طهارت قلب از منظر قرآن 97/8/27
طهارت قلب از منظر قرآن
قرآن کریم به عنوان آخرین و در عین حال کاملترین برنامة الهی در گستره ارتباطات انسانی از ظرفیت دلالتهای غیرلفظی (حالات و حرکات بدن) غافل نبوده؛ به طوریکه در جای جای آن به ترسیم ابعاد غیرکلامی انواع ارتباطات انسانی پرداخته و سبب تعمیق و تکمیل پیام مورد نظر شده است.در چهره آنان نشانههای درونی وجود دارد که برای افراد فهمیده آشکار است قرآن به اهمیت خواندن دلالتهای چهره نیز اذعان دارد. چنان که در آیه سوره بقره ۲۷۳ میفرماید:در یاری رساندن به نیازمندان نباید ملاک عمل را صرفاً در خواست لفظی افراد قرارداد چرا که به دلیل حیا و شرم احتمال دارد افراد، نیاز خویش را بر زبان نیاورند؛ در اینجاست که خوانش ظاهر چهره افراد برای تشخیص نیازمندان اهمیت یافته و در نگاه قرآنی ناتوانی در این خوانش برابر با جهالت تلقی میشود: حق نیازمندانی است که در راه خدا [به سبب جنگ یا طلب دانش یا بیماری یا عوامل دیگر]در مضیقه و تنگنا افتاده اند [ و برای فراهم کردن هزینه زندگی]نمی توانند در زمین سفر کنند؛ فرد ناآگاه آنان را از شدت پارسایی وعفّتی که دارند توانگر و بی نیاز میپندارد. [توی رسول من!]آنان را از سیمایشان میشناسی آنان از مردم به اصرار چیزی نمیخواهند؛ و شمایی اهل ایمان! آنچه از مال [با ارزش و بی عیب]انفاق کنید، یقیناً خدا به آن داناست.) (بقره. ۲۷۳)آنگونه که آیه اشاره میکند در چهره آنان نشانههای درونی وجود دارد که برای افراد فهمیده آشکار است چرا که فقر و گرسنگی چهره آنان را زرد و رنجور ساخته است. اینان کسانی هستند که هرگز به سان فقرای عادی از مردم چیزی نمی خواهند؛ یعنی اصولا از کسی گدایی نمیکنند،چه رسد که درخواست داشته باشند البته این احتمال نیز در معنای آیه وجود دارد که چنانچه درحال اضطرار شدید، مجبور به اظهار حال خود شوند، به شکل محترمانهای درخواست خود را مطرح و اصرار نمیکنند (مکارم شیرازى و همکاران، ۱۳۷۵، ج. ۲، صفحه ۲۶۵-۲۶۶) و امیر المومنین (ع) میفرمایند: دلهای پاک بندگان مواضع نظر الهی است، هر کسی قلبش پاک باشد، خدا به قلب او نظر میکند.قرآن به چهره هایی اشاره کرده است که ذلیل و خوارند و این ذلت در چهرهای هایشان نمایان شده است: وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ (چهرههایی که در آن روز خاشع و ذلت بارند.) (غاشیه:۲) و َوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ (وچهرههایی عبوس و در هم کشیده است.) (قیامه: ۲۴)چهره عبوس در هم کشیده ای که یقین کرده عذاب برآن فرود خواهد آمد و یا چهرهای گرفته، سوخته و دگر گون شده ،چهرههای تیره در هم شده بدبخت؛ چهرههایی که به دلیل فرو رفتن در باتلاق گناهان در هم و بی فروغ شده و امکان نگریستن ندارند. مبهوت و ترسیده حالت در چهره با نمودهای دهشت و ترس آشکار میشود.مبهوت شدن بدین معناست که فردی به دلیل غیر منتظره و ناگهانی بودن اتفاقی از هر گونه حرکتی درمانده شود و حداقل برای لحظاتی بی حرکت و میخکوب شود. این حالت در چهره با نمودهای دهشت و ترس آشکار میشود، حالت شدیدتر از وضعیت وصف شده آن را قرآن تحت عنوان «صعق» از آن نام برده است که حتی میتواند منجر به بیهوشی فرد شود و عقل انسان را بزداید. (و در صور دمیده میشود، پس هر که در آسمان و زمین است میمیرد، مگر کسی را که خدا بخواهد، آن گاه بار دیگر در صور دمیده ناگاه همه آنان بر پای ایستاده [مات و مبهوت به هر سو]مینگرند [که سرانجام کارشان چه خواهد شد!]) (زمر، ۶۸)حالات خنده و گریه بعضاً به عنوان رفتاری فریبنده نیز به کار گرفته میشوند.