موانع رهایی از بدبختی ها                      

رستگاری به معنای رهایی از بدبختی و دست یابی به خیر و صلاح و خوشبختی، آرزوی هر انسانی در دنیا و آخرت است. انسان ها هرگز از وضعیتی که در آن احساس بدبختی و ناکامی دارند، خوشحال نیستند و هماره در خواسته های خویش آرزو دارند که از بدبختی و ناکامی رها یابند و در کارها کامیاب و موفق باشند و پیروزی را در هر حالی به دست آورند و سربلند و عزیز در دنیا و آخرت زندگی کنند؛ اما بسیاری از مردم هماره نه تنها احساس رستگاری نمی کنند، بلکه احساس بدبختی و ناکامی دارند؛ و می گویند به هر کاری دست می زنند، موفق نمی شوند و در کارها خویش شکست خورده و خوار و ذلیل از کوره امتحان و بلا و ابتلاء بیرون می آیند. از این رو، این پرسش در ذهن و قلب ایشان خطور می کند که چه علل و عواملی مانع پیروزی آنان و رستگاری است و چه چیزهایی مانع می شود که آنان از بدبختی و گرفتاری و رنجی که در آن به سر می برند، رهایی و نجات نمی یابند؟ از نظر آموزه های وحیانی قرآن، رستگاری زمانی تحقق می یابد که عواملی به عنوان عوامل رستگاری پدید آید و موانع رستگاری برداشته شده باشد. در برابر بدبختی نیز عواملی دارد که رهایی از آن بستگی به رهایی انسان از عوامل بدبختی آفرین دارد. البته برخی از انسان هر چه تلاش می کنند نمی توانند از بدبختی که در آن قرار گرفته، رهایی یابند؛ زیرا موانعی موجب می شود که شخص نتواند خود را از بدبختی نجات دهد و از آن رهایی یابد.از نظر قرآن، مهم ترین موانعی که اجازه نمی دهد شخص از بدبختی رهایی یابد و به رستگاری برسد، افکار و عقایدی است که به آن ایمان دارد. این موانع فکری و عقیدتی عبارتند از:1-کفر: از نظر قرآن، کفر از مهم ترین عقایدی است که به عنوان سدی استوار در برابر انسان قد علم می کند و اجازه نمی دهد تا شخص به رستگاری و خوشبختی برسد و هم چنان در بدبختی گرفتار خواهد ماند؛ زیرا کسی که گرفتار کفر است، هیچ تکیه گاهی ندارد و گویی چون انسان در ته چاهی است که نه ریسمانی دارد و نه نردبانی که از آن بالا آید و به سطح زمین برسد. از آن جایی که ایمان و اسلام، حبل الله الهی است که میان آسمان و زمین آویخته است(آل عمران، آیات ۱۰۳ و ۱۱۲) و خدا در آن سو تلاش می کند تا انسان را از چاه ذلت و خواری و بدبختی بیرون آورد، کسی که به این حبل الله نمی آویزد، و به جای آن کفر می ورزد، هرگز رستگار نخواهد شد و هم چنان در بدبختی خواهند ماند.(مومنون، آیه ۱۱۷؛ قصص، آیه ۸۲)1-تکذیب آیات الهی: آیات الهی نشانه هایی از حقیقت نورالله است که بر هستی تجلی کرده است بنابراین، کسی که آیات الهی در تکوین و تدوین را منکر می شود، در حقیقت ملکوت این مُلک را نمی بینند و به ظاهر بدون باطن بسنده کرده است. چنین شخصی نمی تواند خود را از بدبختی به رستگاری برساندبا نگاهی به آیات قرآن معلوم می شود که ایمان و اسلام عامل رستگاری است 2-ظلم و ستم: از نظر قرآن، ظلم دارای انواعی است که شامل ظلم به خدا با کفر و شرک، ظلم به خود و ظلم به دیگران است. البته بازگشت ظلم به خدا و دیگران، همان ظلم به خویشتن است؛ زیرا کسی که به خدا ظلم می کند، در حقیقت به خویش ظلم کرده است و این گونه نیست