سبک زندگی 98/3/20
سبک زندگی
یک حدیث یک حکمت :کسیکه مصیبتهای کوچک را بزرگ بشمارد خدا به او مصیبتهای بزرگتر دهد. (نهجالبلاغه - حکمت 448)برخی از ما گمان میکنیم که باید تمام دلخوشیهای دنیا بهرهی ما باشد و رنجها و سختیهایش برای دیگران و گمان میکنیم چون نماز میخوانیم و روزه میگیریم و در مسیر خدا هستیم باید هیچ بلایی به ما نرسد؛ تصور این امر اشتباه است. اگر به مصیبتهای کوچک رضایت نداده و شاکر نباشیم باید منتظر مصیبتهای بزرگ باشیم چون مصیبتی که داریم بر چشم ما هرگز کوچک نخواهد شد مگر مصیبت بزرگی بر ما رسد. کسیکه از یک سرماخوردگی ناله کند، خدا درد کلیهای به او میدهد که بداند سرماخوردگی مصیبتی نبوده است، پس تا از سوی حضرت حق گوشمالی به مصیبت بزرگتری نشدهایم، به مصیبت کوچک ناله نکنیم و شاکرش باشیم.دختری که شرایط ازدواج نداشته اگر خود را بدبخت تصور کند خداوند با بیماری صعبالعلاج و مرگ والدین مصیبتهای دیگر بر او میافزاید تا مصیبت قبل را در چشم او کوچک کند.
دوستان واقعى خدا چه کسانی هستند؟ :اولياء اللَّه؛ معیار سنجش اعمال انسان هستند،انسانها از يك سو و اولياء اللَّه از سوى ديگر، با هم موازنه مىشوند، لذا به هر اندازه، ما شباهت و نزديكى به عقائد و اوصاف و اعمال آنها داشته باشيم ميزان عمل ما سنگينتر است.در واقع اين شخصيتهاى بزرگ و نمونه، معیار سنجش اعمالند و اعمال هركس به آن اندازهاى كه به آنها شباهت دارد «وزين» است، و آنچه به آنها شباهت ندارد بى وزن يا كم وزن است، حتى در اين جهان نيز اولياء اللَّه نيز مقياس سنجشند ولى در جهان ديگر اين مسأله به مرحله ظهور و بروز مىرسد.در بیان ویژگی های اولياءاللَّه باید گفت آنها مىدانند دنيا سرايى است ناپايدار، كه بايد از آن زاد و توشه براى سفر طولانى آخرت برگيرند.هم چنین آنها از وسوسه ها و نقشه هاى پيچيده شيطان و شيطانصفتان بيمناكاند. چرا که اولياءاللَّه طرفدار حقاند؛ لذا دشمن ظلم و ستم هستند.خوف و رجاء، وجود آنها را پر كرده ،به همين دليل نه دلبستگى به غير او دارند، نه غير او را در سرنوشت خود مؤثر مىدانند و نه از غير او بيمناك اند.اولیاء الله مىدانند مقامها و ثروتها سرانجام، آنها را ترك مىكند و تنها با كفنى ساده بهسوى ديار آخرت رهسپار مىشوند پس چه بهتر كه دل به اين امور عاريتى نبندند. دوستان واقعی خدا رسيدن به زرق و برق،اموال و مقامات دنيوى را نه تنها براى خود افتخارى نمىدانند بلكه آن را سبب از دست دادن توفيقات بيشتر می دانند.سرچشمه فهم مردم از قرآن، آنها هستند و سرچشمه علوم آنها، قرآن است، به نحوی که مقام و منزلت آنان در نزد مردم بهوسيله قرآن دانسته مىشود.اولیای الهی همچون چشمه هايى هستند كه از منابع زيرزمين مدد مىگيرند و سپس بهسوى باغها و گلزارها و كشتزارها سرازير مىشوند.پیوند علم و آگاهى آنها و علم و آگاهى مردم بهوسيله آنها، سبب شده تا قرآن مجيد آنها را ستوده و منزلت آنها را روشن نماید.
از شایعه بترسید!(دکتر الهی قمشهای:700 سال پیش در اصفهان مسجدی می ساختند.کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند.پیرزنی از آنجا رد می شد .ناگهان پیرزن ایستاد و گفت: به نظرم مناره مسجد کج است!
کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد: ساکت !چوب بیاورید . کارگر بیاورید . چوب را به مناره تکیه دهید . حالا همه باهم . فشااار دهید . فشااااااااااار !!!و مرتب از پیرزن می پرسید: مادر ،درست شد؟بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد .کارگران گفتند: مگر می شود مناره را با فشار صاف کرد ؟معمار گفت : نه ! ولی می توان جلوی شایعه را گرفت !اگر پیرزن می رفت و به اشتباه به مردم می گفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا می گرفت . دیگر هرگز نمی شد مناره را در نظر مردم صاف کرد.ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم!!!از شایعه بترسید !در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید !اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد..
هر قدر این درک حضور تقویت شود... :(حکمت گمشده ی مؤ من است، لذا مؤ من باید آن را ولو از کافر فرا گیرد.)
با تامل در احوال دیگران حتی کافران برای انسان تنبه حاصل می شود.نقل شده که دو نفر مرد و زن از کفار محض، با یکدیگر مواعده ی خلاف دین و شرع می گذارند و جای خلوتی پیدا می کنند که هیچ مانعی وجود نداشته است، با این وجود یکی از آن ها (مرد یا زن) مطلع می شود که روی صورت بت آن ها باز است و مثلا ما را نگاه می کند. لذا بلند می شود و جامه ای بر صورت بت می اندازد تا به اصطلاح آن ها را نبیند.این داستان چه قدر عبرت است برای مؤ من! آن کافر صورت بتی را که هیچ نمی داند می پوشاند. بنابراین، ما اگر خدا را همه جا حاضر و ناظر ببینیم چگونه باید باشیم؟! از نگاه یک انسان عادی هراس داریم، و به خاطر عدم اطلاع افراد معمولی در را می بندیم، بلکه از طفل حیا می کنیم چه رسد به نظر خدا.از این ماجرا باید عبرت بگیریم که در برابر ذاتی که حیلولت و جدایی او از ما محال است و در همه جا حاضر و بر ما ناظر است، چگونه باید باشیم و مرتکب معاصی نشویم؟!هر قدر این درک حضور تقویت شود، انسان محفوظتر و مامون تر است؛ و هر قدر تضعیف شود، مصونیت و مامونیت او کمتر است.«در محضر بهجت»