آرامش روانی، عامل درمان بیماری         

شاید کسانی که از اضطراب به دام مرگ می افتند، بیش تر از کسانی باشد که با خود بیماری بمیرند؛ زیرا بیماری جسمی و بدنی هر چند که خطرناک باشد، زمانی که انسان دارای روحیه و ایمان قوی باشد، می تواند بر بسیاری از بیماری های جسمی غلبه کند؛ مگر آن که «اجل مسمی» انسان رسیده باشد که در آن حالت به تعبیر امام سجاد(ع) در دعای ۲۸ صحیفه سجادیه « هیچ وسیله ای نمی تواند حکمت الهی را تبدیل نمی کند.در حقیقت، کسانی که با رفتارها و کردارهای خویش به دام «اجل» می افتند، بیش تر از کسانی است که با «اجل مسمی» به دام مرگ می افتند؛ یعنی بیش تری مردم پیش از آن که «اجل مسمی» بر اساس حکمت و مشیت الهی موجب مرگ آنان شود، آنان با دستان خویش گور خویش را می کنند که از آن به «اجل معلق» یا «اجل غیر مسمی و غیر حتمی» تعبیر می شود. این امر چنان با اهمیت و مهم است که امام صادق(ع) می فرماید: مردم، بیشتر از آنکه با عمر خود زندگى کنند، با احسان و نیکوکارى خود زندگى مى‏ کنند و بیشتر از آن‏که با اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خود مى‏ میرند. وقتی انسان احسان می کند، آثاری برای آن است که از مهم ترین آنها «سرور» باطنی است. همین سرور باطنی موجب تقویت روحیه و افزایش ظرفیت روانی و تقویت بنیه شخص می شود به طوری که در برابر فشارها و مصیبت ها «صبر» می ورزد به سادگی در برابر توفان بلایا سربلند بیرون می آید؛ زیرا در زندگی بر خدای غنی تکیه دارد و هیچ «خوف و حزن» روحی و روانی در او پدیدار نمی شود.(رعد، آیه ۲۸؛ طه، آیه ۱۲۴)در برابر گناه موجب می شود که انسان گرفتار «ضنک» در زندگی و «حزن» و «خوف» روحی و روانی شود و در برابر بلایا و مصیبت ها از جمله بیمارها نتواند مقاومت ورزد و از درون دچار فروپاشی می شود. شکی نیست که از مهم ترین گناهانی که انسان بدان «اجل» خویش را پیش می اندازد، نومیدی و یاس از خدا است که از گناهان کبیره است. کسی که از خدا مایوس و نومید می شود، از درون فروپاشیده و فروریخته است و آثارآن در بدن و جسم ظاهر می شود و بیماری را تشدید می کند و عامل مرگ زودهنگام می شود.با نگاهی به آموزه‌های قرآن معلوم می‌شود که یکی مهم‌ترین اعمال در کاهش و افزایش عمر، اطاعت از خدا و رسول‌الله(ص) یا معصیت و مخالفت با آنان است؛ زیرا خدا می‌فرماید: خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید؛ تا برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و اجل شما را تا وقتى معین به تاخیر اندازد. اگر بدانید ما زمانی که وقت مقرر خدا برسد تاخیر بر نخواهد داشت. (نوح، آیات ۳ و ۴)خدا هم چنین در جای دیگر از قرآن به نقش گناه در کوتاهی عمر و نابودی امت‌ها در اجل معلق به صراحت اشاره داشته و می‌فرماید: و خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت.» (آل عمران، آیه ۱۱)هم چنین از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایجاد ارتباط روحی و روانی با خدا در سایه «ذکر الله» و یاد خدا موجب تحقق اطمینان نفس در انسان خواهد بود که به‌طور طبیعی آرامش روانی و به دنبال آن افزایش عمر می‌شود. از همین روست که خدا به ذکر الله به عنوان عامل «اطمینان» و آرامش روانی و روحی اشاره می کند .به هر حال، آن چه موجب می شود تاعواملی چون بیماری بدنی و جسمی، سبب مرگ زودهنگام شود، عوامل روحی و روانی است که متاثر از افکار و رفتار انسان نسبت به خدا و شرایع اسلامی است.