بیماریهای کیفری و بیماریهای ابتلایی 99/7/14
بیماریهای کیفری و بیماریهای ابتلایی
از نظر قرآن، انسانها عموما به دو دسته اساسی بیماریها مبتلا میشوند که بخشی از آن به «روان و نفس» ارتباط دارد که از جمله آنها میتوان به بیماری کفر و شرک و نفاق در امر اعتقادی، بیماریهای نفسانی شهوت و غضب و بیماریهای جنون و مانند آنها اشاره کرد. بخشی دیگر از بیمارها در ارتباط با جسم است. این دسته از بیماریها هر چند در مقایسه بیماریهای روانی از اهمیت زیادی برخوردار نیستند، ولی بخشی از زندگی انسانها را به خود درگیر میکند. کم اهمیتی بیماریهای جسمی نسبت به بیماریهای روحی و روانی به آن دلیل است که بیماریهای اخیر پیامدهای بسیار خطرناکی دارد، به طوری که نه تنها دنیا بلکه آخرت بیماران را به مخاطره میاندازد؛ از این رو بخش اعظم آموزههای قرآن و اصولا خود قرآن برای درمان و شفای همین بیماریهای روانی و روحی نازل شده است.(اسراء، آیه ۸۲)از نظر قرآن برخی از بیماریها برای مجازات و کیفر است؛ چنانکه گرفتاری سامری به بیماری دوری از اجتماع و عدم توان تماس و لمس، به سبب بلا و کیفری بود که بهخاطر ایجاد گوساله پرستی در قوم یهود دچار آن شده بود. البته برخی از پیامبران به سبب ترک اولی نیز گرفتار بیماری پوستی و بدنی شدند که از جمله آنها حضرت یونس(ع) است؛ زیرا ایشان مدتی چهل شبانهروز در شکم ماهی بود که در تاریکی سهگانه قرار داشت و از هیچگونه نوری بهره نمیبرد. اینگونه است که در شکم ماهی بیمار میشود و ناچار خود را با بوته کدو درمان میکند تا بیماری پوستی او شفا یابد.(صافات، آیات ۱۳۹ تا ۱۴۶(خدا در قرآن بیان میکند که برخی از افراد در زندگی دنیوی به آزمون و ابتلا «شرور» گرفتار میشوند؛ زیرا اصل ابتلا که از سنتهای اساسی حاکم بر هستی است (عنکبوت، آیات ۲ و ۳)، بر محور آزمون با «شرور» میگردد و کمتر کسی با «خیر» آزموده میشود؛ البته این بدان معنا نیست که کسی با «خیر» آزموده نشود و گرفتار ابتلای خیر نشود؛ زیرا خدا میفرماید: و قطعا شما را به چیزى از قبیلترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماییم و مژده ده شکیبایان را؛همان کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد مى گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم؛ بر ایشان دعاها و درودها و رحمتى از پروردگارشان باد و راهیافتگان هم خود ایشانند. (بقره، آیات ۱۵۵ و۱۵۷)خدا در این آیه نیز بیان میکند که بیشترین آزمونها و فتنهها از طریق شرور انجام میشود، هر چند که گاه نیز به خیرات نیز اشخاص آزموده میشوند. البته ممکن است این بیماریها موجب مرگ شود؛ همچنین باید توجه داشت که بیماری به معنای کیفر الهی و برای پاکسازی شخص از گناه یا خطا نیست؛ بلکه گاه برای سنجش وابتلا است تا معلوم شود چه اندازه نسبت به حکمت و علم الهی ایمان دارد و مشیت و اراده الهی را میپذیرد و با آن مخالفت نمیکند.از آنجا که سنت الهی بر آزمونها و ابتلائاتی به نام شرور و بیماری و فقر و مرض است، بنابراین، حتی پیامبران و اولیای الهی نیز گرفتار چنین ابتلائات میشوند که از جمله معروفترین آنها حضرت ایوب(ع) و حضرت یعقوب(ع) است که یکی گرفتار انواع بیماریها و دیگری گرفتار کورچشمی شد. خدا در آیات قرآن برای درمان بیماریهای جسمی دو راهکار اساسی بیان داشته است که شامل درمان از طریق اسباب ظاهری و اسباب باطنی است. بنابراین، در درمان بیماریهای جسمی بیمار و پزشک نباید تنها به اسباب ظاهری و درمان شیمیایی یا گیاهی یا جراحی بسنده کنند، بلکه لازم است از ابزارها و اسباب باطنی و معنوی نیز بهره گیرند تا نتیجه دلخواه به دست آید؛ بهویژه آنکه از نظر آموزههای قرآن، درمان بیماریهای جسمی زمانی با اسباب ظاهری شدنی است که اسباب معنوی آن را تایید کند.در داستانها و روایات اسلامی به این نکته توجه داده شده است که درمان هر بیماری میبایست در قالب اسباب ظاهری و باطنی باشد؛ البته به این معنا که شفا را خدا در اسباب قرار داده است. بنابراین نمیبایست شرک ورزید و گمان کرد که اسباب مادی از قبیل پزشک و دارو موجب درمان است، بلکه این اراده و مشیت الهی است که درمان را در اسباب ظاهری برای شخص قرار میدهد.در روایت است: حضرت موسیبن عمران مریض شد. بنیاسرائیل به عیادتش آمدند، بیماری او را تشخیص داده و گفتند: اگر به وسیله فلان گیاه خود را معالجه کنی، بهبودی خواهی یافت. موسی(ع) گفت: دارو استعمال نخواهم کرد تا خداوند بدون دوا مرا شفا عنایت کند. مدتی مریضی او ادامه یافت تا اینکه به او وحی شد که به عزت و جلالم سوگند شفایت نمیدهم، مگر اینکه خود را به وسیله همان دارویی که بنیاسرائیل گفتند مداوا کنی. بعد از این موسی(ع) آنان را خواست و گفت: همان دارو را بیاورید تا استفاده کنم. طولی نکشید که حضرت بهبودی یافت. اما از اینکه ابتدا به خداوند چنین گفته بود در دل بیمناک بود. خطاب رسید: موسی خیال داری با توکل خود حکمت و اسرار خلقت من را از بین ببری، بجز من چه کسی در ریشه گیاهان این فواید باارزش را قرار داده است؟(جامعالسعادات، محمدمهدی نراقی، ج ۳، ص ۲۷۷(بیماریهای جسمیبیماریهایی است که گاه موجب مرگ انسان میشود؛ زیرا خدا از طریق بیماری انسان را از دنیا به آخرت منتقل میکند تا در برزخ زندگی برزخی خود را آغاز کند. البته بسیاری از بیماریها درمان پذیر است و موجب مرگ نمیشود، حتی اگر از نظر ساختاری جزو بیماریهای بیدرمان یا سخت درمان باشد؛ زیرا بسیاری از بیماریهایی که انسان با آن مواجه میشود در قالب بیماریهای ابتلایی است که خدا بهعنوان آزمون فرد را بدان گرفتار میکند؛ برخی بیماریها نیز برای مجازات و کیفر است تا شخص در هنگام گرفتاری به آن، توبه و استغفار کند و به اصلاح امور بپردازد و از خطا و گناه دست بردارد و مسیر درست و راستین را انتخاب کند.