گفتار سودمند                       

پنج معامله خداوند با محسنین:حضرت علی (ع) فرمودند: خیر دنیا و آخرت در هفت چیز است: اول آن احسان کردن است، طالب خیر دنیا و آخرت باید روح بخشندگی را در خود بالا ببرد.ارزش واژه محسنین در قرآن زمانی مشخص می شود که خداوند پنج معامله با محسنین می کند، خداوند دوستدار محسنین(یحب المحسنین)، بشارت دهنده (بشر المحسنین)،حافظ اجر (لایضیع اجر المحسنین)، همراه ( ان الله لمع المحسنین) و نزدیک بودن رحمت خداوند(ان رحمت الله قریب من المحسنین) است.اگر خداوند بخواهد در عالم معنا، به بنده ای خیری برساند، بر اساس لیاقت و شایستگی فرد به او عنایت می کند. برخلاف عالم ماده که شایستگی فرد، ملاک  اعطای موهبت های الهی نیست.گفتار نیکو ویژگی دوم است،خوب بگویید تا خوب بشنوید، همان گونه که امیرالمومنین (ع) در روایات به حفظ زبان تاکید کرده اند که ملاک و معیار هر انسانی را به کلامش مرتبط کردند.حضرت موسی بعد از فرار از مصر، دچار سختی های زیادی شد و در هنگام ورود به شهر مدین دعا کرد و اینگونه گفت :«رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر»، خداوند همانگونه که دعای حضرت یوسف را اجابت نمود، دعای حضرت موسی را نیز اجابت کرد و خیر برایش رقم زد که در آن شرایط، خير حضرت موسی، ازدواج با یکی از دختران حضرت شعیب بود.ویژگی سوم صله رحم است، یکی از مواردی که درهای رحمت دنیا و آخرت را به روی انسان می گشاید، صله رحم است، که رفیق بازی و تجمل گرایی، مانع انجام آن شده است.چهارمین صفت حسن خلق است: کسی که حسن خلق دارد دارای سه ویژگی است؛ خوش رویی، خوش گویی و خوش خویی. همانطور که در روایت آمده (مال شما آنقدر وسعت ندارد که همه را  از خود راضی کنید ولی خُلق شما این توانایی را دارد که همه را راضی نگه دارید.)ویژگی پنجم ترک غیبت است: عمل صالح با دو چیز از بین می رود یکی غیبت و دیگری منت گذاشتن است.ویژگی ششم رحم کردن ،حضرت موسی علیه السلام در زمانی که چوپان بود، به یک گوسفند گم شده، رحم کرد و خداوند او را تا مقام «کلم الله موسی تکلیما» بالا برد.

هفتمین مورد ،پذیرش ولایت  یعسوب الدین امام المؤمنین علی (ع) است: یکی از چیز هایی که پرونده اعمال را در روز قیامت سنگین می کند همین ولایت پذیری امیر مؤمنان است و همانطور که در آیه «مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ» به فرموده ی پیامبر(ص) منظور کسی است که ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام را بپذیرد.  منبع:حوزه

کدامیک بافضیلت است؛ صلوات یا لعن؟:این روزها با شروع ماه ربیع بازار جشن‌ها و اعیادی به نام عید‌الزهرا (س) بیش از پیش گرم می‌شود. عده‌ای به نام شاد کردن دل حضرت زهرا (س) به برپایی مراسماتی دست زده و در بسیاری با شعار اینکه "برائت و تبرّی از احکام مسلّم و فروعات دین است" به لعن و دشمنی با گروهی می پردازند. در لزوم و حتی وجوب فقهی برائت تردید نیست. در قرآن هم سوره ای به نام برائت داریم که همان سوره توبه است. اما برائت از چه کسانی و چگونه باید صورت گیرد؟!مهم این است.کسی که انسان باشد نمی‌تواند برائت را قبول نداشته باشد. برائت یک اصل فطری است؛ به‌طوری که هرکسی فطرتش سالم باشد از بدی ابراز انزجار کرده و نسبت به خوبی‌ها واکنش مثبت دارد که البته باید توجه داشت که این انزجار هم به قلب است، هم به زبان و هم به عمل.ما قبل از اظهار لعن باید در قلبمان نسبت به دشمن خدا بیزار باشیم و همان‌طور که گفته شد این اصل ایمانی است، به طوری که اگر کسی تبری و بیزاری نسبت به دشمنان خدا را نداشته باشد از دایره ایمان خارج است. بعد از مرحله انزجار قلبی نوبت به مرحله بروز و اظهار این بیزاری می‌رسد که یکی از ظهور و بروزهای تبری و برائت، در لسان آیات و روایات با بیان لعن معرفی شده است. چنانچه در آیه 26 زخرف شاهد هستیم که حضرت ابراهیم (ع) اظهار برائت و بیزاری‌اش را نسبت به بت‌ها به صراحت بیان می‌کند و می‌فرماید: "من از آنچه شما می‌پرستید بیزارم." و نیز اعلامی که در همان ابتدای سوره توبه از سوی خدا و پیامبرش به همه مردم در روز حج اکبر شده است؛ خداوند در این آیه کسانی که با دشمنان خدا دوستی نمی‌کنند را از کسانی معرفی می‌کند که ایمان در قلب‌هایشان نوشته شده، با روحی از جانب خدا تأیید می‌شوند و آنان را حزب‌الله معرفی می‌کند. صلواتف مصداق تولی و لعن مصداق تبری است. اگر شما با دو نفر دوست باشید و یکی از دوستان شما با دشمن شما هم دوست باشد و یک از دوستان شما به خاطر شما با دشمن شما قطع ارتباط کرده باشد شما با کدام احساس نزدیکی می‌کنید؟ قطعاً با دومی. در سیره عقلا اظهار دوستی هیچ‌گاه کامل نیست مگر اینکه شما اظهار برائت و کینه به دشمن هم داشته باشید.در آیات و روایات تصریح شده است، منظور از برائت، برائت از دشمنان خدا و دشمنان اهل‌بیت رسول خدا است؛ نه برائت از افراد مسلمانی که اختلاف‌نظرهایی با ما دارند.نویسنده : زهرا اجلال گودرزی

گذشت شب و روز و مشکلات دنیا در کلام امام علی:با هر جرعه نوشیدنی، گلو رفتنی، و در هر لقمه ای، گلوگیر شدنی است، و بنده نعمتی به دست نیاورد جز آن که نعمتی از دست بدهد، و روزی به عمرش افزوده نمی گردد جز با کم شدن روزی دیگر. پس ما یاران مرگیم، و جان های ما هدف نابودی ها، پس چگونه به ماندن جاودانه امیدوار باشیم. در حالی که گذشت شب و روز بنایی را بالا نبرده جز آن که آن را ویران کرده، و به اطراف پراکند.  «نهج البلاغه، حکمت ۱۹۱»