صدقه ؛ آداب و آثار آن 98/10/11
صدقه ؛ آداب و آثار آن
صدقه، به اموالی میگویند که به قصد قُربَت در راه خدا داده میشود. صدقه یا واجب است یا مستحب که در قرآن و روایات مصارف و شرایط آن بیان شده است. صدقه دادن نه تنها موجب کم شدن اموال انسان نمیشود، بلکه برکت و یا افزایش اموال را نیز به دنبال دارد. بنابر آیات و روایات گیرنده صدقه خداوند است لذا بهتر است که صدقه از اموال پاک باشد و به صورت پنهانی داده شود. برای صدقه در روایات آثار زیادی از جمله شفای مریض و طولانی شدن عمر بیان شده است.
صدقه کمک مالی به دیگرانی است که ناتوان از تامین نیازهای حتی ابتدایی خویش هستند. از این رو صدقهدهندگان به عنوان اهل احسان شناخته میشوند. بر اساس آموزههای قرآن، صدقه مالی از سوی مومنان به معنای جمع میان حسن فاعلی و حسن فعلی است. مومن در صدقه مالی، صداقت و راستی خویش را نشان میدهد و قول و اعتقادش را با فعل و عمل خویش تصدیق میکند. اینگونه است که در صدقه، اخلاص خودنمایی میکند و آثار و برکاتش نیز به شکل دو چندان نصیب صدقه دهنده میشود؛ چرا که رضایت و خشنودی خدا، به طور طبیعی آثاری دارد که از راه دیگر تحقق نمییابد.(بقره، آیه ۲۶۴؛ حدید، آیه ۱۸)صدقه در کنار نماز دارای جایگاه بسیار ارزشمندی در تعالیم و آموزههای قرآن دارد(قیامت، آیات ۳۱ و ۳۲) بهطوری که خدا در قرآن، صدقه را از بهترین و ارزشمندترین کارها دانسته است(بقره، آیه ۲۸۰؛ مجادله، آیه ۱۲)؛ زیرا واجب شدن صدقه و نه هر عمل پسندیده دیگر بر کسانى که مى خواستند با پیامبر(ص) نجوا کنند و با آن حضرت گفتوگوى محرمانه داشته باشند، بیانگر این معنا است که صدقه از نظر خدا بسیار ارزشمند و از بهترین کارها است؛ افزون بر اینکه خدا صدقه دادن را به منزله قرض دادن به خدا معرفی کرده است.(حدید، آیه ۱۸)همچنین از نظر قرآن، انسان اگر بخواهد شکر نعمتی را به جا آورد، میبایست از هر چه خدا داده به دیگران نیز ببخشد تا اینگونه شکر عملی را به جا آورد. بنابراین کسی که صدقه نمیدهد و به جای آن دنبال ربا و رباخواری میرود در حقیقت نسبت به نعمت ،کفران نموده و ناسپاس است(بقره، آیه ۲۷۶)؛ از مقابله ربا با صدقه در این آیه استفاده مى شود که این دو در آثار و تبعات متضادّ یکدیگرند، بنا بر این چون رباخوارى نشانه ناسپاسى و گناهکارى است، صدقه دادن، نشانه سپاسگزارى و فرمانبرى است.در آیات قرآن نکاتی درباره صدقه بیان شده که برخی از آنها در اینجا بیان میشود. بیگمان مراعات این امور و دانستن آنها میتواند در شیوه و سبک زندگی ما تاثیر شگرفی بهجا گذارد:نکات قرآنی درباره صدقه:۱- صدقه قرض به خدا: کسی که صدقه میدهد در حقیقت به خدا قرض میدهد و با این کار خویش خدا را نسبت به خویش مقروض میکند و افزون بر اینکه مالش را پر برکت و دو چندان میکند، خدا نیز مزد کریمانهای به او میدهد.(حدید، آیه ۱۸ 2-صدقه به نسبت دارایی: مردم از نظر دارایی در یک سطح نیستند؛ بنابراین، نمیتوان عددی کم یا زیاد را به عنوان مقدار صدقه تعیین کرد. البته در برخی از اقسام صدقه مانند صدقه واجب چون خمس و زکات نسبتی چون یک پنجم در خمس بیان شده است. در صدقات مستحب نیز بهتر است که انسان همواره نسبتی را در نظر داشته باشد. ۳- تداوم صدقه: صدقه میبایست تداوم داشته باشد به طوری که صدقه دادن به عنوان ملکه و مقوم ذاتی شخص در آید(احزاب، آیه ۳۵؛ حدید، آیه ۱۸)؛ ۴- پاداش خدا: صدقه دهنده چون به خدا قرض میدهد، خدا ضامن مال او خواهد شد، بهطوری که مال اندکش را دو چندان میکند. ۵- حبط صدقه: خدا به صدقهدهندگان هشدار میدهد که با منت و آزارکاری نکنند که صدقاتشان حبط و تباه شود و آثار و برکاتی بر آن مترتب نشود.