دجّال کیست و چگونه کشته می‌شود؟             

در روایات اسلامی، به ویژه روایاتی که به طریق اهل سنّت از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده از فتنه‌ای سخن به میان آمده که به تعبیر روایات بزرگ‌ترین فتنه آخرالزّمان است و از آغاز آفرینش آدم تا روز قیامت فتنه‌ای به مانند آن نیامده است. از این رویداد بزرگ و فتنه سهمگین در روایات به «خروج دجّال» تعبیر شده است.با وجود آنکه روایات فراوانی در زمینه ویژگی‌های دجّال و اعمال و رفتار او نقل شده است،ولی باید اعتراف کرد که درک همه وجوه این موضوع به راحتی امکان‏پذیر نیست و نمی‌توان به تصویری کامل و بدون ابهام از این پدیده عجیب و بی‌مانند دست یافت. با این حال، با توجّه به ضرورت شناخت این رویداد آخرالزّمانی و اهمیّت آماده شدن برای رویارویی با این فتنه جهان‌گستر، در این فصل با بهره‏گیری از روایات، به تبیین برخی از وجوه فتنه دجّال می‌پردازیم.۱. معنا و مفهوم دجّال:«دجّال» بر وزن فعّال صیغه مبالغه است که در ادبیات عرب برای دلالت بر زیادی انجام کار از سوی فاعل به کار می‌رود. در کتاب‌های لغت، احتمال‌های متعددی برای ریشه و معنای این واژه مطرح شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:الف) واژه دجّال از «دُجَیل» به معنای «قَطْران»  گرفته شده است. گفتنی است، اعراب در گذشته، بدن شتران خود را برای پوشاندن عیوب آنها با ماده سیاه رنگی به نام قطران می‌پوشاندند و در عرف عرب به پوشاندن کامل بدن شتر با این ماده «تَدجیل» می‌گفتند. از آنجا که دجّال نیز چون قطران سراسر زمین را می‌پوشاند، از او با این عنوان یاد می‌شود.ب) واژه یاد شده از «دَجْل» به معنای «دروغ» و «فریب» مشتق شده و دلیل نام‏گذاری دجّال به این نام این است که او ادّعای پروردگاری می‌کند و این کار از بزرگ‌ترین دروغ‌هاست.ج) ریشه لغت دجّال، «دَجْل»، به معنای «در نوردیدن» است و از این رو این نام به دجّال اطلاق می‌شود که او بیشتر مناطق جهان را درمی‏نوردد و تحت سلطه خود درمی ‏آورد.د) دجّال از «تَدجیل» به معنای «پوشاندن» ریشه گرفته است و به این دلیل دجّال را با این نام می‌خوانند که او با کفرش مردم را می‌پوشاند یا زمین را با فراوانی لشکریانش می‌پوشاند یا اینکه حق را با باطل می‌پوشاند.ه‌) این واژه از «تَدجیل» گرفته شده که به معنای «زراندود کردن» برای فریب است. بنابر این قول، دلیل نام‏گذاری دجّال به این نام این است که او با دروغ و نیرنگ خود و همچنین با بیان کردن خلاف آنچه در دل دارد، باطل را حق جلوه می‌دهد و موجب فریب مردم می‌شود.و) لغت دجّال از «دُجال» به معنای «طلا» یا «آب طلا» مشتق شده است؛ چون دجّال در هر جا که قدم می‌گذارد گنج‌های طلا نیز با او همراه است.ز) ریشه این لغت «دَجّاله» به معنای «گروه بزرگ همسفران» است و به این دلیل دجّال را به این اسم نام‏گذاری کرده‌اند که او سراسر زمین را با هواداران فراوان خود می‌پوشاند.ح) این واژه از لغت «دَجال» به معنای «سرگین»، گرفته شده است؛ زیرا دجّال نیز مانند سرگین گستره زمین را با اعمال خود آلوده می‌کند. : مصنّف همه وجوه محتمل را به خوبی بیان کرد، ولی درست‌ترین و بهترین وجه آن است که گفت: دجّال به معنای بسیار دروغ‌گوست و دروغ او سحر، فریب، تهمت، حق‏پوشی و اظهار مطالبی است که در دل او وجود ندارد.  در نظر نگارنده دجّال کلمه‌ای است مرکّب و الف و لام آن همان الف و لامی است که در نامه‌های دانیال و حزقیال هم وجود دارد و به معنی خدا است. جز اوّل آن هرچه باشد به معنی ضدّ و خصم و دشمن است و دور نیست که با «دژ»، «دشمن» و «دشوار» هم‏ریشه باشد.  ۲. دجّال در روایات :الف) حتمی بودن خروج دجّال :در روایات متعدّدی بر گریزناپذیر بودن خروج دجّال، به عنوان یکی از رویدادهای آخرالزّمان یا نشانه‌های قیامت، تأکید شده است. از جمله در روایتی که امیرمؤمنان علی (ع) از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل می‌کند، می‌خوانیم: پیش از ساعته [قیامت] ۱۰ رویداد گریزناپذیر است: [خروج] سفیانی، [خروج] دجّال و....