طمع ناپسند، عوامل و آثار آن        

طمع از صفات نفس انسانی است که با توجه به مورد و متعلق طمع می تواند خوب یا بد باشد؛ هر چند که شخص طمع کار و طمع ورز مستحق آن چیز نیست که خواهان آن است؛ اما اموری است که انسان نه تنها می بایست نسبت به آن طمع داشته باشد، بلکه بر آن اصرار کند و از خدا بخواهد تا آن چیزی را که مستحق آن نیست، به او ببخشد.در برابر برخی از طمع ورزی های به سبب آن که نسبت به امور حقیر و پست دنیوی است، مورد سرزنش است و خدا چنین افراد طمعکار و طمع ورز را مورد سرزنش قرار داده است.بی گمان شناخت طمع های خوب و بد و نیز عوامل طمع های ناپسند و بد و آثار آن می تواند سرنوشت انسان را تغییر دهد. خدا در قرآن به این امور توجه داشته است تا انسان بداند نسبت به چه چیزی طمع داشته و نسبت به چیزی طمع نورزد.طمع به معنای رغبت و شهوت شدید برای بدست آوردن چیزی بدون فراهم آوری اسباب آن ، اگر به سبب امید به فضل الهی در امور معنوی و اخروی باشد، امری پسندیده است، اما اگر در امور مادی باشد، موجب از دست ورع و تقوا و افتادن در ورطه یأس و نومیدی می شود و انسان را به هلاکت می اندازد.خدا در قرآن از مردمان می خواهد تا خدا را با خوف و طمع بخوانند؛ زیرا رحمت الهی به این افراد که جزو محسنان شمرده شده اند، نزدیک است و آنان را در بر می گیرد.(اعراف، آیه ۵۶)هم چنین خدا رفتار مومنان در تهجد و نمازهای شبانه خویش که هماره خدا را با خوف و طمع می خوانند(سجده، آیه ۲۴) می ستاید. پس از نظر قرآن، چنین طمعی پسندیده است؛ زیرا هر چند که شخص اسباب آن را با اعمال عبادی فراهم نیاورده است، اما امید به رحمت و فضل بی پایان خدا او را به این طمع می رساند؛ البته همان طوری که از این آیات فهمیده می شود، این طمع خالی از استحقاق نیست؛ زیرا طمع چنین افرادی هماره با «خوف» است که خود عامل بازدارنده ای از انجام گناه و موجبات غضب و خشم الهی است؛ با این همه چنین باور و اعتقادی دارند که مستحق چیزی نیستند که بدان طمع دارند. از همین روست که در اندیشه فضل و رحمت الهی هستند که نه تنها بیش از غضب است، بلکه بر غضب الهی نیز پیشی می گیرد و اجازه نمی دهد تا شخص گرفتار غضب الهی شود، مگر آن که شخص چنان در معاصی غرق شده باشد که رحمت الهی مقتضی آن باشد تا خدای رحمان او را به غضب بگیرد یا به دوزخ برد؛ چنان که از سوره الرحمن همین معنا به دست می آید که غضب الهی نسبت به دوزخیان برخاسته از رحمانیت الهی است؛ زیرا شخص گناهکار جایی برای طمع نگذاشته است تا از غضب الهی در امان ماند.از نظر قرآن کسانی که غرق در گناهان هستند، نمی بایست چنین طمعی داشته باشند؛ زیرا چنین طمعی ناپسند است؛ چرا که غرق در معاصی و عصیان علیه خدا نمی تواند از خدای رحمان، جز غضب را متوقع باشد.از نظر قرآن، اصحاب اعراف از کسانی هستند که طمع به رحمت الهی و شفاعت شافعان مرضی و مأذون از سوی خدا دارند؛ آنان در صحرای محشر در روز قیامت چشم انتظار ورود به بهشت و دخول در آن هستند و طمع دارند تا به عنایت الهی و توجه شفاعت شافعان داخل در بهشت شوند.هم چنین از نظر قرآن، طمع برای آمرزش خطایا از اموری است که به عنوان طمع پسندیده مطرح است(شعراء، آیه ۸۲)؛ البته این طمع از سوی کسانی است که گام هایی برای رهایی از گناه برداشته و به اصلاح امور خطا و اشتباه خویش پرداخته اند؛ چنان که ساحران این گونه طمع داشتند تا خدا از سر تقصیرات و خطایا آنان بگذرد و مورد مغفرت و آمرزش الهی قرار گیرند.