سنتهای الهی در زندگی انسانی 99/11/16
سنتهای الهی در زندگی انسانی
سنتها، قوانینی هستند که تبدیل و تحویلی در آنها راه نمییابد. از این رو، قوانین ثابت و لایتغیر بر جان، جامعه و جهان است که با تغییر شرایط و اوضاع، تغییری نمییابد؛ و همانند اصول حاکم، باقی و پا برجا است. با نگاهی به آموزههای قرآن، میتوان مجموعهای از این سنتها و قوانین ثابت را یافت که نقش اساسی و تاثیرگذار در زندگی انسان دارد. بنابراین، شناخت این سنتها و قوانین الهی به ما کمک میکند تا تفسیری روشن از واقعیتها و حقایق جهان داشته و در زندگی خویش بر پایه آن، فلسفه و سبک زندگی را ساماندهی کنیم یا به تحلیل و تفسیر امور بپردازیم و تبیین روشنی از اوضاع داشته باشیم و توصیههای سازندهای را ارائه کنیم. سنتهای الهی، ثابت و لایتغیر هستند؛ از همین رو، تبدیل ،یعنی جایگزین یا تحویل،یعنی حال به حالی شدن در آن راه ندارد و تحت تاثیر شرایط و اوضاع تغییر نمییابد، بلکه همچنان ثابت خواهد بود. از نظر قرآن، سنتهای الهی حاکمیت دارند و چیزی نمیتواند حتمیت و قطعیت آن را از میان بردارد یا مانعی بر سر راه تحقق و جریان آن باشد. همین ویژگی عدم تبدیل و تحویل سنتهای الهی به ما کمک میکند تا همان طوری که آب و هوا را پیشبینی کنیم، بتوانیم به پیشبینی اوضاع و احوال اجتماعی بپردازیم و تحولات اجتماعی و کنشها و واکنشهای تاریخی را از پیش بدانیم و به چاره جویی.بنابراین باید به این سنتهای الهی به عنوان قوانین حاکم بر هستی، شناخت، توجه و اهتمام داشته باشیم؛ زیرا عدم شناخت یا جهل یا عدم توجه به آنها میتواند شرایط زندگی ما در دنیا را سختتر کنددر حالی که با شناخت نسبت به این سنتها و توجه بدانها میتوانیم نه تنها به پیشبینی و توصیههای لازم برسیم، بلکه میتوانیم خود را از آثار بد و زشت حاکمیت برخی از سنتها در امان نگه داریم؛ زیرا وقتی علت و چرایی مثلا عذاب یا مصیبتها را بدانیم میتوانیم نسبت به آن چاره جویی کنیم؛ چنانکه اگر بدانیم با توبه و استغفار میتوانیم مصیبتی را رفع کرده و برداریم یا حتی دفع کنیم، میتوان از آن سنت برای بهبود زندگی و آسانی اوضاع استفاده کنیم؛ چنانکه وقتی از سنت ابتلاء به شرور و خیرات آگاه باشیم، جزع و فزع نمیکنیم و با صبر و استقامت و توسل به درگاه خدا میتوانیم از این فتنهها و ابتلائات سربلند بیرون آییم.خدا در قرآن میفرماید که شناخت سنتهای الهی از جمله سنت ابتلاء به سختی و ضرر و پایداری و استقامت در کنار رسولان الهی، میتواند موجب صبر شود یا شناخت سنت پیروزی مومنان در سایه استقامت، عاملی برای صبر و رفع اندوه خواهد بود.یکی از انگیزههای اقدام حضرت یوسف(ع) برای درخواست اعاده حیثیت، شناخت و توجه آن حضرت به سنت الهی خنثی سازی مکر خائنان در نقشههای باطل است؛ یعنی آن حضرت(ع) به سبب همین آگاهی به سنت الهی، درباره مکر خائنان، درخواست اعاده حیثیت میدهد؛ زیرا میداند که سنت الهی بر این قرار گرفته است که خائنان رسوا شوند(فاطر، آیه ۴۳) و نقشههای آنان ناکام ماند و مکر این افراد دامن خودشان را بگیرد(یوسف، آیات ۵۰ تا ۵۲)؛ چرا که سنّت تبدیل ناپذیر خداوند در میان بندگانش، ناکامى خائنان در نقشه هاى باطل خود، به فرجام نرسیدن خیانت آنان و رسوا شدن آنان در مکر خودشان است.