ورشکسته‌ترین افراد در روز قیامت                 

صفا، صمیمیت و صداقت از فضیلت های بزرگی بوده که فراموش شده و به جای آن دروغ، تقلّب و حقه بازی، مشهور شده است.پیغمبر اکرم «ص» و ائمۀ طاهرین «ع» راجع به صفا، صمیمیت و صداقت، فراوان سفارش کرده‌اند. حتی امیرالمؤمنین «ع» در حدیثی صفات و اعمالی مانند «صداقت»، «اداء امانت»، «وفای به عهد» و «صلۀ ارحام» را علامت اهل دین و نشانۀ دین‌داری می‌دانند.یعنی اگر کسی صادق است، بفهمید که مسلمان است و اگر صفا، صمیمیت و صداقت ندارد، مسلمان واقعی نیست، گرچه مسلمان رسمی و شناسنامه‌ای باشد. آنکه دیگران را گول بزند، پشت سر هم انداز باشد، حقه باز باشد و دروغ بگوید، نشانه‌ای از مسلمانی ندارد.  «خداوند عزّوجل هیچ پیغمبری را مبعوث نفرمود، جز با راستگوئی و اداء امانت به نیکوکار و بدکردار»؛ یعنی هم خودشان صادق و امانت‌دار بوده‌اند و هم در برنامۀ شریعت آنها توصیۀ مؤکد به مردم برای رعایت صداقت و امانت‌داری بوده است.  لذا اگر ما بخواهیم یک مسلمان واقعی و پیرو اهل‌بیت «ع» باشیم باید باصفا، باصداقت و امانت‌دار باشیم، با مردم یکرو باشیم، تظاهر در زندگی ما نباشد، دوروئی در زندگی ما نباشد، در کار، در گفتار و در کردار ما، رنگ صفا، رنگ صداقت و رنگ صمیمیت باشد.صفا، صمیمیت و صداقت اقسامی دارد:قسم اول: صفا، صمیمیت و صداقت راجع به خداوند است. مشکل است بتوانیم با خداوند متعال صفا، صداقت و صمیمیت داشته باشیم. کسی می‌تواند بگوید من با خدا صداقت و صمیمیت دارم که در وقتی که می‌گوید: «إِیاکَ نَعْبُدُ وَ إِیاکَ نَسْتَعینُ»  راست بگوید. یعنی توحید افعالی داشته باشد و یعنی توحید عبادی داشته باشد. معنای توحید عبادی آنست که متابعت از هیچ کس نکند جز خدا: «إِیاکَ نَعْبُدُ». توحید افعالی آنست که هیچ چیز و هیچ کسی را در زندگی مؤثر نداند جز خدا و این «إِیاکَ نَسْتَعینُ» است. یک مسلمان واقعی که بهشتی صددرصد است، آنست که در وقتی که می‌گوید: «إِیاکَ نَعْبُدُ وَ إِیاکَ نَسْتَعینُ»، راست بگوید.قسم دوم: صداقت با پیغمبر اکرم «ص» و ائمۀ طاهرین «ع» است. یعنی به راستی آن محبتی که به اهل‌بیت داریم، واقعیت داشته باشد و تظاهر نباشد. همان‌طور که تا سرحد عشق امام علی «ع» را دوست داریم و ارادت به حضرت زهرا «عا» داریم، از نظر عمل هم متابعت داشته باشیم. آن کسی که گناه در زندگی‌اش باشد، کسی که اهل ظلم، دزدی، غیبت، تهمت یا آبروریزی باشد یا آن خانمی که مراعات حجابش را نکند، حتی اگر تا سرحد عشق هم حضرت زهرا «س» را دوست داشته باشد، صداقت ندارد؛ بلکه زهرا آزار هم هست و دل حضرت زهرا «س» را آزرده خاطر می‌کند.قسم سوّم: صداقت در خانه است. زن راجع به شوهر، و شوهر راجع به زن، و زن و شوهر راجع به فرزندان. همۀ اعضای خانواده باید مواظب باشند که دروغ در خانه راه نیابد. زن به شوهر دروغ نگوید، شوهر نیز به زن دروغ نگوید و زن و شوهر به بچه‌ها دروغ نگویند. پدرومادر مواظب باشند که بچه‌ها یک صداقت حسابی داشته باشند و باصفا گردند. زن و شوهر باید با هم یکرنگ باشند. به‌قول شاعر:من‌ کیم‌ لیلی و لیلی‌ کیست‌ من  - ما یکی‌ روحیــم‌ اندر دو بدن‌.دورنگی بین زن و شوهرها و بی‌صفایی در خانه و بالاخره اختلاف‌ در خانه، باصفا، صمیمیت و صداقت نمی‌سازد. آن زن و شوهری که در خانه اختلاف دارند، آن زن و شوهری که به یکدیگر دروغ می‌گویند، آن زن و شوهری که به فرزندان دروغ می‌گویند و بچه‌ها زیر نظر آنها بزرگ می‌شوند، فرزندانی دروغگو بار می‌آورند و گناهش هم گردن پدرومادر است. در حالی که صداقت یک امر فطری است، به این معنا که وقتی فرزند شما دو سه سالش شد، توجه می‌کند که صداقت خوب است. بچۀ دو سه ساله اگر به شما دروغ بگوید، رنگش تغییر می‌کند. اگر توجه کنید خوب می‌فهمید که راست می‌گوید یا دروغ. صداقت یک امر فطری است. چنانچه دروغ که خود رذیلت است، یک امر فطری است.  