(بقره، آیات ۲۶۴ و ۲۶۶)۶- بخشش از فضل الهی: بهتر است که هر کسی از هر چه خدا به او داده چیزی را به دیگران بدهد که نیازمند یا سائل هستند(ذاریات، آیه ۱۹؛ معارج، آیات ۲۴ و ۲۵)؛ ۷- بخشش بدهی تهیدست: از نظر قرآن کسانی که قرضالحسنه میدهند، وقتی در مییابند شخص قرضگیرنده تهیدست و ناتوان از پرداخت قرض خودش است، بهتر است که آن را به عنوان صدقه حساب کرده و آن را ببخشند که خود قرض به خدا است.(بقره، آیات ۲۷۸ تا ۲۸۰) ۸- بخشش خون بها: هم چنین بخشیدن خونبها از سوی خانواده مقتول به عنوان صدقه، کاری پسندیده است.(نساء، آیه ۹۲)۹- جواز درخواست صدقه: کمک مالی به دیگران در قالب انواع و اقسام انفاقات و صدقات مالی امری پسندیده است؛ البته اگر کسی نیازمند شد میتواند دست نیاز به سوی مردم دراز کند و از دیگران کمک مالی و صدقه بخواهد؛ چنانکه برادران یوسف(ع) درخواست صدقه داشتند(یوسف، آیه ۸۸)؛ ۱۰- امر و دعوت به صدقه: دعوت دیگران به دادن صدقه جایز و روا است؛ از همین رو در آیه ۱۱۴ سوره نساء، در مسئله نجوا از «امر بصدقه» سخن به میان آمده است.(المیزان، ج ۵، ص ۸۱)۱۱- ایمان به خدا و معاد: از نظر آموزههای قرآن، اموری در ترغیب انسان به دادن صدقه نقش اساسی دارد که از جمله آنها میتوان به معاد و مرگ اشاره کرد. ۱۲- مقام صالحان: اعمال صالح اموری است که بهترین وضعیت را برای خود انسان و دیگران فراهم میآورد و تضادها و نزاعهای مخرب را از میان میبرد. در میان اعمال صالح برخی از اعمال است که انسان را به مقام صالحان میرساند و صلح را جزو ملکه و مقومات ذاتی انسان میکند. از نظر قرآن، صدقه از جمله اعمال صالحی است که انسان را به این مقام رسانده و آثار و برکات آن را برایش رقم میزند.(توبه، آیه ۷۵(
۱۳- صدقه کفاره: برخی از اعمال به عنوان گناه تلقی میشود. برای رهایی از آثار و تبعات آن، غیر از استغفار و توبه لازم است تا صدقاتی داده شود. از جمله میتوان به روزه یا صدقه و یا قربانى، به عنون فدیه و کفّاره تراشیدن سر قبل از قربانى، براى مُحرم معذور اشاره کرد که در قرآن بیان شده است.(بقره، آیه ۱۸۶( ۱۴- صدقه برتر: از نظر قرآن، هر صدقه با اخلاص و صداقت که به دور از ریا و اذیت و آزار باشد، از صدقات برتری است که آثار بسیاری بر آن مترتب خواهد شد.(بقره، آیات ۲۶۳ و ۲۶۴(۱۵- جواز صدقه به غیر مسلمان: از نظر قرآن پرداخت صدقات مستحبی به غیر مسلمان جایز و روا است(بقره، آیه ۲۷۲)؛ ۱۶- صدقه آشکار و نهانی: از نظر قرآن، گاه لازم است صدقات، آشکار و گاه نهانی باشد؛ اصولا صدقات آشکار موجب تشویق دیگران به انجام این عمل میشود؛ اما گاه لازم است تا انسان با صدقات نهانی ضمن حفظ حرمت و عرض مومنان، برای اخلاص عمل از هر گونه رفتاری که شائبه ریا و خودنمایی دارد، جلوگیری کند. به هر حال، دادن صدقات آشکار و نهان باید در دستور کار هر مسلمانی باشد؛ ۱۷- صدقه عامل محبت خدا: از نظر قرآن کسانی که صدقه میدهند افزون بر اینکه سپاس عملی نسبت به نعمتهای خدایی را نشان میدهند، موجبات محبت الهی را نیز فراهم میآورند و محبوب خدا میشوند.(بقره، آیه ۲۷۶)۱۸- مغفرت الهی: با صدقه میتوان آمرزش گناهان را امید داشت و به مغفرت الهی دست یافت.(احزاب، آیه ۳۵(۱۹- رغبت در صدقه: بهترین صدقه این است که از روی میل و رغبت باشد نه به عنوان کفاره یا دفع و رفع بلا، هر چند که چنین صدقاتی نیز مقبول است(توبه، آیه ۷۹)؛ ۲۰- مال خوب: در صدقه بهتر است که انسان از بهترین مال خویش به دیگران ببخشد (حدید، آیه ۱۸)؛ ۲۱- حفظ آبرو: بهتر است هنگام صدقه بهگونهای عمل شود که آبروی شخص گیرنده حفظ شود. از همین رو حفظ حیثیّت و آبروى دریافتکننده مال، از آداب صدقه دانسته شده است.(بقره، آیه ۲۶۳)
۲۲- دست خدا: انفاقکننده هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکرده، بلکه خود را واسطه بین خدا و خلق بداند.(بقره، آیه ۲۶۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲۳، ص۳۲۴)