سبک زندگی 97/12/12
سبک زندگی
بازسازی وجودی :شخصیت انسان را مجموعه ای از بینش ها، نگرش ها، منش ها و گرایش ها تشکیل می دهد. گاه به جهاتی شخصیت انسانی تحت تاثیر رفتارها و کنش ها و واکنش های ناپسند و نابهنجار قرار می گیرد و از حالت تعادل بیرون می رود.برای بازسازی و ساخت دوباره، سازه شخصیتی ، روش هایی را روان شناسان پیشنهاد می کنند که برای تصحیح رفتاری و ایجاد تعادل شخصیتی لازم و ضروری می دانند. در آموزه های وحیانی نیز به مساله از زاویه دیدی دیگر توجه شده است. مساله توبه یکی از راه های بازسازی است که قرآن بیان می کند. توبه به معنای بازگشت اعتقادی و باوری به سوی هنجارهاست. شخص با توبه به این درجه اعتقادی و باوری می رسد آن چه تاکنون بدان عمل می کرد و بینش و نگرش و گرایش وی را شکل می داد، نادرست بوده است و وی را از راه حق و کمال دور می سازد.در حوزه عمل نیز روشی را پیشنهاد می دهد که از آن به تکفیر یاد می کنند. تکفیر به معنای پوشاندن است به گونه ای که گویی انجام نشده است. شخص با توبه از اندیشه گناه و عمل به آن باز می گردد و در اندیشه هنجارها و رفتار درست و صالح می شود و با تکفیر تلاش می کند تا با عمل به هنجارهایی خاص، هر گونه نشانه ای نابهنجاری و آثار آن را از خود بزداید. شخصی که گناه و نابهنجاری را انجام می دهد هر چند با توبه از نظر فکری و روحی به آرامش دست می یابد ولی آثار نابهنجاری در وجود و شخصیت او باقی می ماند و لکه هایی سیاه هنوز در ته دل او باقی و برقرار است از این رو نیاز است تا با اعمال زنگارها و لکه های باقی مانده را بزداید. قرآن اعمال صالح و کارهای نیک و شایسته را عامل اصلی پوشاندن گناهان و زنگارهای آن می داند.(هود آیه ۱۱۴) البته پیش از آن که شخص به اعمال صالح رو آورد امید به خداوند است که موجب می شود تا گناهان را با اعمال صالح تکفیر کند و بپوشاند. ( تحریم آیه ۸) برای دست یابی به تکفیر و بازسازی شخصیت وجودی می بایست افزون بر اعمال صالح به امور چند به عنوان شروط و عوامل تکفیر توجه داشت. قرآن برپاداشتن نماز (مائده آیه ۱۲) انفاق و کمک به دیگران و پرداخت زکات و صدقات مالی (همان ) یاری به صالحان و رهبران و پیامبران و احترام به آنان (همان ) را از مهم ترین مصادیق عمل صالح و تکفیر بر می شمارد. در حقیقت این ها نمونه ها و مصادیق عینی از اعمال صالح است که قرآن با تاکید بر آن می کوشد تا توجه انسان ها بدان جلب و جذب نماید. از این رو آوارگی و تحمل هجرت در راه خدا(آل عمران آیه ۱۹۰ تا ۱۹۵) احسان و نیکوکاری ( هود آیه ۱۱۴ و ۱۱۵ و زمر آیه ۳۴ و ۳۵ و احقاف آیه ۱۵ و ۱۶) و دوری و پرهیز از گناهان (نساء آیه ۳۱) تحمل سختی و اذیت و آزار دیگران در راه خدا(آل عمران ۱۹۵) جهاد در راه خدا( همان ) و هر آن چه که مصداق عمل صالح می باشد.(فرقان آیه ۷۰ و نیز عنکبوت آیه ۷ و محمد آیه ۲) عامل مهمی در تکفیر و پوشاندن گناهان می باشد. این گونه است که تکفیر می تواند آدمی را به شخصیت سالم بازگرداند و تکفیر از گناهان از عوامل رستگاری به شمار آید.
تفسیرکوتاه سوره مبارکه (بقره آیه_18):تسلیم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، باید روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، باید روزه را شكست. در مجمع البیان آمده : گروهى از اصحاب پیامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند كه روزه خود را بشكنند. رسول اكرم ص آنان را گناهكار خواندند.امام صادق (ع) فرمود: اگر كسى در سفر روزه بگیرد، من بر جنازه ى او نماز نمى گذارم. در تفسیر قرطبى نیز آمده است كه رسول اكرم ص در سفر از مدینه به مكّه در ماه رمضان، آب خواستند، آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند. به هر حال اگر مسافر یا مریضى روزه گرفت، روزه اش باطل و باید قضاى آنرا به جا آورد.امام صادق ع فرمودند: حتّى اگر مادرى نسبت به شیر كودك یا جنین نگرانى داشت، باید روزه خود را افطار نماید و این نشانه ى رأفت خداوند است.
چهار عامل ما را جهنـمی کرد:در قیامت بارها میان اهل بهشت و جهنم گفت و گو رخ می دهد ٬ که قرآن ترسیمی از آن گفت و گوها را بیان فرموده است٬ یکی از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده این است که: اهل بهشت از مجرمان می پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟آنها می گویند : ۴ عامل :1-٬ پای بند به نماز نبودیم . 2-به گرسنگان اعتنا نمی کردیم. 3-٬ ما در جامعه فاسد هضم شدیم .٬ 4-قیامت را هم نمی پذیرفتیم. قصص الصلاة - ص ۱۸۹.
برای اینکه خیر و برکت وارد زندگی شما بشه و شر و گرفتاریها از زندگی شما دور بشه ، دائم در هر جا که هستید (سوره قل هو الله احد )را بخوانید وهدیه کنید به امام زمان علیه السلام. آیت الله جوادی آملی(حفظه الله):شیطان با جنگ درونی با انسان تلاش می کند تا دو چیز را از انسان بگیرد: دین و آبرو ! او از انسان نه مال می خواهد و نه خون. بلکه دین (ایمان و عمل) و آبروی او را طلب می کند.لذا برای اینکار، اول دعوتنامه می فرستد، بعد تسویل می کند، یعنی زشتی و گناه را به صورت زیبا و دلپذیر نشان می دهد، سپس تشویق و ترغیب و وسوسه می کند و پس از اینکه به دام کشید و قوای ادراکی و تحریکی انسان را تحت اسارت خود درآورد می شود، اماره باسوء که دیگر اختیار شخص در دست شیطان است و هر چه او فرمان می دهد عمل می کند و تا جایی می برد که انسان را بی دین و بی آبرو کند.اینطور نیست که اگر از کسی دین او را گرفت، بی تفاوت بنشیند، بلکه باید آبروی او را در دنیا و آخرت بریزد.