سبک زندگی اسلامی                       

مبادا کسی برای اصلاح دنیای خود از دینش بکاهد(آیت الله جوادی آملی منبع):حضرت در جریان «نوف بکالی»، به او فرمود کسی که بیراهه می‌رود یا راه دیگری را می‌بندد یا کسی که با مال حرام و اختلاس بخواهد آبرو پیدا کند، طولی نمی‌کشد که از مَرکَب پیاده می‌شود! فرمود حسابتان مشخص باشد، آن کسی که امروز سوار است همیشه سوار نخواهد بود و آن کسی که امروز پیاده است همیشه پیاده نخواهد بود.حضرت در ادامه می‌فرماید :مبادا کسی برای اصلاح دنیای خود از دینش بکاهد! یک روز حسابی هست، فرمود ممکن نیست کسی از دین خود بکاهد و بخواهد بر دنیای خود بیافزاید مگر اینکه خسارت می‌بیند. به «نوف» فرمود الآن سحر است، هر کس در این فرصت زرّین با خدای خود مناجات کند، جواب مثبت می‌شنود.خداوند در سوره مبارکه «بقره» به ما اجازه داد که از او بخواهیم: ﴿رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ﴾؛ اما برخی‌ها می‌گویند: ﴿رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا﴾ و دیگر حسنه نمی‌خواهند در مورد این گروه فرمود: اینها در آخرت نصیبی نخواهند داشت، اینها که فقط دنیا می‌خواهند نه حسنه دنیا اما مردان الهی می‌گویند خدایا هم حسنه دنیا و هم حسنه آخرت را به ما بده!یکی از برجسته‌ترین حسنه دنیا این است که آدم طرزی زندگی کند که خوبان جامعه به او اقتدا کنند؛ ﴿وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً﴾ یعنی مقام علمی‌اش طرزی باشد که هر کس مشکل علمی دارد از او بپرسد، مقام تدبیری او طوری باشد که هر کسی مشورت می‌خواهد از او بهره بگیرد، مقام نصح و نصیحت کردن او طوری باشد که اگر نصیحت بخواهد به او بگوید، این از بهترین حسنات دنیوی است.فرمود اگر کسی برای دنیا برخی از معارف دین را کنار بگذارد دنیا و آخرت او هر دو در خطر خواهد بود. ما هستیم و دین ما؛ اگر حساب همین چند سال دنیا بود مشکلی نداشتیم اما ما یک موجود ابدی هستیم و دین با ابدیت ما در ارتباط است، مبادا خدای ناکرده اگر مشکلی پیش آمد، به نفع دنیا از دینمان کم کنیم، حضرت فرمود هر کس از دین خود کاست برای اینکه به دنیا برسد، هرگز نخواهد رسید.حضرت در اینجا فرمود چه بسا دانشمندانی که کشته جهل‌اند؛ با اینکه این عالم سالیان متمادی در حوزه یا دانشگاه درس خواند، این درس نتوانست او را نجات بدهد و جهل درونی او باعث قتل او شد! اما این کدام جهل است که با علم جمع می‌شود؟ کدام جاهل است که با عالم جمع می‌شود؟: در درون و در دستگاه روح و نفس ما مَقسمی هست و زیر این مَقسم چهار قسم وجود دارد؛ این نفس و روح دارای قوا و شئون متعدد است، بخشی از آن به عنوان «عقل نظر» متولی اندیشه است که تصور، تصدیق، قضیه، استدلال و برهان کار آن است و بخشی به عنوان «عقل عمل» متولی عمل است و ائمه (ع )آن را این چنین معرفی کردند که این متولی انگیزه است نه اندیشه. این هیچ کاری به درس و بحث ندارد بلکه فقط اراده، تصمیم، محبت و نیت اینها، کار اوست.قسم اول آن است که هم عقل نظر شخص سالم است و هم عقل عملی او، چنین فردی عالِم با عمل است او خوب می‌فهمد و خوب هم عمل می‌کند. قسم دوم کسانی‌اند که عقل نظری آنها سالم است اما عقل عملی آنها فلج است چنین شخصی می‌شود عالم بی‌عمل. قسم سوم کسانی‌اند که در بخش اراده خیلی قوی‌اند ولی در بخش علم ضعیف‌اند این افراد همان مقدسان بی‌درک هستند و قسم چهارم فاقد طهورین هستند؛ یعنی نه خوب می‌فهمد نه اهل اراده و تصمیم است، این شخص جاهل متهتّک است  :مهر                 

  آیــت الله مجتهدی:امام صادق برای آرامش یاد کردن سه چیز را دستور دادند: یاد کردن از هم پاشیده شدن بدن انسان وقتی در قبر گذاشته می شود. رد شدن اشخاصی که دوستشان داری موقع دفن. خارج شدن کرم از دهان و بینی در قبر ...ببینید اینطوری هستید

فوائد حزن در قلب مؤمن :باید کم بخندند و بسیار گریه کنند، و این جزاى اعمالى است که آن‌ها انجام می‌دادند. (82 - توبه)

امام حسین (ع) می‌فرمایند:گریستنِ چشم‌ها و ترسِ قلب‌ها رحمتی از جانب خداست. فوائد قلب محزون چیست؟:1- قلب محزون نفسش کور است و چیزی از او طلب نمی‌کند.فرض کنید کسی بیماری سرطان دارد و محزون است، چنین کسی قطعاً نفسش از او طلب چلوکباب نمی‌کند، نفسش از او طلب گردش در لب دریا را نمی‌کند. پس قلبی که حزن و ترس از تقویِ الهی داشت، نفسش او را گرفتار نمی‌کند. چنانچه کسانی که چنین حزن و ترسی ندارند، نفس‌شان از آن‌ها تمنایِ شادکردن دارد.

2- قلب محزون، دلبستگی به دنیا ندارد چون در دنیا چیزی نمی‌بیند که او را شاد کند. دنبال خانه‌ی بزرگ و خودروی گران‌قیمت نیست. پس می‌تواند خیلی راحت اهلِ بخشش باشد و از گناه دوری کند. 3- خداوند قلب محزون را از بیماری و فقر و مصیبت دور می‌کند، چرا که این قلب پیوسته به یاد خدا و به فکر جمع‌کردن توشه‌ای برای آخرت بوده و از نعمات دنیا، مست و مغرور نمی‌شود و شکر آن نعمات را به جای می‌آورد. پس طبیعی است کسی که قلبش محزون نباشد خداوند او را با بیماری و فقر و مصیبت، محزون می‌کند تا از فوائد قلب محزون،  بهره‌مندش سازد. 4- قلب محزون سکوتش بیشتر است و نتیجه‌ی سکوت، «تفکر» است. 5- قلب محزون در فکر نجات خویش از حزن است و فقط به عیوب و درد خویش می‌اندیشد و در حسرت و حسد و در فکر زندگی دیگران نیست.نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: در اهل بهشت نگریستم اکثراً از فقرا بودند و در اهل جهنم نگریستم اکثرشان از زنان بودند. (بالاترین گناهان برای زبان است و شیطان در فکِ زنان جای کرده و پرحرفی می‌کنند و اکثراً گناهان زبان را زنان مرتکب می‌شوند.)نهج‌الفصاحه