در برخی روایات، حتمی بودن خروج دجّال به مانند حتمی بودن ظهور امام مهدی (ع) دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است. از آن جمله می‌توان به روایت نبوی زیر اشاره کرد: هر کس خروج مهدی را منکر شود به آنچه بر محمّد نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی را منکر شود کافر شده و هر کس خروج دجّال را انکار کند، کافر شده است.ب) بزرگی فتنه دجّال :در بسیاری روایات بر این موضوع تأکید شده که فتنه دجّال، فتنه‌ای بزرگ و بی‌مانند است. براساس یکی از این روایات، پیامبر اعظم (ص) در یکی از خطبه‌های خود می‌فرماید: ای مردم! بر روی زمین فتنه‌ای بزرگ‌تر از فتنه دجّال نبوده است، خدای تعالی هیچ پیامبری را برانگیخته، مگر اینکه امّتش را از او برحذر داشته است.در روایت دیگری، در همین زمینه از پیامبر (ص) چنین روایت شده است: از آفرینش آدم درود خدا بر او باد تا برپایی قیامت، امری بزرگ‌تر از دجّال نبوده است.ج) هشدار همه پیامبران درباره خروج دجّال:خطر دجّال برای جوامع بشری چنان گسترده و ویرانگر است که همه پیامبران الهی درباره آن هشدار داده و پیروان خود را از او برحذر داشته‌اند. د) ضرورت پناه بردن به خدا از شرّ دجّال :در روایات فراوانی بر ضرورت پناه بردن به خدا از شرّ فتنه دجّال سفارش شده است. از جمله در روایتی، از پیامبر گرامی اسلام (ص) چنین نقل شده است: هر یک از شما هنگامی که از تشهّد پایانی فارغ شدید، باید که از چهار چیز [به خدا] پناه برید: از عذاب دوزخ، از عذاب قبر، از فتنه زمان زندگی و مرگ و از شرّ مسیح دجّال.در برخی روایات نیز توصیه‌هایی برای در امان ماندن از شرّ فتنه دجّال شده است. از جمله در یکی از روایات نبوی می‌خوانیم: هر کس ۱۰ آیه ابتدایی سوره کهف را حفظ کند از فتنه دجّال در امان می‌ماند.    ه‌) ویژگی‌های دجّال:در منابع روایی شیعه برخلاف منابع اهل سنّت، کمتر به موضوع دجّال پرداخته شده است .برخی از نویسندگان معاصر، در اصل وجود دجّال یا ویژگی‌های او تردید کرده و در نهایت معتقد به رمزی و کنایه‌ای بودن ویژگی‌های دجّال و انطباق نداشتن این ویژگی‌ها بر شخص یا موجود معین و مشخص شده‌اند.سید محمّد صدر، پس از آنکه دوازده ویژگی دجّال را با استفاده از روایات برمی‏شمارد، در بررسی این ویژگی‌ها می‌نویسد:  بی تردید، اگر از مفاهیم رمزی و کنایی این عبارات صرف نظر کنیم هیچیک از آنها را نمی‌توانیم بپذیریم و نمی‌شود آنها را صحیح دانست؛ زیرا از نظر ضوابط سندی اکثر آنها اخبار واحدی می‌باشند که قابل اعتماد نیستند .با وجود این نقاط ضعف، امر از دو حال خارج نیست. یا باید تمامی این اخبار را مردود بدانیم یا اینکه بر یک معنای رمزی و کنایی برخلاف معنای ظاهری حمل کنیم و روشن است که حمل بر معنای رمزی از کنار گذاشتن و مردود دانستن بهتر است.  یکی دیگر از نویسندگان معاصر نیز پس از بیان روایات دجّال، درباره آن تردید کرده و می‌نویسد: ریشه داستان دجّال را باید در کتاب مقدّس و در بیان نصاری پیدا کرد. بعد از آنکه، اکثر احادیث آن و تفصیلاتش در کتب اهل سنّت و به طرق آنهاست. به هر حال، اصل قضیه دجّال به طور اجمال، بعید نیست صحت داشته باشد، لیکن تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد. پس بر فرض اینکه اصل قضیه دجّال صحت داشته باشد، اما بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته شده صورت حقیقی خود را از دست داده است. پس از این مقدّمه به بررسی مهم‌ترین ویژگی‌های ظاهری و رفتاری دجّال می‌پردازیم. براساس روایات، کافر بودن، ادعای پروردگاری کردن، درنوردیدن سراسر جهان، عمر طولانی داشتن، یک چشم بودن و… از مهم‌ترین ویژگی‌های دجّال است. برای روشن‌تر شدن این ویژگی‌ها، چند روایت را که در این زمینه وارد شده است، بررسی می‌کنیم.در یکی از احادیث نبوی، دجّال این‌گونه توصیف شده است:  من درباره دجال با شما سخن گفتم و بیم آن دارم که شما آن را درک نکنید. مسیح دجّال مردی کوتاه قد با پاهایی فاصله‏دار و مویی پیچان (مجعد) است، یک چشم بیشتر ندارد و چشم دیگر او به طور کلّی محو شده و هیچ برآمدگی و فرو رفتگی از آنان باقی نمانده است. اگر [امر او] بر شما مشتبه می‌شود بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و شما هرگز پروردگار خود را نمی‌بینید تا اینکه از دنیا بروید.