عوامل سربلندی در آزمون‌های الهی              
از آنجا که سنت آزمون و امتحان، سنت دائمی و جاری بر طبیعت در دنیاست، انسان‌ها می‌بایست همواره نسبت به این نکته متوجه باشند و از عواملی که به آنها کمک می‌کند تا از این آزمون‌ها سربلند بیرون آیند بهره گیرند. خداوند در آیاتی به این عوامل که به دو دسته اصلی بینشی و نگرشی تقسیم می‌شود اشاره می‌کند. بنابراین می‌توان گفت که این عوامل در دو حوزه ایمان و عمل قرار می‌گیرند که در اینجا به آنها اشاره می‌شود- جهان‌بینی توحیدی: از مهمترین عواملی که در توفیق انسان در امتحان و آزمون کمک می‌کند، بینش توحیدی بشر است. انسان‌ها اگر نسبت به فلسفه و اهداف آفرینش آگاهی و علم درستی داشته باشند می‌توانند به سادگی با مسئله امتحان و آزمون الهی کنار آیند و ضمن تحلیل درست آزمون‌ها، راه‌های مقابله و یا خروج از آن را بیابند. اگر انسان‌ها بدانند که همه هستی مظاهر وجودی خداوند هستند هیچ چیزی بیرون از مشیت و اراده الهی نیست و در همه مقامات از جمله فعل، خداوند است که افزون بر آفریدگاری، پروردگاری می‌کند، آنگاه به سادگی با آزمون‌ها کنار می‌آیند و راه رهایی را از خود خدا می‌خواهند. تفکر توحیدی به انسان این مسئله را تحلیل و تبیین می‌کند که جز از خداوند به خداوند نباید پناه برد، چرا که حتی بلایای سخت و بزرگ به حکمت، اراده و مشیت اوست و باید از خود او کمک و یاری خواست. (بقره،آیات ۱۵۵ و ۱۵۶)۲- یاد و ذکر خدا: جهان‌بینی توحیدی به انسان مومن این امکان را می‌دهد تا هیچ گاه از یاد و ذکر خدا غافل نشود؛ زیرا هر بلایی ممکن است به سبب همین غفلت باشد. خداوند با آزمون و بلا می‌کوشد تا شخص را از خواب غفلت بیرون آورد و او را در مسیر درست ذکر خداوندی قرار دهد؛ زیرا دمی غفلت از یاد خدا به معنای نابودی است و انسان را در مسیر گمراهی قرار می‌هد و زندگی دنیوی را بر او سخت و زندگی اخروی را با شقاوت همراه می‌سازد. ۳. تقوا: انسان در مقام عمل باید اهل تقوا باشد. تقوا دارای مراتب متعدد و متنوعی است. از این رو معنای آن در هر مرتبه‌ای با مرتبه دیگر فرق می‌کند و متفاوت می‌شود. در مرتبه‌ای تقوا به معنای پرهیزکاری و در مرتبه‌ای به معنای مدیریت و مهار نفس و در مرتبه‌ای به معنای دیگری است. از این رو خداوند در آیه ۱۰۲ سوره آل‌عمران از «حق تقاته» سخن می‌گوید و خواهان رسیدن شخص به این مرتبه از تقوا می‌شود بنابراین حقیقت تمام و کمال تقوای الهی تسلیم محض در برابر خداوند بودن است و اینکه شخص جان خویش را به خداوند واگذار کند و تسلیم او باشد. این‌گونه است که در مقام قرب نوافل و قرب فرائض می‌نشیند و همه وجودش از آن خداوند می‌شود و از خود هیچ اراده و انتخاب و اختیاری ندارد و در مقام مظهریت الهی درمی‌آید و با اراده خود، بنده محض می‌شود. ۴. صبر و شکیبایی: هنگامی که انسان به بصیرت تقوایی دست یافت و تحلیل درست و واقع‌بینانه‌ای از هر چیز کسب کرد؛ در این هنگام شخص به سادگی با مسائل کنار می‌آید و صبر و شکیبایی در او نهادینه می‌شود. از این رو خداوند صبر را به‌عنوان عاملی در توفیق شخص برای برونرفت سرافرازانه از آزمون‌ها در آیاتی از جمله ۱۵۵ سوره بقره و ۱۸۶ سوره آل‌عمران و ۲۰ سوره فرقان معرفی می‌کند. انسان‌های صابر همان انسان‌های دارای عزم‌الامور می‌باشند؛ چرا که همه چیز را به درستی می‌بینند و تحلیل می‌‌کنند و در انجام آن دارای عزم جدی هستند. شاید یکی از علل و فلسفه‌های تبیین اهداف و منافع و مقاصد هر فرمان و دستوری در امر تربیتی ایجاد چنین عزم و جدیت در آدمی باشد. به این معنا که انسان‌ها هرگاه از منافع و مقاصد و اهداف امری آگاه باشند و در ایشان انگیزه دستیابی به آن ایجاد شود، هرگز دست از هدف برنمی‌دارند و تا رسیدن به مقصد و مقصود تلاش می‌کنند.
نشانه توفیق در امتحان :همان‌گونه که درجات ایمان و مراتب آن متعدد است، درجات و مراتب آزمون و امتحان نیز متعدد می‌باشد. خداوند در آیه ۴۸ سوره مائده انجام عمل نیک از سوی افراد را نشانه‌ای از توفیق در عرصه آزمون‌های الهی برمی‌شمارد و یا در آیه ۷ سوره کهف بر این نشانه تاکید می‌ورزد و در آیه ۲ سوره ملک آن را امضا و تایید می‌کند.
اگر شخصی بخواهد بداند که از آزمونی سربلند بیرون آمده یا خیر، باید به رفتارهای خویش توجه کند که آیا آزمون موجب دلسردی وی شده و از عمل نیک باز داشته است یا وی را به انجام اعمال نیک‌ ترغیب کرده و کارهای پسندیده را در نظر او زیباتر جلوه داده و انگیزه در آن را افزایش داده است. اگر شخص خود را در این اعمال نیک راغب‌تر و جدی‌تر بیابد باید بداند که از آزمونی سخت سربلند بیرون آمده است.در حوزه عمل اجتماعی نیز می‌توان به این نشانه که در آیه ۳ سوره حجرات بیان شده است توجه کرد. در این آیه خداوند بیان می‌کند که رفتار آدمی در هنگامی که از آزمون‌های سخت اجتماعی بیرون می‌آید، نسبت به رهبران جامعه ایمانی تغییر می‌یابد و سلوک وی نسبت به آنها بهتر و زیباتر می‌شود.
بهره‌مندی از آمرزش خداوندی و رهایی از بسیاری از گرفتاری‌ها از دیگر نشانه‌های توفیق در امتحان است که در آیه ۱۶۵ سوره انعام به آن توجه داده شده است.هر انسانی به نوعی سرور و آرامش پس از توفیق در امتحان می‌رسد که خود نشانه‌ای درونی برای شخص است. هر کسی می‌تواند دریابد که آیا در امتحان سربلند بوده است یا شکست خورده است. انبساط خاطر و یا انقباض آن، خود بهترین مدرک و نشانه برای هر کسی است که درگیر آزمون الهی بوده است. بنابراین می‌توان با مراجعه به خود این معنا را درک و فهم کرد؛ چرا که انسان بر نفس خویش بصیرت کامل و تمام دارد و می‌تواند دریابد که تا چه اندازه موفق بوده یا شکست خورده است.