خدا همچنین میفرماید یکی از علل اصلی تکذیب رسولان و دروغگو دانستن ایشان از سوی مردمان، همین جهل و نادانی و ناآگاهی آنان نسبت به سنتهای الهی است؛ زیرا یکی از سنتهای الهی این است که پیامبرانش را از میان بشر انتخاب میکند؛ اما چون برخی از مردم نسبت به این سنت الهی جاهل و ناآگاه هستند، به تکذیب پیامبران از جنس بشر میپردازند و آنان را دروغگو میشمارند؛ زیرا نمیدانند که خدا پیامبرانش را از جنس انسان قرار داده است. (یوسف، آیه ۱۰۹) در حقیقت اگر افراد نسبت به این سنت ثابت الهی آگاهی داشتند، به تکذیب پیامبران از جنس انسان نمیپرداختند.در آیات قرآن سنتهای بسیاری بیان شده تا مردم با شناخت آنها، سبک زندگی خودشان را ساماندهی کنند و مسائل زندگی خویش را رفع و رجوع کنند و پیشبینیهای علمی و قطعی نسبت به آینده عمل و رفتار خود یا جامعه داشته باشند. از جمله مهمترین سنتهای الهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:۱. سنت آسانی: از سنتهای مهم الهی، سنت آسانی است. این بدان معناست که خدا اصل را بر آسانی گذاشته است، هر چند که هر از گاهی عسر و سختی در زندگی پیش میآید، ولی اگر به هر سختی نگاه کنیم، از دو سو، با آسانی همراه است؛ یعنی پیش و پس هر سختی، آسانی است.(شرح، آیات ۵ و۶) این بدان معناست که انسان وقتی گرفتار سختی شد، نباید ناامید شود، زیرا بزودی سختی میرود و آسانی جایگزین میشود. ۲. سنت اتمام حجت: خدا هر گاه بخواهد مردمی را عذاب کند، اتمام حجت میکند تا کسی مدعی این معنا نباشد که آگاهی و اطلاع نداشته است که اگر کاری را انجام دهد، گرفتار عذاب میشود. ۳. سنت اجل: یکی از سنتهای حاکم بر هستی، سنت اجل است که برای دارندگان نفس مطرح است؛ از نظر قرآن، هر نفسی چشنده مرگ خواهد بود و هنگام اجل مسمی از دنیا خواهد رفت. پس این گونه نیست که کسی بتواند از مرگ برهد، بلکه در نهایت در هنگام اجل مسمی، با مرگ مواجه خواهد شد. سنت الهی بر این قرار گرفته که هنگام اجل بدون هیچ تقدم و تاخیری مرگ، شخص را در بر گیرد و آن را بچشد. ۴. سنت اجل امت: همان طوری که انسانها دارای اجل مسمی هستند که تاخیر و تقدیم در آن راه ندارد، همچنین امتها و اقوام دارای اجلی هستند که بقا و قدرت ایشان تا زمانی خواهد بود و سپس به پایان میرسد، بیآنکه تقدیم و تاخیری در آن راه یابد. این بدان معناست که هیچ دولت و ملتی تا ابد باقی نمیماند، بلکه دولتها و ملتها جا بهجا میشوند؛ و همان طوری که انسانها تولد و مرگی دارند، ملتها و دولتها نیز این گونه هستند.۵. سنت اختیار: خدا انسان را دارای اراده آفریده است. هر چند اراده او در دایره سنتهای الهی محدودیت دارد و انسان در چارچوب حکمت و مشیت الهی دارای اختیارات و حق انتخابهایی است، ولی همین اختیار محدود که از آن به «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ الأَمْرَیْن یا منزله بین المنزلتین» یاد میشود به انسان امکان میدهد تا با اراده و اختیار خویش کاری را انجام دهد یا ترک کند و بر اساس همین انتخاب است که ثواب یا عقاب میبیند. 6-سنت اختلاف: از آنجا که انسانها دارای اراده و اختیار و حق انتخاب هستند، با هم اختلاف خواهند داشت و این گونه نیست که همه یک شکل و یک گونه باشند و عمل کنند؛ یعنی همان طوری که اختلاف میان شب و روز است، همچنین میان انسانها نیز چنین اختلافاتی وجود دارد؛ زیرا از سنتهای الهی در میان مردم وجود اختلاف است؛ و اگر خدا مشیت میکرد این اختلاف وجود نمیداشت، ولی حکمت و مشیت الهی بر وجود اختلاف میان مردمان است.