در این باره همچنین از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است که فرمود:  دجّال کسی است که چشم چپ او نابیناست و در میان پیشانی او نوشته شده است: کافر. بر چشم او ناخنکی  بزرگ است.در روایت نبوی دیگری که در منابع روایی شیعه نیز نقل شده است، درباره ویژگی‌های دجّال چنین می‌خوانیم: ای مردم! خداوند پیامبری را به رسالت مبعوث نکرد جز آنکه قومش را از دجّال ترسانید و خدای تعالی آن را تا به امروز بر شما تأخیر انداخته است و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که خداوند یک چشم نیست و دجّال بر حماری که فاصله بین دو گوشش یک میل است خروج می‌کند و بیشتر پیروان او یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانه‌های زمین جز مکّه و دو حومه آن و مدینه دو حومه آن درآید.در روایتی که از امیرمؤمنان (ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ اصبغ بن نباته که از آن حضرت درباره ویژگی‌های دجّال پرسیده بود، می‌فرماید: دجّال صائد بن صائد [صید] است و بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و نیک‏بخت کسی است که او را تکذیب نماید. او از شهری خروج کند که به آن اصفهان گویند. از قریه‌ای که آن را یهودیه می‌شناسند. چشم راستش ممسوح [نابینا] است و چشم دیگرش که بر پیشانی اوست آنچنان می‌درخشد که گویی ستاره سحری است و در آن علقه‌ای است که با خون در آمیخته و میان دو چشمش نوشته شده است: «کافر» و هر کاتب و بی‌سوادی آن را می‌خواند و در دریاها فرو می‌رود، آفتاب با او حرکت می‌کند و در مقابلش کوهی از دود است و پشت سرش کوه سفیدی است که مردم آن را طعام پندارند. در قحطی شدیدی در حالی که بر حمار سپیدی که فاصله هر گامش یک میل است، سوار شده خروج می‌کند و زمین منزل به منزل زیر پایش در نوردیده شود و بر آبی نگذرد جز آنکه تا روز قیامت فرو رود و با صدای بلندی که جن و انس و شیاطین در شرق و غرب عالم آن را می‌شنوند، می‌گوید: «ای دوستان من! به نزد من آیید، من کسی هستم که آفرید و هماهنگی بخشید و اندازه‏گیری کرد و راه نمود. من پروردگار والای شما هستم». در حالی که آن دشمن خدا دروغ می‌گوید. او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود و پروردگار شما یک چشم نیست و غذا نمی‌خورد و راه نمی‌رود و زوالی ندارد.چنانکه پیش از این بیان شد، با توجه به روایاتی که از شیعه و اهل سنت در این زمینه دجال نقل شده است، در اصل وجود آن چندان تردیدی وجود ندارد، ولی برخی از مشخصات و ویژگی‌هایی که در بعضی از روایات؛ همچون روایت اخیر، برای این موجود بیان شده است، چندان قابل پذیرش نیست و چه بسا که برخی از این مشخصات؛ همچون شهر و محل خروج و یا ویژگی‌های غیرمعقول، از منابع یهودی یا اسرائیلیات داخل روایات اسلامی شده باشد.و) سرانجام دجّال:در مورد سرانجام دجال و اینکه او به دست چه کسی نابود می‌شود، با دو دسته روایت روبه‏ رو هستیم. در دسته‌ای از روایات تأکید شده است که دجّال به دست حضرت مهدی (ع) کشته می‌شود و در دسته‌ای دیگر از روایات از حضرت عیسی (ع) به عنوان کشنده دجال یاد شده است.ز) دجّال و دیگر مدّعیان دروغین:نکته دیگری که از روایات درباره دجّال به دست می‌آید این است که پیش از خروج دجال اصلی، دجّال‌ها یا کذاب‌های فراوانی خروج می‌کنند که هر یک به نوعی موجب فریب و گمراهی مردم می‌شوند.۳. برداشت رمزی و کنایی از دجّال:گفتیم که برخی اهل تحقیق با توجّه به مشکلات موجود در روایات دجّال، این روایات را بر معنایی رمزی و کنایی حمل کرده و دجّال را سمبل پدیده‌ای دانسته‌اند که در آخرالزّمان ظهور می‌کند و موجب گمراهی گسترده مردم می‌شود.برای روشن‌تر شدن این برداشت، بیان یکی از نویسندگان معاصر در این زمینه را نقل می‌کنیم: مهم‌ترین و همگانی‌ترین نشانه‌ای که می‌بایست مورد توجّه قرار گیرد، همان مفهوم دجّال بود که سمبلی از حرکت‌های ضد اسلامی در دوران غیبت کبرا، یعنی دوران فتنه‌ها و انحرافات است و آن عبارت است از تمدن جدید اروپایی که چهره‌ای فریبنده و چشمگیر و خیره‏ کننده دارد و افکار و اندیشه عمومی مردم دنیا را متوجه خود ساخته و پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته است.