نظر انسان بزرگ شود تا هیچ کار دنیوى نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر ما را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.اما بهطور خلاصه، علمای اخلاق برای کسب توجه نسبی هنگام نماز، امور ذیل را توصیه میکنند:الف ـ توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولاً مانع تمرکز حواس است و لذا هرقدر انسان توفیق پیدا کند که مشغلههای مشوش و پراکنده را کم کند، به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.ب ـ انتخاب مکان مناسب برای نماز و سایر عبادات نیز در این امر اثر دارد. به همین دلیل، نمازخواندن در برابر اشیاء و چیزهایی که ذهن انسان را به خود مشغول میدارد مکروه است؛ و همچنین در برابر در باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آینه و عکس و مانند اینها. به همین دلیل معابد مسلمین هرقدر سادهتر و خالى از زرقوبرق و تشریفات باشد بهتر است، چراکه به حضور قلب کمک مى کند.ج ـ پرهیز از گناه عامل بسیار مؤثرى است، زیرا گناه قلب را از خدا دور میسازد و از حضور قلب میکاهد.د ـ آشنایی به معناى نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤثر دیگرى است.هـ ـ انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن نیز، چه در مقدمات و چه در اصل نماز، بسیار مفید است.و ـ از همه اینها گذشته این کار، مانند هر کار دیگر، نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پیگیرى دارد. بسیار میشود که در آغاز انسان در تمام نماز یکلحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا مى کند، اما با ادامه این کار و پیگیرى و تداوم، آنچنان قدرت نفس پیدا مى کند که میتواند به هنگام نماز دریچههای فکر خود را بر غیر معبود مطلقاً ببندد!مطالعه کتب مفیدی، مثل صلوة الخاشعین از شهید آیةالله دستغیب و با راهیان کوی دوست استاد مصباح یزدی را توصیه میکنیم. نویسنده : مریم گل محمدی-تبیان
آمیخته آب و خاک :مردی به نزدیک «ایاس» قاضی آمد و گفت: اگر خرما خورم مرا هیچ زیان دارد؟ گفت: نی. گفت: اگر قدری شونیز با آن بخورم ،چه باشد؟ گفت: باکی نباشد. گفت: اگر آب خورم چه شود؟ گفت: روا باشد. آن مرد گفت: پس شراب خرما همین سه اخلاط بیش نباشد، او را چرا حرام میگویی؟قاضی گفت: ای شیخ! اگر قدری خاک بر سر تو اندازم، تو را هیچ انکار کند؟ گفت: نی!گفت: اگر مشتی آب بر تو ریزم، هیچ تو را درد کند؟ گفت: نی. گفت: اگر این آب و خاک با هم بیامیزم و از آن خشتی کنم و بر سرت زنم، چون باشد؟ گفت: سرم بشکند.گفت همچنان که اینجا سرت بشکند، آنجا عهد دینت هم بشکند. مرد هیچ جواب نیافت. خجل شد و بازگشت.
با انجام چه کاری در قیامت مثل بت پرستان محشور می شویم؟::در دین مبین اسلام، برخی چیزها حلال و برخی چیزها حرام اعلام شده است و چون خداوند متعال هیچ چیزی را بدون دلیل حرام نمیکند، در هر چیزی که حرام شده ضرری نهفته است.[1]یکی از محرمات الهی خوردن شراب است، لذا در این جا به فلسفه حرمت نوشیدن شراب از دیدگاه روایات بپردازیم تا آثار مخراب این نوشیدنی را در ابعاد مختلف وجود انسان تحلیل شود:الف) بُعد روحی:یکی از مهمترین آثار شراب خواری این است که انسان را از رسیدن به کمالات انسانی محروم میکند و در روز قیامت همانند بت پرستان محشور شده و از شفاعت رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) محروم می کند؛ چراکه رسول اکرم(ص) در مورد کسی که به طور مداوم شراب می نوشد فرمود: «او مانند کسی است که بت می پرستد و اگر با همان آلودگی و اصرار در میگساری بمیرد، خداوند را مانند بت پرستان ملاقات خواهد کرد».در حدیثی دیگری فرمود: «به خدا قسم شراب خوار، در قیامت به شفاعت من نمی رسد و در کنار کوثر بر من وارد نخواهد شد».ب) جسمانی :شراب علاوه بر آثار زیان باری که در روح ایجاد می کند و سبب محروم شدن انسان در قیامت می شود، آثار جسمانی زیادی نیز دارد که در روایات به برخی از آن ها اشاره شده است از جمله این که:امام باقر(ع) فرمودند: «کسی که به طور مداوم میگساری کند، به رعشه مبتلا می شود و سجایای اخلاقی و مردانگیش نابود می گردد».امام رضا(علیه السّلام) نیز می فرماید: «شراب، باعث عوارض قلبی است و در آن ضایعاتی به وجود می آورد، شراب دندان ها را سیاه و دهان را متعفن و بد بو می کند».ج) اجتماعی :شرابخوری نه تنها آسیب های جسمی و روحی به شخص وارد می کند، بلکه تبعات اجتماعی متعددی نیز دارد، که روایات به برخی از آن ها اشاره کرده است.امام باقر(ع) می فرماید: «شراب چنان آدمی را در گناه جسور می کند که از خون ریزی و زنا باکی ندارد».در حدیثی دیگری از مولای متقیان علی(ع) پرسیدند: شما عقیده دارید شرب خمر بدتر از زنا و دزدی است؟ ایشان پاسخ دادند: بلی و سپس استدلال کرد که شارب الخمر وقتی می می خورد و مست می شود، زنا می کند، به سرقت دست می زند، آدم می کشد و فریضه نماز را ترک می نماید»در نتیجه: شراب خوردن هم آثار دنیوی مخربی دارد و هم آثار سوء اخروی؛ در دنیا جسمش و جایگاه اجتماعیش نابود می شود و در آخرت در زمره بت پرستان و دشمنان پیامبر(ص) بوده و از شفاعت آن حضرت محروم خواهد بود منبع:حوزه