ریا و ریاکاری آن روی شـرک و نفـاق         

ریا ضد اخلاص، نوعی شرک و نفاق است. ریاکار با ریا می‌کوشد تا مردم از اعمال نیک او آگاه شوند و در‌باره او گمان خیر و نیک برند. بنابراین، همواره یا کارهایش را به نیت خوشنامی می‌کند یا اینکه افزون بر رضایت خدا، خوشنامی را نیز در کارش شرکت می‌دهد.البته از بیان برخی علمای اخلاق استفاده می‌شود که ریا اختصاص به اعمال عبادی نداشته و شامل سایر افعال غیر عبادی انسان نیز می‌شود.برخی دیگر، ریا را طلب منزلت و مقام در قلب‏هاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال دانسته‌اند. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می‌شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مى‏شود. شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مى‏دهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.ریا با شرایطی خاص تحقق می‌یابد: ۱. اینکه قصد و نیت ریا داشته باشد؛ ۲. کار با در نظر گرفتن اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم یا از طریق محبوبیت کسب ثروت و ریاست انجام شود؛ ۳. کار و عمل در امور عبادی بویژه امور عبادی مستحب باشد.بنابراین هر تظاهر و نشان دادنی ریا نیست؛ زیرا خداوند واجب دانسته تا برخی از اعمال به شکل تظاهر و آشکار انجام گیرد که از آن جمله انجام نمازهای واجب به شکل جماعت است.ریاورز دارای ظاهری زیباست ولی باطنی زشت دارد. امام امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: ریا کار ظاهر عملش زیبا و باطنش زشت و بیمار است!» آن حضرت(ع) همچنین فرمود: چه زشت است که باطن انسان خراب و بیمار و ظاهرش زیبا باشد»! به نظر می‌رسد که در آخر زمان نقش بازی کردن و تظاهر و ریاورزی بیشتر خواهد شد. از این رو امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند که ایشان فرمود: زمانی بر مردم فرا می‌رسد که باطن آنها آلوده و ظاهرشان زیبا است و این به خاطر طمع در دنیا می‌باشد، هرگز آنچه را نزد پروردگارشان است اراده نمی‌کنند، دین آنها ریا است، و خوف خدا در قلبشان نیست، خداوند مجازاتی فراگیر بر آنها می‌فرستد و آنها همچون فرد غریق او را می‌خوانند ولی دعای آنان را اجابت نمی‌کند! (کافی، ج ۲، ص ۲۹۶)واژۀ «ریا» در قرآن پنج مرتبه تکرار شده است که سه مرتبه به صورت مصدر و دو بار به صورت فعلی است. کاربرد واژه در تمامی این موارد، مقصود همان معنای اصطلاحی آن است. هر چند که به نظر می‌رسد ریا تنها در حوزه عمل باشد، ولی محدود به آن نیست؛ زیرا می‌تواند ریا در عقیده نیز شکل بگیرد؛ ریا در عقیده همان نفاق است که در این صورت از ریای اصطلاحی خارج است.
اما ریا در عمل می‌تواند در اعمال واجب و مستحب باشد؛ چنانکه می‌تواند به شکل گفتاری، شکل هیئت رفتاری و مانند آن انجام گیرد. خداوند در قرآن از ریا در عبادت به عنوان شرک یاد کرده است.(کهف، آیه ۱۱۰) از امام صادق(ع) نقل شده، این شرک که در این آیه گفته شده همان شرک در ریا است. به این معنا که انسان در اعمال عبادی به جای اینکه اخلاص را مراعات کند، با تظاهر، دیگران را شریک اعمال عبادی خود می‌کند و این گونه نه تنها اعمال را احباط می‌کند بلکه خود را در معرض تهدید یا عذاب الهی قرار می‌دهد؛ چرا که خداوند بهترین شریک در هستی است و هر چیزی که بوی شراکت از آن برخیزد، از سهم خود می‌گذرد و همه را به شریک می‌بخشد؛ زیرا تنها اعمال خالص را می‌پذیرد.(انعام، آیه ۱۳۶).
مهم‌ترین عامل در ریای اصطلاحی و غیراصطلاحی همان جهالت انسان، عدم شناخت و کفر به خدا دانست. از این رو خداوند در آیه ۲۶۴ سوره بقره و ۳۸ سوره نساء، رفتار ریایی انسان را به همان کفر او نسبت می‌دهد.البته برخی از انسان‌ها با آنکه کافر به خدا نیستند، ولی نسبت به قیامت و رستاخیز کفر می‌ورزند و اعتقادی به معاد ندارند. همین مسئله موجب می‌شود که در عقاید و اعمال ریا ورزند و از دایره اخلاص خارج شوند.(بقره، آیه ۲۶۴؛ نساء، آیه ۳۸(عامل دیگری که خداوند به عنوان عامل ریاورزی انسان بیان می‌کند، وسوسه‌های شیطانی است. قرآن در آیه ۳۸ سوره نساء، شیطان را موجب روى‌آورى انسان به ریاکارى در انفاق معرفی می‌کند.پس می‌توان گفت که مهم‌ترین موانع در برابر ریاکاری انسان، همان شناخت واقعی به خداوند، ایمان به او و نیز ایمان به علم و آگاهی او نسبت به اعمال و نیات خفی و اخفای انسان ، اعتقاد به معاد حتی در حد و اندازه گمان و امید و احتمال همان آیات؛ کهف، آیه ۱۱۰ به دلیل آنکه امام صادق(ع) شرک در آیه را به معنای ریاورزی دانسته است، خداوند هرگاه از ریا سخن به میان آورده، آن را عملی زشت، کاری ممنوع و حرام دانسته است. از مهم‌ترین آثاری که برای عملی ریایی بیان می‌کند اموری چون حبط عمل و از میان رفتن طاعات و نتایج اعمال نیک انسان است.(بقره، آیات ۲۶۴ تا ۲۶۸)همچنین عذاب الهی در قیامت، محرومیت از محبت خدا، محرومیت از هدایت الهی و همدمی با شیطان در دنیا و آخرت (نساء، آیه ۳۸) از دیگر آثار ریاورزی است که در آیات قرآن بیان شده است.آن حضرت (ص) فرمودند: در روز قیامت ریا کار را به چهار نام زشت می‌خوانند: ۱.‌ای کافر ۲.‌ای فاجر ۳.‌ای زیانکار ۴.‌ای خیانتکار ، عمل تو فاسد و اجر تو باطل شده و تو را امروز در پیش ما نصیبی نیست ، برو امروز مزد خود را از آن بگیر که عمل و کارت را از برای او می‌کردی.