قرآن کریم به یک حالت دیگری نیز اشاره دارد و آن استفاده از فریب در چهره است. ناگفته پیداست که حالات خنده و گریه بعضاً به عنوان رفتاری فریبنده نیز به کار گرفته می شوند؛ در چنین وضعیتی هیچگونه احساس و یا کنش واقعی در درون فرد متظاهر به خنده و یا گریه ایجاد نشده است بلکه او با این رفتارغیر واقعی سعی دارد یک پیام غیرکلامی فریبنده به بیننده ارسال کند.قرآن کریم از چنین وضعیتی نیزگزارش می دهد و این همان کاری است که برادران یوسف (ع) به هنگام شامگاه و پس از به چاه افکندن برادر خویش و سپس فروش وی به عنوان برده به کاروانیان رهگذر انجام دادند. به نظر میآید تصریح قرآن کریم به بازگشت ایشان به هنگام شامگاهان معنادار است و آن اینکه به هنگام شامگاه خصوصاً در آن روزگاران به دلیل کمی نور، از وضوح قدرت بینایی افراد کاسته میشود و لذا نمیتوان چهره افراد را به درستی دید ولی در خصوص صدای گریه قدرت شنوایی همچنان به قدرت خود باقی میماند. بنابراین آنها زمانی را برای کتمان حقیقت و فریب پدر خود را برگزینند که در آن امکان دیدن واضح و خوانش چهره ضعیف شده است تا این ارتباط غیرکلامی برقرار نشود ولی با رفتاری دیگر سعی کردند بر سخنان دروغ و فریب آمیز خود شاهد غیرکلامی دیگری (گریه) را ارائه دهند. در نتیجه ایشان در این رفتار خود از ارتباطات غیرکلامی با هدف فریب استفاده کرده اند.طهارت قلب و حیات آن و راهکارهای استمرار بخشی به این حیات و رشد و تعالی حیات طیبه آن و احیاء و شکوفایی آن از اضطراب، غم و ناراحتی قلب و چرکین شدن آن به گناه و قساوت یا بی آن و سپس مرگ قلب از جمله موضوعات راهبردی در اخلاق و تربیت دینی است که از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است.مقصود از قلب از نظر اهل معرفت عالیترین مرتبه روح انسانی است آنچه در آیات و روایات آمده قلب یا دل را امری مجرد و مرتبهای عالی از نفس و روح دانسته که مرکز دریافت الهامات و فهم عواطفی، چون خوف، رجاء، عشق، محبت، غم و شادی و حیاء و... است، واضح است که انسان مرکب از عنصر جسمانی و عنصر روحانی است به اعتبار دیگر نفس را به دو قوه عامله و عالمه تقسیم میکنند.در قرآن کریم قلب بر پنج وجه آمده است:۱- آیاتی که به صفات روحی قلب اشاره دارد مانند: غلظت، خضوع، قساوت، اطمینان۲- آیاتی که به حالات قلب اشاره دارد. مانند: رعب، وجل3- آیاتی که به افعال قلب اشاره دارد. مانند: اثم، کسب۴- آیاتی که به ویژگیها، شناختی قلب اشاره دارد. مانند:ریب، تفقه، تعقل5-آیاتی که به خصیصههای قلب اشاره دارد. مانند: طبع عوامل مرگ قلب از منظر قرآن کریم :قساوت قلب یکی از بیماریهای روحی است که منشا بسیاری از آلودگیها و گناهان میشود.عواملی که موجب مرگ قلب و یا سختی آن میشود طبق قرآن و روایات ائمه معصومین (ع) عبارتند از:1 ـ. تکذیب آیات الهی: ۲ ـ. انجام گناه: ۳ ـ. آرزوهای دراز: ۴ ـ. پرخوری: ۵ ـ. پرگویی: 6 ـ. پرخوابی: ۷ ـ. ثروتمندی زیاد: ۸ ـ. غفلت: غفلت یعنی ناآگاهی و در یاد خدا و آخرت نبودن و در روایتی رسول خدا میفرمایند: پنج چیز قلب را قساوت میدهد: ۱ ـ. گوش دادن به لهو ۲ ـ. درب خانه سلطان رفتن ۳ ـ. دوستی خواب ۴ ـ. دوستی راحتی (راحت طلبی) ۵ ـ. دوستی خوردن.در حدیث دیگر رسول خدا (ص) فرموده اند: پنج چیز دلها را میمیراند: ۱ ـ. گناه بالای گناه ۲ ـ. مجادله با احمق (نابخرد) ۳ ـ. هم صحبت و مجالست بیش از حد با زنان ۴ ـ. نشستن با مردگان، گفتند رسول الله (ص) مردگان چه کسانی هستند؟ فرمود:هر بنده خوش گذران سرکش که او مرده است. (۳۳)5 ـ. در مدت زیادی تنها در خانه ماندن باعث قساوت قلب میشود. (۳۴)قساوت قلب یکی از بیماریهای روحی است که منشا بسیاری از آلودگیها و گناهان میشود و باید از آن پیشگیری کرد و اگر خدای ناکرده دچار آن شدیم باید آن را درمان کنیم.مهمترین راههای درمان قساوت قلب: ۱- ذکر خدا و یاد خدا است: 2-دوری از گناه 3-یاد مرگ 4-مطالعه کتابهای اخلاقی و احادیث ائمه۵- مهربانی با مستمندان و ایتام