(شعراء، آیه ۵۱)خدا در قرآن از گروهی مسیحی یاد می کند که وقتی حقانیت اسلام را فهمیدند به خود نهیب زدند تا اهل ایمان شده و بدان بگرایند؛ این افراد طمع داشتند تا جزو صالحان در آیند و با آنان محشور شوند. از نظر قرآن چنین طمع ورزی امری پسندیده و خوب است که دیگران نیز می بایست آن را سرمشق قرار دهند؛ طمع خوب و پسندیده آن است که همراه با خوف باشد که مانع جدی در انجام هر کاری می شود. شخصی که هراسان و ترسان است، به خود اجازه نمی دهد تا هر کاری کند. پس اگر طمع در بهشت یا فضلیتی دارد، موانعی را به عمده ایجاد نمی کند، بلکه تلاش می کند تا با پرهیز از خشم و غضب الهی، خدا شرایط و مقتضی بخشش را فراهم آورد و چیزی را که استحقاق آن را ندارد به رحمت و فضل خویش به او ببخشد.پس اگر بخواهیم شرایط طمع ناپسند را بشماریم، می توانیم به مواردی چون عدم خوف، طمع در امور مادی، طمع نسبت به غیر خدا و مانند آن ها اشاره داشته باشیم. به عنوان نمونه در قرآن، طمع ورزى در به چنگ آوردن ثروت و قدرت بیشتر که مستحق آن نیست، به عنوان خصلتى ناپسند، مورد سرزنش خداوند قرار گرفته است.از نظر قرآن برخی از مواردی که طمع نسبت به آن، طمع ناپسند دانسته شده عبارتند از :1-طمع نسبت به قدرت و ثروت: از نظر قرآن، چنین اموری دنیوی ارزش آن را ندارد که انسان نسبت به آن طمع ورزد و بخواهد خدا ثروت و قدرت او را بیش تر کند؛ 2-طمع نسبت به کافران: خدا در قرآن بیان می کند طمع مومنان نسبت به کافرانی که عاقلانه و عاملانه نسبت به حقایق موضع گیری منفی دارند، طمع خوبی نیست؛ 3-طمع نسبت به تحریفگران: هم چنین طمع نسبت به تحریف گران عالم و عاقلی که حقایق را پس از درک و فهم نادیده می گیرند و ضد آن عمل و رفتار می کنند، صلاحیت آن را ندارند تا اهل ایمان باشند. 4-طمع معاندین: از نظر قرآن طمع افراد ثروتمند و قدرتمندی چون ولید بن مغیره که علیه آیات الهی عناد می ورزند و طمع دارند که به سبب موقعیت اجتماعی و ثروت و منزلت در دنیا، صعود و رشدی معنوی داشته و به بهشت در آیند، طمع ناپسند و بدی است.5-طمع متخلفان از جهاد: از نظر قرآن، برخی از مومنان در حالی طمع به اموری دارند که غضب الهی را موجب شده اند؛ به عنوان نمونه بادیه نشینان متخلّف از سفر به مکّه، در طمع غنایم جنگ خیبر، خواستار همراهى با پیامبر(ص) می شوند که خدا این طمع را امری ناپسند و زشت بر می شمارد و آنان را سرزنش می کند.6-طمع به زنان: از نظر قرآن، برخی از مردم به قدرت و ثروت دنیوی طمع دارند، و برخی دیگر نسبت به زنان و شهوت جنسی با آنان طمع دارند. این افراد به سبب بیماردلی تحت تاثیر صدای نازک و عشوه آمیز زنان قرار گرفته و خواهان ارضای شهوت جنسی از طریق های نامشروع چون زنا می شوند.انسانی که گرفتار طمع ا ست هرگز سیراب نمی شود؛ زیرا مستحق آن چیز نیست و بدان نخواهد رسید. از همین روست که چنین طمعی خوب و پسندیده نیست. امام علی (علیه السلام)مى فرماید: طمع آدمى را به سرچشمه آب وارد مى کند و بى آنکه او را سیراب کرده باشد باز مى گرداند، طمع ضامنى است که هرگز به عهد خود وفا نمى کند». (نهج البلاغه، حکمت ۲۷۵).البته چنان که گفته شد، طمع ناپسند آن است که انسان به غیر خدا طمع ورزد و چشم به دست غیر خدا داشته باشد، وگرنه مومنان به ویژه خطاکاران هماره طمع دارند که خدا ایشان را بیامرزد و ایشان را به بهشت داخل سازد. از همین روست که امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مى خواهى دیده ات روشن باشد و به خیر دنیا و آخرت برسى طمع خود را نسبت به آنچه در اختیار مردم است قطع کن.از آن جایی که طمع زمانی خوب است که انسان دست کم عملی برای ایجاد استحقاق خویش انجام دهد، حتی اگر این عمل با دعا و شفاعت خواهی یا تنها با خوف همراه باشد، ولی اگر مردم بر خلاف این آموزه های وحیانی طمع به اموری دارند که نه عملی برای استحقاق آن انجام می دهند و نه خوف با طمع خویش همراه می کنند و نه دعایی در دنیا برای کسب آن دارند. از همین روست که از نظر اسلام چنین طمعی ناپسند است؛ چنان که در حدیث قدسى آمده که خدا می فرماید: چه کم حیا است آن کسى که بدون عمل، طمع در بهشت من دارد؟