خوش اخلاقی رمز پیروزی               

از نظر قرآن، انسان موجودی است که برترین سطح ادراکات را در میان مخلوقات و آفریده های هستی دارد. بنابراین، برخلاف دیگران، انواع احساسات او را در بر می گیرد که ریشه در همه سطح عالی ادراکی او دارد. کنش و واکنش های انسانی به نسبت به مسایل گوناگون درونی و پیرامونی بسیار لطیف و حساس است؛ زیرا روان انسان به گونه ای است که در اوج انعطاف و تاثیرپذیری است و به کوچک ترین چیز حتی نسیم بسیار ملایم نیز واکنش نشان می دهد و متاثر از آن است.

این سطح عالی از ادراک در انسان موجب می شود که عواطف و احساسات او بر خلاف دیگران به سرعت تحت تاثیر عوامل گوناگون قرار گیرد و حالاتی در روان و باطن انسان ایجاد کند که احساس خوشبختی یا بدبختی یکی از این واکنش ها است. به عنوان نمونه قرآن می فرماید شخص ممکن است در اوج فقر ذاتی و هویتی باشد، ولی به سبب داشتن ثروت و فرزند بسیار احساس خوشبختی بکند و رفتارهایی هم چون تکبر را از خود بروز دهد که بیانگر همین احساس خوشبختی است که البته دروغین است؛ زیرا مال و فرزند به دمی ممکن است از میان برود و در یک لحظه فاقد همه آن شود.خدا در قرآن بیان می کند که حقیقت خوشبختی واقعی را می بایست در چیزی دیگر جست؛ یعنی حقیقت خوشبختی نه در مادیات بلکه در معنویاتی است که انسان از آن به عنوان فضایل اخلاقی یاد می کند. در راس این فضایل اخلاقی، حسن الخلق یا همان خوشخویی است؛ زیرا این خوشخویی و حسن الخلق است که مهم ترین سرمایه انسان برای تحقق حالت احساسی به نام خوشبختی است. این حالت اگر به شکل «ملکه و شاکله» در آید، دیگر هیچ چیز نیست که این احساس خوشبختی را از او سلب کند؛ زیرا روان انسان از مجرداتی است که دسترسی دیگران به آن محال است اگر حال به ملکه و شاکله تبدیل شده باشد؛ زیرا در این هنگام همه هستی و حقیقت انسان که همان روان است به شاخص حسن خلق و خوشخویی چنان آمیخته شده که جزو ذاتیات اوست؛ یعنی همانند چربی است که جزو جدایی ناپذیری روغن است.بنابراین، هر کسی اگر بخواهد به خوشبختی واقعی و حقیقی برسد و احساس خوشبختی جزو ذاتیات او شود، می بایست حسن خلق و خوشخویی را با استفاده از عوامل و ابزارها و اسبابی به عنوان شاکله وجودی خویش در آورد.در این جا این پرسش مطرح می شود که عوامل، ابزار یا اسباب ایجادی ملکه و شاکله وجودی خوشخویی چیست؟ چگونه می توانیم خوشخویی را به عنوان ذاتیات نفس و روان خویش قرار دهیم و به عنوان شاکله وجودی خود در آوریم تا جایی که هر کاری می کنیم با خاستگاه خوشخویی و بر پایه آن باشد؛ زیرا انسان هر کار و عملی را انجام می دهد، ریشه در همان شاکله و شخصیت وجودی او دارد(اسراء، آیه ۸۴) از نظر قرآن، عواملی چند در ایجاد شاکله از جمله شاکله خوشخویی و خوش خلقی دست دارد که از جمله مهم ترین آن ها عبارتند از:1-ایمان به خدا و قیامت: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، آن چه انسان در یک چارچوب مشخص و مقدر قرار می دهد تا جایی که هرگز به خود اجازه خروج از آن محدوده مشخص را نمی دهد، همانا ایمان به خدا و روز قیامت به عنوان روز بازخواست و حساب و کتاب اعمالی است که در دنیا انجام داده است. اگر کسی بداند که روزی می بایست پاسخگوی هر خرد و کلان و کوچک و بزرگ فکر و عمل خویش باشد، به خود اجازه نمی دهد تا چارچوب های مشخصی که خدا برایش قرار داده نادیده بگیرد و از مرزهای آن خارج شود. 2-فضلیت گرایی: از نظر قرآن، انسان های خوشخو خواهند بود که دنبال فضایل اخلاقی هستند و تلاش می کنند تا همه فضایل اخلاقی را در تمامیت کمالی