فال گرفتن از منظر اسلام و قرآن 99/12/9
فال گرفتن از منظر اسلام و قرآن
فال گرفتن یکی از روشهایی است که انسانها از زمانهای بسیار دور به دنبال آن بودهاند تا اطلاعاتی از حوادث و رویدادهای آینده خود داشته باشند. این حس کنجکاوی هنوز هم در انسان وجود دارد ولی عدهای از مردم را به راهی میکشاند که جز هزینههای هنگفت و دریافت سخنان باطل و بیاساس نتیجهای برای آنها ندارد. اسلام که دین عقلانیت و خوشبینی است با هر نوع فریبکاری و اهمال مردم مخالف است و در مقابل فال خوب زدن و تعبیر رویدادها و حوادث به نیکی و خوشی را خوشایند دانسته است. درواقع با مرور سبک زندگی پیامبر اسلامی (ص)به این نتیجه میرسیم که آن بزرگان به شدت از فال بد پرهیز داشته و آن را نهی فرمودهاند و در مقابل، از رویدادها به خوشی و خوشیمنی تعبیر کرده و به اصطلاح فال خوب را عامل نشاط و امید در افراد دانستهاند.اسلام دینی است که بر فطرت و حقانیت بنا شده است و از هر نوع توهم و سادهانگاری دور است. اسلام تلاش و کوشش را برای انسان ضروری میداند تا از این طریق زندگی خوبی برای خودش رقم بزند. در مورد فال هم باید دانست که فال بد به شدت از سوی اسلام نهی شده است چون اثر روانی منفی برای فرد به همراه دارد؛ اما فال خوب که موجب شادی و امید افزایی شود، آن هم با شرایطی که هزینهای در آن وجود ندارد جایزاست. به عنوان مثال روزی پیامبر اسلام (ص)با جمعی سفر میکردند. در میان راه یک سواری را دیدند و حضرت نام او را پرسیدند. آن مرد خودش را «سعد» معرفی کرد. پیامبر( ص)با شنیدن نام او فرمودند: «سعدنا» یعنی خوشبخت شدیم و همین نام را به فال خوب گرفتند که انشاءالله سفر خوب و خوشی خواهیم داشت. منظور از فال خوب در اسلام این است، نه اینکه افراد با صرف هزینههایی به افرادی مراجعه کنند که هیچ علمی ندارند و مطالبی را عنوان میکنند که هیچ بنای عقلی و درستی ندارد. این کار درواقع فریبکاری است و اسلام هر نوع فریبکاری را به شدت نفی کرده است.از منظر اسلام فال چه خوب باشد و چه بد، اثر تکوینی در زندگی ندارد ولی میتواند آثار روانی بر روی فرد داشته باشد. به این معنا که وقتی کسی فال خوب میزند، خوشحال بوده و به آینده امیدوار است ولی لزوماً فال نمیتواند اثری در زندگی او داشته باشد. فال بد هم همین طور است، یعنی انسان با شنیدن فالی که نشانههای بدی دارد ناامید شده و از آینده میترسد، ولی فال به وقوع نمیپیوندد. بلکه خود انسان است که با امید داشتن یا ناامیدی نسبت به آینده، دست به اقدامات و کارهایی میزند که سرانجام و عاقبت خوب یا بدی را برای خودش رقم میزند.همین طور است. فال به طور مطلق خرافه و باطل نیست، بلکه حدس خوب و خوشبینی نسبت به آینده است. در اسلام به این علت فال بد نهی شده که موجب یأس و بیحالی میشود و انسان را منفعل میکند. ولی فال خوب که با نشاط همراه است، موجب تلاش بیشتر و خوشبینی است.از آنجایی که اسلام همیشه رویکردی مثبت نسبت به مسائل دارد، از فال خوب زدن هم نهی نکرده ولی فال بد را به شدت مذموم دانسته است.
در ماجرای صلح حدیبیه مشاهده میشود زمانی که سهَیل بن عمرو به عنوان نماینده کفار به خدمت رسول خدا (ص)رسید و حضرت نام او را دانستند، فرمودند: «قد سهل علیکم امرکم» به این معنا که از نام سهیل من فال به خوبی میگیرم که کار برای شما سهل و آسان میشود.اینها مواردی هستند که گاهی در میان عوام رایج میشوند که مثلاً وقتی با آمدن یک نفر اتفاق بدی میافتد، آن اتفاق بد را به او نسبت میدهند و میگویند که او بدقدم است. اسلام با این نظرات خرافه مقابله کرده و آن را در مسیر صحیحی قرار داده تا افراد نسبت به یکدیگر و حوادث خوشبین باشند. اساساً شومی و نحسی در اسلام معنایی ندارد، جز اینکه انسانها خودشان مسیر زندگی را به سمت شومی بکشانند.به عنوان مثال امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمودهاند: «بدقدم بودن و شومی زن در مهریه زیاد و نافرانی و سرپیچی از شوهر است.» یعنی اساساً زنها شوم نیستند، بلکه مایه آرامش و انس و دوستی هستند که محیط خانه را به نشاط و آرامش میرسانند. ولی وقتی مهریه خانمی زیاد باشد و یا ناسازگاری کند، درواقع خودش مسیر زندگی را به سمت سختی و شومی کشانده است. نه اینکه ذات وجودی مبارکی که خدای متعال خلق کرده، به خودی خود نحس باشد.یا در حدیث دیگری از پیامبر اسلام (ص)نقل شده که فرمودند: «خانه شوم، خانهای است که همسایههای بد داشته باشد.» در این مورد هم خود خانه شوم نیست، بلکه افراد هستند که آن را به محیط امن و خوش تبدیل میکنند و یا عامل ناراحتی و آزار یکدیگر میشوند.اساس این خرافات به بیدینی و اعتقاد نداشتن به اراده خدای متعال مربوط است. انسانها هر قدر هم در علم و دانش پیشرفت کنند وقتی به خدا ایمان نداشته باشند، مدام در مرداب جهل فرو میروند. چون اصلاً نمیدانند که اساس این علم چیست و از کجا آمده است. نحس دانستن بعضی اعداد مثل عدد 13 یکی از خرافات است که عدهای از آن فرار میکنند. اما مشخص است که این کار هیچ دلیل عقلی ندارد.وقتی هر نوع خرافهای را پیگیری کنیم میرسیم که نقطهای که فرد اراده خدا را بر زندگی باور قطعی ندارد و خودش هم فردی ناامید است که دنبال امیدهای پوچ میگردد. در حالی که اسلام تلاش، پشتکار و امید را به انسان توصیه فرموده تا بدانی هر نوع خوبی و خیر در این است که با ایمان و اراده محکم در خوبی و سختی تلاش کنیم. نه اینکه اتفاقات را به فال بد بگیریم و مأیوس و ناامید شویم یا خودمان را بازیچه دست فریبکارانی کنیم که ادعای فال گرفتن دارند.قرآن کریم فال بد را مردود کرده ولی خوشبینی به آینده را ترویج کرده تا مردم در سایه ایمان، روحیه شاد و سرزنده داشته باشند و با یکدیگر به خوبی رفتار کنند. نه اینکه دیگری را بدیمن و شوم بدانند و عامل آزار هم باشند. منبع:فارس