گفتار سودمند                      

ویژگی‌های جهنم از زبان یک استاد اخلاق :حضرت امام محمد باقر (ع) درباره خواسته خداوند متعال از مردم می‌فرماید: به خدا سوگند، خداوند متعال از مردم، فقط دو کار را خواسته است، به نعمت‌ها اعتراف کنند تا نعمتشان را بیفزاید و به گناهان نیز اقرار کنند تا آن گناهان را بیامرزد.جهنم، بیمارستان خدا است، اهل جهنم را به آنجا می‌برند که معالجه بشوند. هر کدام، دارویی دارند که باید استعمال کنند. داروی‌های آن‌ها چیست؟ انواع عذاب‌ها. در دنیا نیز مرض‌های مختلف، داروها و بیمارستان‌های تخصصی مختلف دارند. همه مریض‌ها را در یک بیمارستان نمی‌برند. به همه مریض‌ها هم یک دارو نمی‌دهند. هر مریضی را در بیمارستان مخصوص می‌برند. قرآن طبقات جهنم، چگونگی ورود، غذاهای اهل جهنم، آبی که می‌خوردند و لباس‌هایشان را بیان و انواع عذاب‌ها را هم تعیین کرده است. وقتی طلایی شش یا هشت عیار است، چقدر باید آتش به آن بتابد تا ناخالصی‌ها از آن طلاها جدا بشود؟ اما طلایی که هجده یا بیست‌دو عیار است. آتش خیلی زود، کار آن را اصلاح می‌کند و ناخالصی‌ آن جدا  می‌شود. انسان هم هر مقداری که بیشتر گناه کند، ناخالصی پیدا می‌کند و باید اصلاح بشود. اگر توانستی خودت را در این دنیا با توبه و انابه بدون آن بیمارستان و بدون آن داروها اصلاح بکنی، خوشا به سعادت تو. اما اگر نتوانستی، آنجا باید اصلاح شوی.« بن‌بستی در کار نیست»خدای متعال دو تن از انبیای خود( موسی و هارون علیهما السلام) را به دنبال فرعون می‌فرستد. در حالی که فرعون از مسرفان است. چقدر نفوس را از بین برده، چقدر استعدادها و ظرفیت‌های توحیدی نفوس را از بین برده! خدا می‌داند در قرون متمادی چه صدمه ای به اهل توحید و جریان توحید زده است. ولی با این حال خدای متعال به این دو نبی گرامی می‌فرماید: با او سخنی نرم بگویید تا شاید متذکر شود یا بهراسد. یعنی تذکر و خشیت و اصلاح را از او منتفی نمی‌داند. وقتی تا این حد، باب رحمت وسعت دارد. دیگر چه کسی می‌تواند از حرکت خود ناامید باشد و خود را در بن‌بست بداند. هیچ بن‌بستی در کار نیست. رحمت خدا فراگیر است.  دوماهنامه تربیتی، اخلاقی «خلق»   

  اگر مشکلی داری و به مشکل دیگری برخورد کردی خیلی خودت را نباز چرا؟ به جهت این‌که شاید همان مشکل ،مشکل گشایت باشد.عطش ،ص352       

    می گويند: شخصي در بني اسرائيل بود، در خواب به او گفتند که سه دعاي مستجاب دارد. گفت: فردا دعا مي كنم گفتند مانعي ندارد مشورت كن. با زنش مشورت كرد كه چنين اتفاقي افتاده است. همسرش گفت ببين من چقدر زشت شده ام؛ من خيلي ناراحتم. دعا كن من زيبا شوم. دعا كرد زنش زيبا شود. وقتي زنش زيبا شد ديگر زير بار او نمي رفت. بعد مدتي گذشت ديد اين طور كه نمي شود. دعاي دوم را باز به او اختصاص داد و دعا كرد كه زنش زشت شود. دو دعاي مستجاب خلاص شد و ...ما هم دعا کردنمان اين طور است.فرصت ها را از بين مي بريم و نمي دانيم چه بخواهيم. گاهي مطالب و موارد خيلي پايين را مي خواهيم؛ مثل كسي كه پول و ثروت بخواهد يا دفع دشمني را بخواهد؛ در حالی که نتیجه اين ها فصلي و موقت است. گاهي خداي متعال به ذات يك نفر غنا ميدهد ، ارزش این غنا و بی نیازی از همه دنيا بيشتر است.حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری

منظور از درهاي جهنم چيست؟کدر حقيقت درهاي گناهاني است كه به وسيله ي آن، افراد وارد دوزخ مي شوند، هر گروهي به وسيله ارتكاب گناهي و از دري وارد مي شود. همانگونه كه درهاي بهشت، طاعات و اعمال صالح و مجاهدتهايي است كه به وسيله آن بهشيان وارد آن مي شوند.لذا اين تعدد درها به خاطر كثرت واردان است به طوري كه از يك در كوچك نتوانند وارد آن شوند و نه جنبه ي تشريفاتي دارد بلكه در حقيقت اشاره به عوامل گوناگوني است كه انسان را به جهنم مي كشاند و هر نوع گناهي دري محسوب مي شود.لذا مرتكبين به هر گناهي از در مخصوص آن گناه (يعني از جايگاه آن گناه) داخل جهنم مي شوند و در واقع همانطور که اعمال آدمي با هم متفاوت است و اصناف مجرمان و كفّار با هم مختلفند و مجازات آنها در جهان ديگر يكسان نيست و با يكديگر فرق دارد.نظر ديگري است در مورد درهاي دوزخ كه مراد از درها، طبقات دوزخ مي باشد و در واقع هر يك از اين درهاي هفتگانه به يكي از اين طبقات گشوده مي شود و روايات متعددي هم تأييد اين نظر را مي نمايند از جمله: امام علي (ع) فرمودند: حضرت از صحابه سؤال كردند آيا مي دانيد درهاي دوزخ چگونه است، گفتند مانند همين درها، فرمود: نه، آنها اين چنين است آن گاه امام (ع) يك دست خود را بر ديگري گذاشت و آن را گشود (اشاره به اينكه طبقات روي هم قرار دارند) و در حديث ديگري از همان حضرت آمده است كه فرمودند:

هفت در، در دوزخ است كه روي يكديگر قرار دارند. و در حديث ديگري كه از همان حضرت نقل شده كه ايشان بعد از تفسير درهاي هفتگانه دوزخ به طبقاتي که بعضي بالاي بعض ديگر قرار دارند، نامهاي طبقات را چنين شمرد: از همه پايين تر «جهنم» و بالاي آن «لظي» و بالاي آن «حطمه» و فوق آن «سقر» و بالاي آن «سعير» و برتر از آن «هاويه» است. لذا باتوجه به اين روايات اخير درهاي جهنم در عرض يكديگر نيستند بلكه در طول هم هستند و برخي بالاي برخي ديگر است.

ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺰﺍﻉ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﻣﯽﮔﻔﺖ :ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ .ﻧﺰﺩ ﻋﯿﺴﯽ مسيح ﺭﻓﺘﻨﺪ .ﻋﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﺎ زمین چیز دیگری می گوید،گفتند چه می گوید،عیسی گفت: میگوید هر دو از آن منند...