آن دارا باشند. بر این اساس تنها بر اساس «عدالت و اصل مقابله به مثل» عمل نمی کنند، به این معنا که جواب بدی را به بدی یا نیکی را به نیکی بدهند؛ بلکه فراتر از آن به احسان یا اکرام می دهند؛ یعنی یا عفو می کنند یا حتی از حقوق خویش به آنان ایثار می کنند، در حالی که خود به آن نیاز شدید دارند. پس بدی را به بدی پاسخ نمی دهند بلکه با نیکی آن را دفع می کنند تا شرّ آن دامن گیرش نشود یا حتی دامن عامل بدی را نگیرد. این گونه است که دشمنی ها را به دوستی ها تبدیل می کنند و دشمنان کینه توز را به دوستان گرمابه و گلستان تبدیل می نمایند.3-عرف گرایی در معاشرت اجتماعی: از دیگر عوامل موثر در خوشخویی که سعادت فردی و جمعی و نیز شخصی و اجتماعی را تضمین می کند، عرف گرایی است؛ به این معنا که عرف پسندیده اجتماعی را هماره مد نظر در گفتار و رفتار خویش قرار می دهند و با دیگران اعمالی را انجام می دهند که حتی ممکن است انتظار آن را نداشته باشند. بر همین اساس با رحمت و مهربانی، نرمی به دور از درشتی و تندی، عفو و گذشت، بخشش و انفاق، طلب غفران و آمرزش، مشاورت و مشورت گیری در مسایل و احترام عملی به آنان در این امور و مانند آن ها کاری می کنند که قلب دشمنان نیز متوجه آنان شود. 4-صبر و شکیبایی: از نظر قرآن، آن چه موجب می شود تا انسان در هر حال حسن خلق و خوشخویی را حفظ کند و گرفتار بدخویی و بدخلقی نشود، همان ایجاد حالت نفسانی صبر و شکیبایی است؛ زیرا کسی که آستانه تحمل خویش را بالا برده است، تحت شرایط سخت هرگز رفتاری بیرون از دایره فضایل اخلاقی و خوشخویی از خود بروز نمی دهد، بلکه با همان خوشخویی به معاشرت و تعامل ادامه می دهد. البته از نظر قرآن، ریشه و خاستگاه صبروزی انسان، همان ایمان به خدای حکیم و علیم است که می داند هر چیزی که با آن در زندگی مواجه می شود برنامه ای الهی در قالب «کیفر» نسبت به خطا و گناه یا «ابتلاء و فتنه» است تا ظرفیت های وجودی وکمالی او را بیازماید و افزایش دهد. 5-رحمت الهی: از نظر قرآن، خوشخویی را می بایست از عنایات خاص الهی دانست که خدا به افرادی که اهل ایمان راستین و عبادالرحمن هستند هدیه می کند. چنین افرادی از سوی خدا تلقیاتی خواهند داشت که به وسیله فرشتگان «ملقیات» ذکر بر آنان وارد می شود تا به گونه ای عمل کنند که بهترین و نیکوترین وجه از وجوه احتمالی است.        در آیات و روایات انسان پیروز را کسی می داند که بر نفس خویش غلبه کرده و خلق بد خویش را به نیک خلقی تبدیل کرده و حسن خلق را در خود ملکه و شاکله کرده باشد. از همین روست که حسن خلق به عنوان یکی از برترین فضایل اخلاقی انسان معرفی شده است و . امام صادق(ع) حسن خلق را یکی از ۱۰ صفت انبیای الهی برشمرده است. پیامبر(ص) به خوشخویی بسیار اهتمام می ورزد و در این باره بارها به اشکال گوناگون سخن می گوید و مردم را بدان تشویق می نماید.از نظر پیامبر(ص) بهشت جای خوشخوها است و بدخلق به بهشت نمی رود. این خوشخویی در خانواده خیلی مهم تر و اساسی تر است؛ زیرا بنیاد اجتماع ملت و امت و بشریت را همین خانواده تشکیل می دهد تا جایی که اگر خانواده درست شود اجتماع و جهان نیز درست می شود. امام علی (ع) نیز درباره ارزش و اهمیت حسن خلق در خوشبختی و رضایت الهی می فرماید: خداوند اخلاق نیکو را وسیله اتصالی بین خود و بندگانش قرار داده است پس لازم است بر هر یک از شما که به خلقی از اخلاق نیکو چنگ زند.امام باقر(ع) نیز به تاثیر اجتماعی آن به ویژه در معرفی اسلام حقیقی می فرماید: همین اخلاق نیکویی که بین مردم است، زینت برای اسلام یک انسان است.