که خدا مظلوم واقع شود؛ بلکه چنین شخصی به خود ظلم کرده و خود را از عنایات و فضل الهی محروم ساخته است. 3-قمار و بخت آزمایی: کسانی که از راه های غیر مشروع و حلال درآمد کسب می کنند و مکاسب محرمه دارند، رنگ رستگاری را نمی بینند؛ 4-بخل: از نظر قرآن، کسی که اهل احسان هم چون صدقات و زکات و قرض الحسنه است، نه تنها از فقر و بدبختی نجات می یابد، بلکه وضعیت اقتصادی او بهتر از گذشته می شود و اضعاف مضاعف و دو چندان از چیزی که احسان کرده به او برگردانده می شود. بنابراین، کسی که گرفتار بخل است، هرگز رنگ رستگاری را نخواهد دید و به شکلی گرفتار بدبختی خواهد بود.5-بی حجابی: حجاب به ویژه برای زنان موجب رستگاری است؛ پس کسی که گرفتار بی حجابی است رستگار نخواهد شد 5-بی عفتی: از نظر قرآن کسی که عفیف است، رستگار می شود؛اما کسی که بی عفتی می کند هماره در بدبختی دست و پا می زند و از آن رهایی و نجات نخواهد یافت.6-جرم و خلافکاری: از نظر قرآن برخی از رفتارها خلاف قانون بوده و مجازاتی را در دنیا برای آن وضع شده است. این نوع رفتارها در اصطلاح رفتارهای مجرمانه است؛ خدا در قرآن می فرماید که مجرمان رستگار نخواهند شد 7-چشم چرانی: چشم چرانی و هیزنگری و هرزه گردی از عوامل بدبختی است؛ 8-دنیاطلبی: انسان دنیا طلب هرگز از مادیات و کسب آن سیر و خسته نمی شود و همه عمر تلاش می کند تا جمع کند و بیاندوزد. این گونه است که به نوعی بدبختی گرفتار است که هرگز از آن رهایی نخواهد داشت؛ 9-رباخواری: چنان که گفته شد ظاهر احسان از دست رفتن سرمایه و ثروت است، ولی باطن آن افزایش دوچندان و مضاعف ثروت و سرمایه است ؛ اما رباخواری هر چند که به ظاهر انباشت ثروت و سرمایه است، ولی در باطن موجب از دست رفتن سرمایه و عامل بدبختی است که راه نجاتی برای او نیست.10-رسوم جاهلیت: جاهلیت به معنای بی خردی و سبک مغزی است و کسی که به رسوم و آیین و سنت های جاهلی عمل می کند در حقیقت به خرافات پای بند بوده و از عقلانیت سودی نمی برد. 11-جادوگری: سحر و جادو و دیگر ابزارهای غیر متعارف و عادی موجب می شود که انسان از حقیقت دور بیافتد و زندگی خویش و دیگران را تباه کند. 12-شراب خواری: هر چیزی که انسان را از تعقل و عقلانیت خارج سازد، حرام و عامل بدبختی است؛ 13-خودپسندی: کسانی که گرفتار خودپسندی و عُجب هستند در دامی گرفتار می شوند که هم چون چاه ویل آنان را در خودش حبس کرده و اجازه رهایی و نجات نمی دهد.14-کفران نعمت: از نظر قرآن، شکرگزاری عامل افزایش روحیه در انسان و برکت در زندگی است در حالی که ناسپاسى و کفران نعمتهاى خداوند، از مصادیق ظلم و مانع رستگارى است. 15-لغو و بیهودگی: کسی که در زندگی هدف وحکمتی ندارد، گرفتار لغویات و بیهودگی شده و از چاه بدبختی نمی تواند خودش را نجات دهد.16- جهادگریزان: انسان با جهاد و تلاش به ویژه جهادهای مالی و نظامی و نفسانی است که می تواند رستگاری را برای خویش به ارمغان آورد؛ بنابراین کسانی که در بدبختی هستند اگر بخواهند رستگار شوند می بایست به جهاد به عنوان عامل رستگاری توجه کنند؛ 17-عالمان غیر عامل: عالمانی که بر خلاف عمل خویش عمل می کنند یا اهل عمل نیستند، هرگز رستگار نمی شوند؛