۷. سنت امهال (مهلت دهی): از سنتهای مهم و اساسی الهی، سنت امهال است. به این معنا که به افراد و امتها مهلت میدهد تا بر اساس افکار، ارادهها و اختیارها، انتخابهای خودشان را داشته باشند. بنابراین، خدا افراد گناهکار را به سرعت مجازات نمیکند، بلکه فرصت میدهد تا ملکه و مقوم ذاتاشخاص شکل گیرد و خود را نشان دهد و جایی برای اما و اگر باقی نماند و حجت بر ایشان تمام شود. از این سنت به سنت املاء و امهال یاد میشود که مراد تاخیر در عقاب و مجازات تا «اجل» خود آن چیز است که خدا برای آن مقرر کرده است. ۸. سنت استدراج: استدراج از واژه درجه، بیانگر این معنا است که شخص درجه درجه به چیزی نزدیک میشود. از سنتهای الهی این است که گناهکاران با مکر الهی به نام استدراج مواجه میشوند؛ به این معنا که به آنان اجازه میدهد تا درجات زشت کاری و گناهکاری و جرم و جنایت را در مراحلی حتی نهایی بپیمایند. سپس در حالی که احساس امنیت میکنند، ناگهان خدا آنها را به عذابی سخت میگیرد. از نظر قرآن، مترفان و فاسقان و مانند آنها اکثرا گرفتار سنت استدراج هستند و این را خود نمیدانند. ۹. سنت اضلال: هدایت ابتدایی و هدایت پاداشی خاص و نیز هدایتهای تکوینی و تشریعی برای بشر همواره وجود داشته و خواهد داشت. اما چیزی به نام اضلال ابتدایی وجود نداشته و نخواهد داشت؛ بلکه هر گاه سخن از اضلال الهی نسبت به کسی یا امتی است، مراد از آن اضلال کیفری است؛ یعنی از سنتهای الهی است که اگر کسی از هدایت تکوینی، فطری و ابتدایی بهره نگیرد، خدا او را با اضلال کیفر میدهد. از همین رو اعراضکنندگان از توبه را گرفتار اضلال کیفری میکند۱۰. سنت اغوا: از سنتهای الهی این است که شیطان بتواند مردمان را اغوا کرده و فریب دهد و به خود دعوت کند و بستری برای سلطه خویش فراهم آورد؛ اما سنت دیگری در این مورد حاکم است که شیطان نتواند این اغواگری را نسبت به معصومان داشته باشد. ۱۱. سنت آزمون و بلاء: از دیگر سنتهای الهی که بسیار مهم و اساسی است، سنت آزمون و بلاهای الهی است که همگان بدان آزموده و امتحان میشوند تا خوب و بد از هم جدا شوند و سره از ناسره باز شناخته شود، و ظرفیتهای انسانی نمودار شده و توان و استعدادها شکوفا شده و رشد و تکامل برای فرد و جامعه ایجاد گردد. فتنهها و بلایا در قالبهای خیر و شر و نعمت و نقمت بر انسان و اجتماع وارد میشود و انسان میبایست با توجه به این سنتها واکنش مناسب نشان داده و با صبر و استقامت به دور از جزع و فزع از مشکلات به توفیق الهی سربلند بیرون آید۱۲. سنت پیروزی حق: از سنتهای مهم الهی که بهعنوان فلسفه تاریخ و پایان تاریخ باید از آن یاد کرد، سنت پیروزی حق بر باطل و سلطه بیچون و چرا و هیمنه اسلام و صالحان مصلح بر جهان است.۱۳. سنت تحول: از سنتهای الهی تحول در زندگی است. بنابراین، تحوّل امور و حوادث و آسانى بعد از سختى و گرفتارى، از سنّتهاى خدا است.۱۴. سنت تداول حکومتها: از سنتهای اجتماعی میتوان به سنت تغییر در دولتها و تداول (دست به دست شدن)آنها یاد کرد.(آلعمران، آیه ۱۴۰)؛ ۱۵. سنت گردش ثروت: از سنتهای اقتصادی و اجتماعی میتوان به سنت تداول ثروت اشاره کرد که بر اساس آن مال و ثروت هرگز در دست گروهی نمیماند.