گفتار سودمند 97/10/29
گفتار سودمند
*بهشت كجاست؟؟؟*:بالاي هفت آسمان و جدا از هفت آسمان.چون آسمان روز قيامت از بين ميرود اما بهشت جاويدان است و سقف بهشت عرش پرودگار است.*جهنم كجاست؟؟؟*:مركز آن طبقه هفتم زمين است،در جايي به نام سجين.جهنم كنار بهشت نيست كه بعضي ها ميپندارند.زميني كه بر روي آن زندكي ميكنيم زمين اول است و شش زمين ديگر وجود دارد كه زير زميني است كه بر روي آن زندگي ميكنيم.*سدره المنتهي چیست؟؟*:درختي بزرك و سترگ كه ريشه هاي آن در آسمان ششم است و به آسمان هفتم نيز ادامه دارد.برگ هايي همانند گوش فيل.اين درخت بيرون از بهشت واقع شده كه پيامبر(ص) جبرئیل را در كنار اين درخت به صورت حقيقي و و واقعي رويت كرد.یکبار قبل هم جبرئیل را در مكه در مكاني به نام اجياد ديده بود.*حورالعين چه کسانی هستند؟؟*:زنان مومنان در بهشت ،نه از انسان نه از ملا ئکه و نه از جن..اگر يكي از اين زن ها به زمين دنيا نگاه كند، مابين مشرق و مغرب را روشن ميكند.*الولدان المخلدون چه کسانی هستند*:خدمتكاران اهل بهشت،نه انس نه جن و نه ملائک،پايين ترين درجه اهل بهشت ده هزار تعداد از اين خدمتكاران را دارند.*اعراف کجاست*:
ديوار بلندي است براي مسلماناني كه خوبي و بدي شان مساوي است،مدتي در كنار آن ديوار ميخورند و مي آشامند و سپس وارد بهشت ميشوند.*مدت زمان روز قيامت چقدر است*:پنجاه هزار سال... ملائکه و روح در روزي كه مقدار آن پنجاه هزار سال است عروج مي يابند..روز قيامت پنجاه جايگاه است و هر جايگاهي هزار سال.عايشه در اين مورد از پيامبر پرسيد روزي كه زمين و آسمان ها تغيير ميكند ما كجاييم؟؟؟فرمودند: بر روي پل صراط..هنگام عبور از اين پل صراط سه جايگاه بهشت،جهنم و پل صراط وجود دارد.همچنين فرمودند اولين نفراتي كه از اين پل رد ميشوند من و امتم است.*پل صراط کجاست*: دو جايگاه بهشت و جهنم دارد كه براي رسيدن به بهشت بايد از مسير جهنم عبور كرد.پل صراط بالا و به طول جهنم واقع شده كه اگر با موفقيت تا انتهاي اين پل را پيمودي در بهشت را رو به روي خود ميبيني كه پيامبر به استقبال بهشتيان ايستاده.*خصوصيات پل صراط* :باريك تر از موبرنده تر از شمشيربسيار تاريك زير آن جهنمي تيره و تار كه از عصبانيت در حال انفجار است.تمامي گناهانت بر روي پشتت حمل ميكني و اگر زياد گناهكار باشي عبورت را آهسته ميكند.اما اگر كوله بار گناهت اندك باشي در يك چشم به هم زدن عبور خواهي كرد.پل صراط چنگك هايي دارد كه زير پاهات را زخمي ميكند كه اين كفاره گناهان و كلمات و نظرات گناه آلود است.شنيدن فريادهاي بلند كساني كه پاهايشان ميلغزند و به قعر جهنم سقوط ميكنند.رسول الله انتهاي پل در كنار در بهشت ايستاده اند تو را در حالي كه بر روي پل شروع به راه رفتن ميكني ميبيند و برايت دعا ميكند و ميگويد اي خدا نجاتش بده.....بنده والدين خود را ميبيند اما توجهي نميكند.در آن لحظه آنچه كه برايش مهم است فقط و فقط نجات خودش است.بر فتنه هاي دنيوي صبر كنيد كه سراب است.تلاش كنيم و به همديگر ياري برسانيم تا در بهشتي كه پهناي آن به اندازه آسمان ها و زمين است همديگر را ملاقات كنيم.فراموش نكنيم هم اكنون اين مطلب،صدقه اي است جاري قرار دهيم.بار خدايا ما را از عبوركنندگان از پل صراط قرار بفرما..بعد از اين همه مطلب،آيا كسي ارزش آن را دارد كه به خاطرش كينه به دل كني و اعمالت را تباه كني..مخلوق را به خالق بسپار*از خود بپرس چند سال از زندگي ام را گذرانده ام و چند صباحي از زندگي ام باقي است؟ آيا تضميني هست كه لحظه اي بعد زنده باشم؟
چرا میّت اگر به دنیا برمی گشت می خواهد صدقه بدهد؟؟؟همانطور که الله تعالی می فرماید:"سوره منافقین":پروردگارا چرا مرگ مرابه تاخیر نینداختی تادرراه خداصدقه دهم و ازصالحان باشم.ونگفت : بدنیا بازگردم تا نمازبخوانم یاروزه بگیرم بابه عمره بروم!!!علماء می گویند ؛میت صدقه راانتخاب می کندچون اثربزرگی بعد ازمرگش می بیند.پس زیادصدقه دهید چون فردمؤمن روز قیامت زیرسایه صدقه اش می باشد،و همچنین از طرف مردگانتان نیز صدقه دهید چون آنها آرزو می کنند به دنیا برگردند وصدقه دهند وعمل صالحی انجام دهنداین آرزوی آنها رابرآورده کنیدوفرزندانتان رانیز براین کارعادت دهیدتا صدقه بدهند.
یک پند یک معرفت :یکی از علتهای تأکید اسلام به ازدواج در اوایل جوانی علاوه بر تشکیل سریع زندگی و دور ماندن از گناه و داشتن اولاد در زمان جوانی علت دیگری نیز هست که بهتر است آن را بدانیم. یکی از علتها و انگیزههای عمده در سن جوانی برای ازدواج و پذیرش برخی سختیهای آن در کنار شیرینیهای آن، وجود شهوت و احساس و هیجان در انسان است. با بالا رفتن سن به بالای 40 سال شهوت و هیجان و احساس در انسان کمرنگ شده از بین میرود. در این حالت انسان مجرد هیچ انگیزهای برای پذیرش خطرات و سختیهای ازدواج در وجود خود نمیبیند. لذا ازدواج کردن انسان در بالای 40 سالگی امری شبیه غیر ممکن میگردد.
سه چیز است که اجازه ترک آن به احدی داده نشده:1-«یکی وفای به عهده»که اجازه نداری خلاف عهد کنی،چه طرفت خوب باشد چه بد باید به عهدت وفا کنی2-«دوم ادای امانت»اگر کسی چیزی پیش تو به امانت گذاشته، چه طرف خوب باشد و چه بد، باید امانت را بدهی.3-«سوم خوبی کردن به پدر و مادر»چه پدر و مادر خوب و چه پدر و مادر بد. باید به پدر و مادرت احسان کنی." از بیانات آیت الله مجتهدی (ره) "