گفتار سودمند 97/8/18
گفتار سودمند
گریه؛ وسیلهای برای انقطاع از مخلوق و اتصال به خالق :گریه و خنده هر دو برخواسته از احساسات انسان هستند، ولی بیشتر مردم خنده را بر گریه ترجیح میدهند. در دنیای لذتگرایی امروز که ملاک گزارههای اخلاقی، به میزان تأمین لذت و غلبه بر درد تعریف میشود، گریه و اشک به طور حتم جایگاهی ندارد.شاید به همین دلایل باشد که شیعیان را مردمانی ماتمزده و افراطی در گریه و عزاداری معرفی میکنند؛ اما آیا واقعاً گریه دروازه ناامیدی و نشانه افسردگی است و باید تا میتوانیم از اشک و گریه و هر چیزی که ما را ناراحت میکند فاصله بگیریم؟گرچه اعتبار سنجی گزارههای دینی با نتایج علوم تجربی درست نیست، ولی گفتن این نکته خالی از لطف نیست که علم پزشکی گریه کردن را رد نمیکند، بلکه تا حدی که به حوزه تخصصی خودش یعنی بدن ربط پیدا میکند، گریه را حتی مفید میداند. به گفته پژوهشگران؛ به سبب هورمون کورتیزول که هنگام گریه ترشح میشود، سموم بدن دفع شده و سطح ایمنی بدن افزایش مییابد.در آیات و روایات برای گریه خاستگاه گوناگون و هم تاثیرات مهمی ذکر شده است. به طور مثال در یک آیه، منشأ گریه مؤمنین شوق بر معرفت افزایی بیان شده: «و هرگاه آیاتی را که بر پیامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشمهای آنها را میبینی که (از شوق،) اشک میریزد، بهخاطر حقیقتی که دریافتهاند؛». ،و یا در جایی دیگر عامل افزایش خشوع معرفی میشود: «آنها (بیاختیار) به زمین میافتند و گریه میکنند و (تلاوت این آیات، همواره) بر خشوع آنان میافزاید».و نیز در روایت نبوی گریه بر گناه تحسین شده است: «خوشا چهرهای که خداوند به آن مینگرد، در حالی که از ترس خدا بر گناهی که کرده، میگرید و جز او کسی از آن گناه آگاه نیست»[4] اگر مجموع روایات و آیات در این موضوع بررسی شود این مفهوم هم به دست میآید که گریه مخالف با لاابالیگری و بی تفاوت بودن نسبت به اعمالمان است. کسی که بر اثر عمل زشتی از او سر زده گریه میکند یعنی اباحهگر نیست و این در جهان اباحهگرِ منفعتطلبِ امروز نعمتی بزرگ است.در حدیث دیگری از پیامبر آمده است که گریستن از ترس خدا، کلید رحمت، نشان پذیرش و دَرِ اجابت است». مولانا نیز جایگاه ما را به کودکی تشبیه میکند که برای به دست آوردن شیر، گریه میکند و ما هم باید برای به دست آوردن فضل خدا همین کار را انجام دهیم:
دنیا مملو از عواملی است که غفلت و نسیان ما نسبت به معبود را افزایش میدهد. هر چقدر جلوتر میرویم، با توجه به تکنولوژیهای سرگرم کننده و یا حجم عظیمی از اطلاعاتی که از طریق رسانهها وارد مغزها میشود، انسانها دیگر فرصت پیدا نمیکنند که به معبودشان فکر کنند و این یعنی غفلت؛ غفلتی که خداوند فرمود: «و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم!»غفلت از یاد خدا معلول رذایلی همچون دنیا پرستی، مصرف گرایی و طول امل است؛ ویژگیهایی که حیات انسانی را با خطر مواجه میکند و شاید بتوان از آن به بحران معنویت یاد کرد.به تعبیر شهید مطهری؛ در حال گریه و رقّت و هیجان خاص آن، انسان بیش از هر حالت دیگری خود را به محبوبی که برای او میگرید نزدیک میبیند، و در حقیقت در آن حال است که خود را با او متحد میبیند.بنابراین در راه انقطاع از مخلوق و اتصال به خالق، اشک نقش نردبانی را ایفاء میکند که انسان را از عالم ناسوتِ مادی، به ملکوت متعالی وصل میکند. به تعبیر ابن فهد حلی؛ توصیهای که به گریه در هنگام دعا شده، به این دلیل است که گریه در دعا باعث انقطاع به سوی خدای متعال میشود.اما آثار اشک و گریه فقط به مباحث عرفانی ختم نمیشود، بلکه در علم اخلاق نیز میتوان آن را به عنوان وسیلهای برای درمان امراض نفسانی تجویز کرد.یکی از امراض خطرناک نفسانی، قساوت قلب یا به تعبیر دیگر سختدلی است؛ پدیده شومی که بیش از هر زمان دیگری شاهد آن هستیم. قساوتی که جامعه را در منجلاب بیرحمیها، خشونتها و سکوت در برابر ظلم فرو میبرد. در بین نسل بازاری چند دهه گذشته، برخورد نرم و اخلاقی بیشتر بود؛ به طور مثال نقل شده مرشد چلویی روی دخلش تابلویی گذاشته بود که «نسیه و وجه دستی داده میشود حتی به جنابعالی به قدر قوه»؛این نرمدلی و برخورد انساندوستانه نسل گذشته، دلایل بسیاری دارد، اما نگارنده معتقد است یکی از مسائلی که قساوت قلب را از آنها دور کرده بود، ارتباط نزدیک آنها با خدا، نماز شب و گریههای سحرگاهی بود. بنابراین همانطور که امیرالمومنین در دعای کمیل فرمود، بکا و گریه سلاح مومن است، در برابر رذایل اخلاقی و در برابر مظاهر فریبنده دنیایی.برخی فکر میکنند از هرچه که موجب ناراحتی است باید فاصله گرفت، ولی این موضوع بی تفاوتی میآورد و جامعه را به مرور زمان فلج میکند. نویسنده : علیرضا پیوگانی- کتاب "قلب سلیم" به قلم آیت الله دستغیب.
اهمیت اخلاص در نماز:واقعا برای چه نماز می خوانیم؟حتما باید در انگیزه نماز خواندنمان عمیق شویم علت اینکه نماز های ما گاهی کم اثر و کم ثمر است ریشه اش در نیت های درونی ماست که عملمان خالص برای خدای مهربان نیست، انگیزه درونی ما گاهی نگاه اطرافیان و تاثیر برخورد آنهاست که اگر بدون توجه به آنها فقط محبت به خدا ما را به نماز بکشد بی شک نمازمان تغییر می کند!نماز شما در بلند شدن و ايستادن نيست همانا نماز شما فقط اخلاص شماست و اخلاص هم آن است كه در نماز فقط خداوند را در نظر بگيريد. محجّة البيضاء، ج ۱، ص ۳۵۰