(حشر، آیه ۷) ۱۶. سنت تغییر: تغییر در نفوس و اجتماع، امکانپذیر است؛ به این معنا که اگر تبدیل و تحویل در نفوس انسانی شدنی نیست؛ اما تغییر مثبت و منفی شدنی است. از نظر قرآن، تغییرات اجتماعی در گرو تغییرات در نفوس جمعی امتها است؛ یعنی اگر نفوس افراد یک اجتماع و امت، تغییرات مثبت را به خود ببیند، آن اجتماع نیز از برکات آن بهرهمند میشود و حتی نقمتها به نعمتها تبدیل میشود؛ در مقابل، اگر تغییر نفوس منفی باشد، نعمتها از دست میرود. ۱۷. سنت حاکمیت ستمگران: از سنتهای الهی این است که ستمگران بر مردمان ستمپیشه مسلط شوند؛ یعنی اگر مردمی ستمپیشه باشند، ستمگرانی بر آنان مسلط میشوند که بیشترین ستم را در حق آنان روا میدارند؛ ۱۸. سنت تقابل حق و باطل: همواره حق و باطل در خصومت و تقابل با هم هستند. از همین رو کارزار میان پیامبران اهل حق با شیاطین جنی و انسی وجود دارد و برای هر پیامبری دشمنی از جن و انس است.(انعام، آیه ۱۱۲)۱۹. سنت دفاع از حق: خدا در قرآن دفاع از مومنان و اهل حق و حقیقت را وظیفه خویش دانسته و از آن بهعنوان یک سنت اجتماعی یاد کرده است. البته از آیات قرآن به دست میآید که این دفاع به طور مستقیم و با امدادهای غیبی و در بیشتر موارد از طریق مومنان است؛ هر چند که همه هستی حتی شیطان نیز لشکر الهی است و بیرون از سلطه مقتدرانه خدا قرار نمیگیرد. به هر حال، دفاع خداپرستان مؤمن در برابر تجاوز و ظلم کافران، در راستاى سنّت خدا مبنى بر مفسدان، به وسیله عابدان موحد از جمله مهمترین سنتهای الهی است. 20-سنت مطابقت اسلام با فطرت: هر موجود از هدایتی فطری و تکوینی برخوردار است.(طه، آیه ۵۰) از نظر قرآن، از سنتهای الهی این است که اسلام را مطابق فطرت و هدایت تکوینی فطری قرار داده است.(روم، آیه ۳۰) باید توجه داشت که دین توحید و اسلام، چیزى جز سنت زندگى و راه سعادت نیست که پیمودن آن نداى فطرت هر آدمى است. ۲۱. سنت رسالت: از سنتهای الهی برای انس و جن این است که رسولانی برای آنان برای هدایت تشریعی میفرستد تا در دنیا در مسیر هدایت فطری و تکوینی گام بردارند.(بقره، آیه ۳۸) ۲۲. سنت اعتدال در رزق: اعتدال در رزق و روزی انسان از دیگر سنتهای الهی حاکم بر جهان است.۲۳. سنت عذاب استیصال: از سنتهای الهی این است که امتهایی که به فسادگری، تحریفگری، تبدیل دین خدا، ظلم و ستم، فسق و فجور، خوشگذرانی و اتراف، اسراف و مانند آنها میپردازند، پس از اتمام حجت، گرفتار سنت کیفر در دنیا شده و با عذاب استیصال، اصل و ریشه آنان کنده و خشکانیده شود. ۲۴. سنت احقاق حق و ابطال باطل: از دیگر سنتهای الهی حاکم بر هستی، سنت احقاق حق و ابطال باطل است؛ به این معنا که در نهایت، این حق است که تحقق مییابد و باطل از میان میرود و جایی برایش نیست. ۲۵. سنت نجات مومنان و مصلحان: از سنتهای الهی این است که مومنان را از غم و حزن به دنبال ذکر الله و نیایش به درگاه خدا(انبیاء، آیه ۱۰۸) و از عذاب استیصال نجات میدهد.۲۶. سنت ازدیاد و کاهش نعمت: از نظر قرآن، شکر نعمت موجب ازدیاد نعمت و افزایش آن و کفران و ناسپاسی موجب کاهش بلکه تغییر نعمت به نقمت میشود. ۲۷. سنت هدایت ربوبی: خدا در قرآن میفرماید که خدای خالق در مقام حکیم به ربوبیت میپردازد و بر آن است تا همه موجودات به کمالات بایسته و شایسته خویش تحت پروردگاری خدا برسند. بنابراین، هدایت تکوینی وفطری از مظاهر ربوبیت و سنت الهی است. ۲۸.سنت مجازات کافران: از سنتهای الهی میتوان به مجازات کافران در همین دنیا بهاشکال گوناگون اشاره کرد۲۹.حاکمیت مستضعفان و صالحان: از نظر قرآن، مستکبران بر اساس سنت الهی نابود شده و صالحان و مستضعفان بر جهان حاکمیت مییابند.(اعراف، آیه ۱۳۷؛ قصص، آیات ۴ و ۵؛ انبیاء، آیه ۵)آنچه بیان شد تنها گوشهای از سنتها و قوانین ثابت الهی حاکم بر هستی و جوامع است و ذکر همه سنتهای الهی نیاز به پژوهشی تفصیلی و فرصت بیشتر دارد