گفتار سودمند                  

یک آیه یک تدبر : (آل عمران - 14)مردم را حبّ شهوات نفسانی، از میل به زنها و فرزندان و همیان‌هایی از طلا و نقره و اسبهای نشان‌دار نیکو و چهارپایان و مزارع در نظر زیبا و دلفریب است، (لیکن) اینها متاع زندگانی (فانی) دنیاست و نزد خداست منزل بازگشت نیکو.-زینت به کسی یا چیزی می‌دهند که در ماهیت خود زیبایی ندارد؛ پس این دنیا ذاتاً بدون زیبایی است و زنان و فرزندان... را خداوند زینتِ دنیا قرار داده و به اصطلاح با آنها دنیا را بزک کرده است؛ چرا که اگر عروسی واقعا زیبا باشد و مشاطه و آرایشگر او را رنگ و لعاب کند، زیبایی خدادادی او را خراب می‌کند و زشت می‌شود. معمولا زنانی که زشت هستند و در جمال دچار عیب، بیشتر سراغ آرایش و پنهان کردن عیب خود با رنگ و لعاب و تسطیح صورت می‌روند. اگر خداوند با این زینت‌ها دنیا را بزک نمی‌کرد شیطان نمی‌توانست مردم را عاشق آن کند. محقّقاً در مثل، زندگانی دنیا به آبی ماند که از آسمانها فرو فرستادیم تا به آن باران انواع مختلف گیاه زمین از آنچه آدمیان و حیوانات تغذیه کنند در هم رویند تا آن‌گاه که زمین (از خرمی و سبزی) به خود زیور بسته و آرایش کند و مردمش خود را بر آن قادر و متصرف پندارند ناگهان فرمان ما به شب یا روز در رسد و آن همه زیب و زیور زمین را دور کند و چنان خشک شود که گویی دیروز هیچ نبوده است. این گونه آیات خود را به تفصیل برای اهل فکرت بیان می‌کنیم.پس طبق اشاره‌ی صریح آیه مذکور، زینت، عاریتی و امانتی است و لایه‌ای سطحی بیش نیست. بزک با رفتن به حمام و آبی به صورت خوردن محو می‌شود. تمام این لذت‌ها هم فانی هستند و گذرا. مال را به شبی دزد می‌بَرد و انسان، مفلس و خاک‌نشین می‌شود و  زیبایی را در یک شب یک تب سخت و آتشین با خال‌های زشتی که بر جا می‌گذارد از سیمای بشر برای ابد زایل می‌کند و با رفتنِ بزک، چهره‌ی واقعیِ دنیا پیدا می‌شود وقتی که انسان در آستانه‌ی مرگ قرار گرفت و شهوتی برای زن در او نماند و فرزند نتوانست کمکی برحال او کند و از سکه‌های طلایی که جمع کرده بود سودی برای شفا و برگشت خود به دنیا نیافت، آن زمان بزک دنیا از چهره‌ی دنیا دور می‌شود و انسان می‌داند عاشق دنیای زشت بزک‌شده‌ای شده بود. چه بسیار پسرانی که عاشق بزک دخترانی می‌شوند و زندگی خود را ویران می‌نمایند. حضرت حق چرا نفرموده دنیا را به شهوت و میل شدید از ذکر و یاد خدا زینت دادیم؟ مشخص است که رفتن سراغ زنان و شهوت‌پرستی و جمع کردن مال و ثروت را خداوند در وجود هر بشری قرار داده است و نیازی به تلاش برای کسب این لذت نیست. مال و زن برای هر مردی قطعاً و بدون تلاش شیرین است و کشش دارد. پس پرداختن به این امور ارج و قربی هم ندارد؛ اما درک و تمایل شدید به ذکر الهی با تلاش در بشر و مجاهدت با نفس و مبارزه با این شهوات حاصل می‌شود و به‌خاطر چنین مجاهدتی است که بهشت بر انسان هدیه می‌شود.چرا حضرت حق نفرموده به واسطه‌ی شهوت زنان از مردان دنیا را زینت دادیم؟ همین شهوت مردان باعث می‌شود که مردان انگیزه برای رشد و کار و تحصیل و... را هدف زندگی خود قرار دهند؛ چون هر چقدر از نظر کار و تحصیل و ثروت و تلاش بیشتر فعال شوند، بهتر و بیشتر می‌توانند به این شهوت خدادادی در وجود خود با ازدواج و پذیرش ازسوی زنان درجه یک پاسخ دهند. اگر این زینتِ شهوت، در مردان قرار می‌گرفت باید زنان برای کسب مردان خوب تلاش و کار اقتصادی می‌کردند که اراده خدا چنین نبوده است؛ چون جنس زن نرم است و توان انجام کار سنگین را ندارد. حتی در برخی قبایل بدویِ آفریقا، مردان برای رسیدن به زنِ مطلوبِ شهواتِ خود باید با شکار شیر با نیزه به قیمت حتی از جانِ خود گذشتن تلاش کنند. اگر این شهوات در مردان نبود مردان انگیزه‌ای برای کار مگر علم زینت نیست؟ پس چرا خداوند نفرموده دنیا را با علم زینت بخشیدیم؟ چون علم بزک نیست؛ بلکه حقیقت است.نکته دوم اینکه شهوتِ علم در وجود انسان گذاشته شده است نه در وجود دنیا؛ چون اگر شهوت علم در وجود دنیا قرار داده شده بود همه مردم که دنبال زن و طلا و مزرعه و باغ هستند، برای رسیدن به علم نیز مانند طلا، سر یکدیگر را می‌شکستند و جلوی مراکز علمی برای کسب علم؛ مانند طلا فروش و صرافی صف می‌کشیدند. پس علم زینت انسان است؛ نه زینت دنیا؛ چون ماهیت دنیا، جهل است، طلا و نقره، علم حالی نمی‌شوند.داستان ها و پندهای اخلاقی

عارف میرزا اسماعیل دولابی(ره):از بلاها فرار نکن سفارشی مال خودتــــــــه ،گاهی خـــدا یک کاری را مخصوص شما آفریــــــده است.یڪ بچـــــّه ی ناجوری به تو داده اســـــت، یک زن ناجـــــور داده است،یک پدری داده است که خیلی خوش اخلاق نیست،یک چیز ناجور به تو داده است؛ با تو کار دارد.یا بر عڪسش،یک چیز جور به تو داده است،باز با تو کار دارد. یک معصومی را در خانه ات گذاشته است. اگر حقّ او را ادا ڪنی کارَت بالا می گیرد.خلاصه اش در امتحان ها چیزهای ارزشمند خوابیده است.حواست را جمع ڪن تا ان شاءالله از عهده امتحان مافوق خودت برآیی.اینکه زیردست خودت را کمک می کنی خوب است،امّا فرمان بالادست هایتان را بردن است که سخت است.ان شاءالله آن ها را فرمان ببرید و از زیرکار در نروید، ضرر نمی کنید.طوبای محبّت/کتاب ششم