البته بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، انسان گاهی رفتاری را انجام می دهد که دیگران را به واکنش ارادی یا غیر ارادی وادار می کند و آنان خواسته یا ناخواسته با «چشم زخم» آسیب های جدی در حدّ مرگ زودهنگام می شوند؛ یعنی رفتارهایی چون خودنمایی داشته ها و تفاخر موجب می شود تا حسادت دوستان و خویشان و نزدیکان بر انگیخته شود و آنان با «چشم زخم» خویش جان آدمی را بستانند. باید توجه داشت که چشم زخم، نیروی مرموزی است که در چشم برخی انسان‌ها وجود دارد که ممکن است با یک نگاه مخصوص، طرف مقابل را بیمار یا هلاک کند.(تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۴۲۴)از امام صادق (ع)نقل شده که فرمود: «اگر برای شما علت مرگ ها معلوم می شد هر آینه می دیدید که اکثر مردگان شما از چشم زخم هستند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «چشم زخم، حق است و می تواند قله کوه را به زیر افکند».در آیات قرآنی عوامل چندی به عنوان عوامل سلب آرامش مطرح شده است؛ ولی آن چه در این جا مهم و اساسی است، اهتمام و توجه به عواملی است که ارتباط نزدیکی با «بیماری» جسمی دارد و زمینه ساز آن می شود تا «اجل معلق» و زودهنگام گریبانگیر فرد شود و او را به هلاکت برساند.یکی از مهم ترین عوامل مربوط و مرتبط به آن، «احساس خطر» است؛ زیرا برخی به سبب احساس خطر واقعی یا کاذب ممکن است، روحیه خویش را از دست بدهند و حتی پیش از آن که «بیماری» موجب مرگ آنان شود، دست به خودکشی بزنند و مرگ زودهنگام را برای خود رقم زنند. اضطراب که به دنبال «احساس خطر» به وجود می آید شخص را به رفتارهای پریشان و غیر عقلانی و غیر علمی سوق می دهد؛ این گونه است که گاه خودش را به «دامن مرگ » می اندازد تا از خطر موهوم و حتی واقعی برهاند؛ در حالی که اگر صبر می ورزید و استقامت داشت، ممکن بود که حتی از خطر واقعی که عامل مرگ است، برهد بی آن که صدمه یا صدمه جدی ببیند. در همین روزها در رسانه ها این مطلب شنیده می شود که افراد بسیاری از ترس مرگ با بیماری کرونا، خودکشی کرده اند، یا با دیگران به مجادله و درگیر شده و به سبب خشونت، کشته شده اند؛ یا از داروهایی استفاده کرده اند که مرگ ایشان را موجب شده است؛ چنان که به نظر می رسد در برخی از استان های کشور، کسانی که با «الکل صنعتی» مردند از شمار کسانی که از بر اثر بیماری کیود ۱۹ و کرونا مردند، بیش تر است.از نظر قرآن «بلا» چه به فلسفه «ابتلاء الهی» و چه به فلسفه «عذاب و کیفر الهی» خود یکی از عواملی است که موجب اضطراب در افراد و سلب آرامش می شود و آنان را به رفتارهای خطرناک و نابهنجار و حتی مرگ سوق می دهد.«شایعات» از دیگر عوامل موثر در پریشان حالی و اضطراب در افراد بی ایمان و سست ایمان می شود، به طوری که متاثر از شایعات رفتارهایی را انجام می دهند که مرگ زودهنگام آنان را به دنبال دارد.

در آیات قرآنی تلاش جدی شده تا با بیان عوامل ایجاد آرامش، مردم را از اضطراب و تشویش و دلنگرانی برهاند؛ زیرا کسی که گرفتار اضطراب و تشویش است، نمی تواند با بیماری های سخت درمان مبارزه کند، اما کسی که دارای روح و روحیه قوی باشد، حتی می تواند بر بیماری بی درمان غلبه کرده و چیره شود، چه رسد که در برابر بیماری های سخت درمان عاجز و ناتوان باشد.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، باور و اعتقادات نقش اساسی و کلیدی را در ایجاد و تقویت آرامش و رهایی از اضطراب های گوناگون دارد. استفاده از اسباب و توسل به وسایل مادی معنوی و دادن صدقه موجب می شود تا شخص به آرامشی دست یابد که دیگر خوف و حزن در آن راه ندارد(بقره، آیه ۲۷۷؛ احقاف، ایه ۱۳)این استقامتی که از دعا و نیایش و توسل و توکل به خدا به دست می آید، بهترین دارو برای درمان هر بیماری از جمله بیمارهای واگیری است که جوامع بدان گرفتار می شوند.(احقاف، آیه ۱۳).