لقمه حلال و سالم از نظر قرآن 1400/3/26
لقمه حلال و سالم از نظر قرآن
از نظر قرآن، تغذیه برای بقای حیات انسان ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ اما در تغذیه دو شرط اساسی «حلیت و سلامت» می بایست اساس قرار گیرد؛ زیرا «حرام» به «نفس» سپس «بدن» زیان می رساند؛ چنان که «ناسالم» به بدن سپس نفس آسیب می رساند. بنابراین، لازم است که انسان به «طیب و حلال» بودن چیزی که می خورد و می نوشد، اهتمام خاص ورزد.واژه «طیب» در برابر «خبیث» ناظر به چیزی است که از همه جهات و ابعاد «مناسب» انسان است. بنابراین، نمی بایست آن را محدود به «پاکی ظاهری» دانست.از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان می بایست در «تغذیه» دقت نظر کرده و «طیبات» را مورد استفاده قرار دهد و از «خبیثات» اجتناب ورزد؛ زیرا طیبات چیزهایی است که خدا با توجه به ساختار انسان برای استفاده او آفریده است تا بدون هیچ یا کم ترین آثار سوء و بد، بقای انسان را تضمین کند و او را در مسیر بالندگی و رشد یاری رساند و امکان «اظهار صفات» الهی را در انسان فراهم سازد.وقتی خدا در قرآن مصادیقی از «طیبات» را بیان می کند تا ناظر به «مناسبت با بدن» نیست که امری را طیب می کند، بلکه «مناسبت با نفس و روان» نیز مد نظر قرار می گیرد؛ زیرا از نظر قرآن تاثیرات مثبت و منفی طیبات و خبیثات فراتر از تن، روان و نفس آدمی را نیز درگیر می کند به طوری که مثلا کسی که «تغذیه طیب» دارد، «عمل صالح» نیز از او صادر می شود؛ چنان که به صراحت خدا می فرماید: اى پیامبران از چیزهاى طیبات و پاکیزه ها بخورید و کار صالح و شایسته کنید که من به آنچه انجام مى دهید دانایم. (مومنون، آیه ۵۱)
پس می توان گفت که «غذا و تغذیه طیب و خبیث» در شاکله شخصیتی و ساختار وجودی هر فرد انسانی تاثیر مثبت و منفی می گذارد و آثار این «شخصیت خوب و بد» نیز در «عمل صالح و طالح» خودنمایی می کند.از نظر آموزه های وحیانی اسلام، نقش تغذیه در «شکل گیری شخصیت» و در نتیجه «عمل» چنان مهم و اساسی است که بخش عمده ای آموزه های دستوری و تجویزی اسلام در قالب حلال و حرام ناظر به مساله «تغذیه» است. به عنوان نمونه به سبب تاثیرات منفی «خمر» در به «خماربردن عقل»، خدا آن را حرام می کند؛ زیرا «قوه ادراکی و گرایشی» بشر متاثر از خمر در پوششی می رود که دیگر قابل استفاده نیست و «عقل» کارویژه خود را از دست می دهد. این از دست رفتن عقل در پس پوشش خمر تا جایی است که شخص رفتارهای طبیعی خود را از دست می دهد و حتی گاه قادر به مهار قوای جوارحی و اعضا برای حرکت نیست و در رفتار و حرکت «تلوتلو» می خورد که از آن به «سکر و سکاری» یعنی مستی یاد می شود.در جایی دیگر نیز می فرماید: درباره شراب و قمار از تو مى پرسند؟ بگو: در آن دوگناهى بزرک و سودهایى براى مردم است ولى گناهشان از سودشان بزرگتر است.(بقره، آیه ۲۱۹)از این آیات به روشنی به دست می آید که آن چه «معیار و ملاک» حلیت و حرمت نسبت به مصادیق «تغذیه» است، همان «مصالح و مضار» آن چیزها است. در حقیقت خدا چیزی را «مصالح اکثری» داشته باشد «حرام» نمی کند، چنان که چیزی که دارای «مفاسد و مضار اکثری» است، «حلال» نکرده است. به یک معنا می بایست که احکام تابع مصالح و مفاسدی است که در متعلق احکام است؛ آن چه در این جا برای ما اهمیت دارد، این است که احکام حلال و حرامی که برای «تغذیه» و مصادیق آن بیان شده است، تابع «مصالح و مفاسدی است که در متعلق حکم» وجود دارد. پس اگر چیز «طیب» باشد به طور طبیعی حلال و اگر «خبیث» باشد حرام است.البته از نظر قرآن، اصولا مالی که از طریق حرام به دست می آید هر چند که به ظاهر «طیب» باشد، اما در باطن «خبیث» است و همان آثار بر آن بار می شود؛ زیرا «نفس انسان» چون «نفس حیوان» نیست تا گفته شود خوردن یک هندوانه طیب از ملک با خوردن آن از غیر ملک هیچ فرقی ندارد؛ زیرا این «غذای حرام» در نفس انسان اثر خودش را می گذارد؛ زیرا شخص عالم است که مال حرام تغذیه می کند و «نفس» با آگاهی از این امر متاثر از تغذیه خواهد بود.در فقه اسلامی از «مکاسب محرمه» و کسب های حرامی سخن به میان آمده است که تاثیر بدی بر روند اقتصاد خانواده و تغذیه آنان و هم چنین «نفس و روان» استفاده کنندگان می گذارد. اصطلاح مکاسب محرمه در فقه اسلامی به معنای روشهای کسب و کار و درآمد حرام و ممنوع از دیدگاه اسلام است. این بدان معناست که روش درآمدی در اسلام میبایست بر اساس موازین و معیارهای خاص باشد که اگر تحقق نیابد در حقیقت کسب حرام تلقی میشود. به عنوان نمونه خداوند در آیه ۲۹ سوره نساء میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهآید، اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدی با رضایت دو طرف، از شما انجام گرفته باشد و خودتان را مکشید، زیرا خدا همواره با شما مهربان است.به هر حال، درآمد انسانی و مکاسب، عامل مهمی در تعیین شخصیت و سرنوشت هر انسانی است. اگر این مکاسب حرام باشد، به طور طبیعی شخصیت او نامتعادل و سرنوشت وی تلخ و دردناک خواهد بود.در اسلام بر این نکته تاکید میشود که خوراکی انسان میبایست طیب و پاک باشد و لقمه خبیث نباید خورده شود (اعراف، آیه ۱۵۷)؛ همچنین باید این لقمه از راه پاک و حلال به دست آید. از این رو دو عنوان طیب و حلال بودن شرط مهم و اساسی در خوراکی است.برخی از آثار لقمه های حرام که در آیات و روایات بیان شده است عبارتند از:۱. مهر شدن و سیاهی دل: ۲. لعنت فرشتگان، ۳. عدم قبولی اعمال خیر: ۴. عدم قبولی نماز: 5. عدم اجابت دعا: ۶. نسلهای ناپاک:آثار لقمه در نسلهای آدمی ظهور و بروز میکند 7. عدم شفاعت: ۸. عذاب الهی: 9-قساوت قلب: اباعبدالله الحسین (ع) در این باره می فرماید: شما مرا نافرمانی می کنید و حرفم را گوش نمی کنید؛ چرا که شکم هایتان از حرام پر شده است.(بحارالانوار، ج ۴۵ ص ۱۰).