سبک زندگی اسلامی                    

امام حسین(ع) و تفسیر انفسی ذکر خدا:حسین علیه السلام فقط ذاکر نیست، بلکه خود ذکر است و آینه تمام نمای مذکور. توجه به حسین توجه به خدای عالم است و مایه اطمینان.بارها خواندیم از قرآن کریم که (الرعد /‏۲۸): (هدایت شدگان) کسانی هستند که ایمان آورده و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد.در تفسیر تستری ذیل این آیه آمده: هر گاه بنده مشغول طاعت خدا باشد ذاکر است و اگر امری به ذهنش خطور کرد آن امر خطور یافته قاطع ذکر است.قشیری در لطائف الاشارات می‌گوید: اگر قلب بنده‌ای با ذکر خدا مطمئن نشد این امر به خللی در قلب او باز می‌گردد و قلبش در فهرست قلب‌های صحیح قرار ندارد.غزالی در منهاج العارفین می‌نویسد: ذکر خالص آن است که در آن غیر خدا در میان نباشد.در مرصاد العباد آمده: چون سلطان ذکر ساکن ولایت دل بود دل با او اطمینان و انس گیرد و با هرچه جز اوست وحشت ظاهر کند.نویسنده کاشف الاسرار ذیل این آیه اظهار می‌دارد: دل حقیقی آن است که در او جز ذکر حق نباشد.کاشانی در شرح منازل درباره این آیه می‌گوید: مصداق این آیه کسی است که قلبش رب خویش را فراموش نمی‌کند و لحظه‌ای از او غافل نمی‌شود و هر گاه از وعید خدا بترسد و خوف بر او غلبه کند خدا از باب وعدش سکینه را بر قلبش نازل می‌کند و رجا بر او غلبه می‌کند و مطمئن به رجا می‌شود.ایام محرم است و من مشغول تأمل در این آیه. به ذهنم گذشت که کربلا سال ۶۱ هجری را تجلی این آیه بدانم و حسین علیه السلام را در طوفان بلا، کانون ذکر و گرانیگاه آرامش به اذن خدا.

در گامی دیگر، می‌توان گفت: حسین علیه السلام فقط ذاکر نیست، بلکه خود ذکر است و آینه تمام نمای مذکور. با این توضیح که: توجه به حقیقتی که در او غیر خدا راه ندارد و ذهن و زبان و سیره و رفتارش یکپارچه حق و حق نماست این حقیقت هم ذکر خداست و توجه به او توجه به خدای عالم است و مایه اطمینان.از منظر تفسیر انفسی یاد شده می‌توان داستان ماندن اصحاب عاشورایی را طور دیگری هم دید: می‌گویند امام حسین علیه السلام در تاسوعا به اصحابش گفت من بیعتم را از شما برداشتم و می‌توانید بروید اصحاب باوفایش که جز حسین علیه السلام را کانون ذکر و در پی آن، کانون اطمینان و سکینه نیافتند ترک امام را ترک ذکر خدا یافتند و عاشقانه ماندند….

معرفت خدا و پیامبر;أميرمؤمنان(ع)فرمود:سربازان!برجای خود محکم بایستید!در برابر بلاها و مشکلات استقامت ورزید، شمشیرها و نیروهایتان را در راه هوی و هوس و کلماتی که از زبانتان بیرون می آید به کارنیندازید. و درباره آنچه خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب مکنید. زیرا آن کس که از شما که در بسترخویش بمیرد، ولی به طور شایسته معرفت خدا و پیامبر و أهل بيتش را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است .و اجر و پاداشش خداست. و ثواب أعمال شایسته ای را که قصد انجام آن را داشته است می برد، و نیّتش جانشین ضربات شمشیرش قرارمی گیرد.  (این سخن را به این خاطر می گویم که )هر چیزی وقت مشخّصی دارد و سرآمدی معیّن.)نهج البلاغه خطبه ۱۹۰)

  *صرفا برای عبرت*:*ولی دیر شده بود* *بعد از واقعه عاشورا حدوداً ۳۵۰۰۰ نفر در یاری اهل بیت کشته شدند ولی ...*

*اصلا ارزش کار اون ۷۲ نفر نداشت**🔹گروه اوّل توابیّن بودند ؛همونهایی که روز عاشورا سکوت کردند ، بعد از شهادت همگی قیام کردند تقریباً همه کشته شدند.  ۵۰۰۰ نفر**«ولی دیر شده بود.» گروه دوّم مردم مدینه بودند .*بعد از عاشورا قیام کردند همگی کشته شدند حدود ۱۰۰۰۰ نفر یزیدگفت : لشکری که به مدینه حمله کنه ۳ روز جان و مال و ناموس مردم مدینه برايش حلاله.*«امّا دیر شده بود.»* گروه سوّم مختار بود که بعد از جنگ‌های فراوان و کشته شدن حدود ۲۲۰۰۰ نفر گر چه قاتلان امام مظلوم را قصاص کرد*«امّا دیر شده بود.»* مردمی که در مدینه هنگام خروج امام حسین (ع) همراهیش نکردند*مردمی که هنگام ورود امام حسین علیه السلام به کوفه کمکش نکردند*همه بعدها به کمک امام رفتند*«ولی دیر شده بود.»*امام سجاد هم استقبال خاصّی از این حرکتها نمی‌کردند.«چون دیر شده بود.»* حدود ۳۵۰۰۰ نفر کشته شدند .

_*«امّا دیر شده بود.»* خیلی فرق هست بین اون ۷۲ نفری که به موقع به یاری امام‌شون رفتند*با این ۳۵۰۰۰ نفری که بعد از کشته شدن امام قیام کرد*ما باید مراقب باشیم*از امام خودمون عقب نیافتیم.*هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید .*

شکرگزاری واقعی و حقیقی به معنای این است که از تمام نعمت هایی که پروردگار یکتا در اختیار ما قرار داده به جا و درست استفاده کنیم. این نوع از شکرگزاری است که می‌توان واقعاً به آن معجزه شکرگزاری گفت.حضرت علی (ع)کمترین حق خدا بر عهده شما اینکه از نعمت های الهی در گناهان یاری نگیرید. (حکمت 330) و این حقی کوچک و در عین حال بزرگ و چشم گیر است، چرا که تمام هستی انسان، نعمتی از جانب خداوند است. وقتی هر روز سعی کنید که با دیگران مهربانتر از روز قبل باشید، دلی را نشکنید، بر سر کسی داد نزنید، تصاویر زشت را به خورد روحتان ندهید، با گوشتان غیبت و سخنان زشت و ناپاک گوش ندهید و با پاهایتان به جز مسیری که خدا می پسندد، جایی نروید شما در مسیر باشکوه شکرگزاری قرار گرفته اید و نتایج شگفت انگیز آن را خواهید دید.