بی گمان اگر مسلمانی ریا ورزد با این کار خودش اگر نگوییم نفاق باطنی خود را نشان داده و در جرگه منافقان خواهد بود، دست کم آن است که سست ایمانی خود را اظهار کرده است و نشان داده که اهل توحید نیست و گرفتار شرک خفی است. از همین رو پیامبر(ص) بر امت خویش از ریا می‌هراسید و می‌فرمود: خطرناکترین چیزی که از آن بر شما می‌ترسم ریاکاری و شهوت پنهانی است! آن حضرت(ص) همچنین می‌فرمود: ادنی الریاء شرک؛ کمترین ریا شرک به خداست.رسول اکرم(ص) ریا را شرک اصغر دانستند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «بی تردید مخوف‌ترین چیزی که از آن برای شما بیمناکم شرک اصغر است. از دیگر آثار ریا آن است که ریاکار وارد بهشت نمی‌شود و بهشت ورود ریاورز را بر خود حرام دانسته است. برخی از نویسندگان با بهره‌گیری از منابع روایی و قرآنی ، راه‌هایی را برای درمان این رفتار ناپسند و زشت بیان کرده‌اند که در اینجا به آن‌اشاره می‌شود.بی‌گمان راه مبارزه با پدیده زشت ریا همان کسب اخلاص در نیت و عمل است که خود از دشوارترین گردنه‌های راه ایمان است. کوتاهترین راه عقلى براى رسیدن به اخلاص و ریشه‏کن کردن «ریا» تقویت توحید در اندیشه و باور است. منظور از توحید در این مقام، توحید افعالى است؛ یعنى، انسان باور کند که فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نیست.اگر براى ما روشن شود که هیچ‏کس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بى‏شریک مى‏باشد، دیگر دل به دیگران نمى‏بندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت. زیرا ریشه «ریا» یا طمع در مال و منافع دیگر انسان‏ها است و یا محبت و دوست داشتن مدح و ستایش انسان‏ها، و یا خوش نداشتن مذمت و ملامت مردم است.اگر ریاکار این سه مشکل را حل کند، دیگر دلیلى براى خودنمایى در مقابل انسان‏ها وجود نخواهد داشت. انسان عاقل رغبت به کارى که براى او نفعى ندارد پیدا نمى‏کند و به امرى که به حال وى ضرر رساند بى‏میل مى‏باشد. ریا همان ضرر و نبود نفع است زیرا دل بستن به تعریف یا دلگیر شدن از نکوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلکه ریا موجب بطلان عبادت است و نیز ‌نظر مردم به اندک چیزى متغیر مى‏شود.براى رسیدن به اخلاص و درک توحید افعالى، راه‏هاى زیر توصیه مى‏شود: ۱. مطالعه و تفکر راجع به یگانگى مطلق خداوند.۲. توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات. ۳. تلقین این مطلب که مؤثرى در جهان غیر از خداوند نیست ۴. تفویض و توکل به خداوند در کارها و تمرین در جهت تقویت آن. ۵. توجه به بی‌اعتباری و آفات امور دنیوی از قبیل مال و جاه و بیرون کردن محبت دنیا و متعلقات آن از دل؛ ۶. مبارزه با حبّ نفس؛ زیرا ما خود را دوست داریم و همیشه مى‏خواهیم خواسته‏هایمان برآورده شود و مورد تکریم و ستایش دیگران واقع شویم؛ ۷. توجه به اینکه ریا، عمل و عبادت انسان را بی‌اثر می‌کند و بلکه اثر سوء پدید می‌آورد و صفت زشت نفاق را در دل مى‏پرورد.علماى علم اخلاق نیز در این زمینه‏ها توصیه‏هایى کرده‌‏اند: ۱ – تقویت مبانى توحیدى در ابعاد مختلف و درک این حقیقت که مؤثر اصلى تنها خداست و مبدأ و مرجع اوست و همه فقیر درگاه اویند و او غنى بالذات است. (فاطر/۱۵)‏؛ ۲- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نیازمندى همه آنان به درگاه خداوند. ۳- پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره. ۴- پنهان کردن عمل در حد ممکن بخصوص در مستحبات. لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام شود، زیرا این کار خود موجب تزویج عمل خیر است. ۵- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن بخصوص آیات توحیدى. ۶- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. این کار با مطالعه زندگى اولیاى الهى میسر است.