قرآن کریم می‌فرماید: ورشکسته‌ترین افراد در روز قیامت آنها هستند که به واسطۀ اولاد باید به جهنّم بروند. آنها چه کسانی هستند؟ افرادی که در خانه دروغ می‌گویند و فرزندشان دروغگو می‌شود. بچه‌ای که ببیند پدرش اهل تقلّب، حقه‌بازی و غشّ در معامله است و بالاخره یک آدم دورو در میان مردم است، این بچه با این حالات تربیت می‌شود یا اگر بی‌صداقتی و دروغگویی از مادرش ببیند، او هم دروغگو بار می‌آید و در روز قیامت خودش به خاطر بی‌صداقتی، حقّه‌بازی و دورویی به جهنم می‌رود، اما پدر و مادر هم مسئول هستند و به جهنّم خواهند رفت.  یکی از مراجع تقلید در کربلا زندگی می‌کرد. یک خانم شاهزاده به کربلا آمد و مجاور شد. وضع مالی او خیلی خوب بود. نامه‌ای پیش آن مرجع تقلید فرستاد و به او گفت: من می‌خواهم یک دستی روی سرم باشد. لذا می‌خواهم همسر شما بشوم. آن آقا جواب داد: نه، من طلبه هستم و تو شاهزاده هستی و به هم ربطی نداریم. دوباره نامه فرستاد و گفت: من پول نمی‌خواهم و خرج و مخارج شما را می‌دهم و پول فراوان به شما می‌دهم، فقط می‌خواهم دست شما روی سر من باشد. این مرجع تقلید یک جمله گفت که چقدر شیرین است. گفت: خانم من یک عمر با من ساخته است، اگر من بخواهم تجدید فراش بکنم، خیانت به اوست و یک بی‌صفایی و بی‌صداقتی است و من حاضر نیستم صفا، صمیمیت و صداقت در خانه‌ام را فدای این چیزها بکنم.عکس آن را نیز در تاریخ داریم؛ در زمان معاویه، مردی ورشکست شد. طیّ ماجرایی کار آن مرد و همسرش، با آنکه به همدیگر علاقه داشتند برای طلاق به محکمه کشید. حاکم شهر آنها در آن زن که صاحب جمال بود طمع کرد و با یک ترفند طلاق زن را گرفت، شوهرش را به زندان انداخت و بعد از عده زن را به اجبار به عقد خود درآورد. شوهر او پس از آزادی از زندان برای شکایت نزد معاویه رفت. معاویه دستور داد که همۀ آنها را احضار کنند تا به مسأله رسیدگی کند. وقتی آمدند، چشم معاویه به آن زن افتاد و خودش نیز پایش لغزید و به زن متمایل شد. از این‌رو به او گفت: آن شوهر فقیر و بیچاره را می‌خواهی یا دوست داری همسر حاکم باشی یا تمایل داری در قصر من و در این سلطنت، خانم باشی؟ زن نیز در پاسخ با کمال شهامت گفت: یک موی شوهرم را به تو و قصرت و حاکم و آن حکومتش نمی فروشم.  زن و شوهر باید چنین باشند. یعنی با هم صداقت و صفا داشته باشند و هرکدام خود را خالصانه، متعلق به دیگری بداند. بنابراین دوستی و ارتباط زن و مرد نامحرم، خیانت است و گناهش خیلی بزرگ است. تماس‌های نابجای مرد و زن با نامحرم گناه است و با صداقت در زندگی منافات دارد. همچنین پدرو مادر باید به فرزندان خود بفهمانند که وقتی ازدواج کردند، با همسرشان باصفا و باصداقت باشند.در روایت از قول امیرالمؤمنین «ع» چنین می‌خوانیم: «به خدا سوگند من فاطمه «س» را غضبناک و ناراحت ننمودم تا از دنیا رحلت نمود، فاطمه هم مرا خشمناک نکرد و از من نافرمانی ننمود».از این گذشته، صداقت زن و شوهر اقتضا می‌کند که خودخواه و خودمحور نباشند و خیرخواه یکدیگر باشند. در روایات فراوانی تأکید شده است که مؤمن، هرچه برای خودش می‌پسندد، برای دیگران هم می‌پسندد و هرچه برای خودش نمی‌خواهد، برای هیچ کس نمی‌خواهد: حضرت آیت الله مظاهری