سبک زندگی اسلامی                

کلیدی ترین رمز موفقیت فرزندان:یکی از کلیدی‌ترین رمزهای موفقیت فرزندان در طول زندگی، دعای خیر والدین در حق ایشان می‌باشد. دعای پدر و مادر در حق فرزند آن گاه که از دل برآید، دعایی است که آسمان‌های هفت‌گانه را در می‌نوردد و بدون هیچ حجابی در محضر پروردگار به اجابت می‌رسد. از سوی دیگر نفرین پدر و مادر فراتر از ابرها به سوی پروردگار بالا می‌رود و سریع‌تر از ضربت شمشیر به اجابت می‌رسد.از این رو باید پدران و مادران با نیت‌های صادقانه در تربیت فرزندانی منتظر و آماده جان فشانی در رکاب حضرت مهدی، پیاپی دست دعا به سوی پروردگار بردارند و برای موفقیت خود در پرورش فرزندانی مهدی یاور دعا نمایند.خاطره پدر علامه مجلسی (ره)؛ درباره استجابت دعای والدین در حق فرزند، به عنوان یک شاهد تاریخی، بسیار قابل تأمل است. آن جناب می‌گوید:در سحرگاهی پس از به پایان رساندن نماز شب و به هنگام مناجات با پروردگار، حال خوشی دست داد که دریافتم اگر در آن هنگام درخواستی نمایم، اجابت خواهد شد. اندیشیدم که چه دعا و درخواستی نمایم که ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره‌اش بلند شد. بی درنگ گفتم: «پروردگارا، به حق محمد و آل محمد (ص) این کودک را از مبلّغان دینت، ناشران احکام پیامبرت و از یاران امام زمانت قرار ده و در این راه او را به توفیق‌های بی پایان نایل گردان!»سرافرازی شیعه در طول تاریخ مدیون تلاش‌های احیا گرانه علامه محمد باقر مجلسی(ره) است.از این رو والدینی که می‌خواهند در «تربیت مهدوی» فرزندانشان موفق باشند و فرزندانی عاشق خدا، قرآن و اهل‌بیت: تربیت نمایند و آن گاه مهدی یاورانی رشید را به تاریخ بشر هدیه نمایند، باید از عامل دعا در حق فرزندانشان کمال استفاده و بهره را ببرند.

1173 سال است که رادمردی الهی منتظر به ثمر رسیدن 313 سردار و تربیت یافتن یاورانی مخلص و کامل است. دعا نماییم که خانواده‌های ما مهد پرورش آن سرداران و این مهدی یاوران گردد و به زودی آن امام نور را از انتظار به درآورد!

کسانی که خدا آنها را دوست ندارد:خداوند دشمن کسی است که دنیا را به خوبی می‌شناسد اما آخرت را نمی‌شناسد، خداوند از کسی که در حیات خود بخیل بوده اما هنگام مرگ سخاوتمند می‌شود، بیزار است.خداوند نسبت به دنیا بغض دارد، ما هم باید به آن بغض داشته باشیم.کفاف و عفاف یعنی اینکه اولا انسان به حرام نیفتد، ثانیا شأن او نیز حفظ شود و دستش جلوی دیگران دراز نشود.ما به عنوان شیعه باید رفتارمان شبیه امیرمومنان امام علی(ع) باشد. حضرت(ع) چطور فکر می‌کنند، ما هم همان‌طور فکر کنیم. مولای متقیان(ع) به چه چیزی تمایل دارند، ما هم به همان تمایل داشته باشیم. حضرت(ع) چه کار می‌کنند ما هم همان کار را انجام بدهیم.گرایش و تمایل ایشان، مبتنی بر بغض به دنیا است. کُنش و رفتارشان، زهد نسبت به دنیا است. اگر بخواهیم عمل ما شبیه به امیرمومنان امام علی(ع) باشد، باید این موارد را رعایت کنیم تا زاهد حقیقی شویم.

بنده حقیقی خداوند از بخل و بداخلاقی نفرت دارد، از پرحرفی، پرخوابی، پرخوری بیزار است، دنبال لغزش در زندگی مردم نیست، عمل او از لباسش بهتر است؛ یعنی اینگونه نیست که در ظاهر زهد و تقوا داشته باشد اما عملش، فرعونی باشد. بر خانواده سخت‌گیر نیست، مردم از زبان او در امان هستند، قرآن را مطالعه و به آن عمل می‌کند، کینه‌توز نیست.خداوند از هر بدعت گذاری بیزار است، بندگان حقیقی خداوند از کسانی نیستند که در مقابل برادران دینی خود عبوس باشند، همچنین خداوند، ثروتمند ظالم، پیرمرد نادان و فقیر متکبر را دوست ندارد و خداوند از پیرمردی که خود را شبیه جوانان می‌کند، بدش می‌آید.کسی که صدقه می‌دهد ولی منت می‌گذارد، فقیری که اسراف می‌کند، تاجری که قسم می‌خورد، عابدی که متکبر است، صاحب‌منصبی که ظلم می‌کند، کسی که عمرش به رابطه نامشروع گذشته است.حجت‌الاسلام علوی تهرانی -منبعخبرگزاری شبستان

مرگ، پایان زندگی نیست!:انسان معاصر، عادت کرده است که چندان به غایات و فرجام ها نیندیشد؛ زیرا اندیشیدن به آینده دور، به کار او در ساخت و ساز دنیای مدرن نمی آید. «چرا انسان هست»، چندان اهمیت ندارد، اما این که «چگونه باید باشد»، در نظرش بسیار مهم است! حال آن که در اندیشه های شرقی و دینی، پاسخ سوال دوم را از دل پاسخی که به سوال اول (انسان چیست و چرا هست)؟ می دهیم، بیرون باید کشید. مرگ در پایان زندگی است، اما معنای زندگی را باید در آن جست و جو کرد. امور بسیاری را می توان نام برد که چنین وضعی دارند؛ یعنی اگرچه در پایان قرار می گیرند، اما در واقع آغازند.از این رو، نباید مردن را فوت خواند؛ بلکه تعبیر درست تر و حقیقی تر «وفات» است که در قرآن و متون روایی ما نیز از آن استفاده شده است؛ زیرا آن چه در هنگام مرگ، اتفاق می افتد، نوعی جهش کیهانی است که شامل عمده ترین تغییرات بیولوژیک نیز می شود. بنابراین «فوت» نابودی مطلق نیست، وفات باز پس دادن امانتی است که زمان استرداد آن فرا رسیده است.معنابخشی مرگ به زندگی و هدف سازی برای آن، به قدری است که برخی نویسندگان غربی، اعتقاد به حیات پس از مرگ را، حتی اساسی تر از اعتقاد به خدا دانسته اند! به عقیده این گروه، اعتقاد به خدا بدون باورمندی به جهان پس از مرگ، تأثیر چندانی بر زندگی انسان دارد؛ زیرا بدون اعتقاد به حیات جاودانه برای انسان، خداوند برای انسان وجودی مساوی با عدم دارد؛ یعنی بود و نبودش، فقط در همین چند روزی که می خوریم و می آشامیم، به کار می آید و بس!حشر، یا شروع زندگی مجدد که به واقع تجدید فراش است، راز زندگی پر مشقت این جهانی را بازگو می کند. مردمی که چشم باور خود را بر روی حیات جاودانه می بندند، نمی توانند سر حکمت این همه رنجی را که در این زندگی می بینند یا می کشند، دریابند.منبع: مجله یاران امین (79)، رضا بابایی