روش‌های تبلیغ عملی اسلام               

تبلیغ اسلام از واجبات دینی است و هر مسلمانی موظف است تا با قول و فعل خویش، آنچه دانسته و یافته است به دیگران برساند، چرا که تعلیم قولی و عملی دیگران و توصیه آنان به حق و صبر از وظایف هر مسلمان است که در آیات سوره عصر نیز آمده است. میزان موفقیت و رهایی از خسران را می‌توان از راه تأثیر تبلیغ و توصیه به دیگران دریافت؛ زیرا این تأثیرگذاری نشانه سلامت، صداقت، تزکیه و خودسازی علمی ‌و عملی شخص است و این‌گونه می‌تواند شخص از وضعیت خویش نیز آگاه شود. هر انسانی دوست دارد تا میوه عمل خویش را ببیند. وقتی انسان سخنی می‌گوید در جست‌وجوی تأثیر سخن و میزان آن است. همچنین وقتی کاری می‌کند منتظر است تا آثار عملش را ببیند. موفقیت و عدم موفقیت و میزان آن نیز به گوینده و ‌کننده کار، این امکان را می‌دهد تا به آسیب‌شناسی و ارزیابی از قول و فعل خود بپردازد و در تغییرروش‌ها یا حذف موانع یا تحکیم و اثبات برخی از علل موفقیت خود برنامه‌ریزی مجددی داشته باشد.میزان موفقیت هر کسی به اموری چون صداقت در قول و فعل،تقوای نفسانی، صبر و استقامت و امور دیگر بستگی دارد.در اینجا به برخی از آثار تبلیغ عملی‌ اشاره می‌شود تا با دانستن آنها امکان ارزیابی از عملکرد خود فراهم آید. محبت به کودکان،‌ جاذبه قلوب مردمان: یکی از مهم‌ترین راه‌های تبلیغ عملی در اسلام، پایبندی به اصول اخلاق انسانی و اسلامی است. به‌عنوان نمونه محبت به کودکان از این اصول اساسی است. یک انسان مسلمان همان اندازه که عقلانی است احساسی و عاطفی هم هست؛ زیرا تعادل میان عقل و قلب را آموخته است. از آنجا که ابراز عواطف و احساسات به کودکان، کامل‌ترین نشانه از بروز عواطف انسانی و اسلامی است، مسلمان در حق کودکان خود و دیگران بسیار عاطفی و احساسی برخورد می‌کند. هر ناظر بیرونی وقتی این‌گونه می‌بیند به‌طور طبیعی گرایش به جنبه انسانی اسلامی می‌یابد که دین فطرت انسانی است.(روم، آیه ۳۰) همچنین کودکان با دیدن عواطفی که نسبت به آنان ابراز می‌شود در آینده به‌طور طبیعی گرایش به دین خواهند یافت و هیچ عاملی نمی‌تواند آنان را از اسلام جدا کند. ۲. مصاحبت نیکو: همنشینی نیک و خوش با دیگران از دیگر عوامل جلب قلوب است. نشست و برخاست نیکو با مردم بیشتر از قول و سخن حکیمانه تأثیرگذار است. مردم پیش از آنکه عاشق و مجذوب سخن گوینده باشند، مجذوب اخلاق نیک او خواهند شد. این همنشینی ممکن است طولانی نباشد و تنها در یک سفر کوتاه درون شهری یا میان شهری اتفاق افتد. امیرمؤمنان با مردى ذِمّى (اهل کتاب) همراه شد. مرد ذمّى گفت: اى بنده خدا ! مقصدت کجاست؟ فرمود: «مقصد من، کوفه است». هنگامى که ذمّى راهش را کج کرد. امیر مؤمنان نیز همگام با او راهش را کج نمود. ذمّى به ایشان گفت: مگر مقصد تو کوفه نبود؟ به او فرمود: «آرى». مرد ذمّى به ایشان گفت: تو که راهت را رها کردى! به او فرمود: «مى‌دانم!». آن مرد گفت: تو با آنکه مى‌دانى، راهت را با من کج کردى؟ امیرمؤمنان به او فرمود: «این، از کمالِ همراهى است که شخص به هنگام جدا شدنِ همراه خود، براى بدرقه‌اش چند قدمى بر دارد. پیامبرِ ما به ما چنین دستورى داده است». ذمّى به ایشان گفت: آیا پیامبر‌تان، این چنین گفته است؟ فرمود: «آرى». ذمّى گفت: لابد آن که از ایشان تبعیت کرده، به‌خاطر اعمال بزرگوارانه‌اش بوده است. پس من تو را گواه مى گیرم که بر دین تو هستم و آن مرد ذمّى با امیر مؤمنان باز گشت و هنگامى که امام را شناخت، اسلام آورد. ۳. تأثیر احسان: نیکی کردن در حق دیگران یعنی رفتاری فراتر از عدالت داشتن و از حق خود گذشتن و دیگران را بر خود مقدم کردن یا گذشت و عفو از خطا و اشتباه دیگران، از مهم‌ترین و بهترین رفتارهای انسانی و اخلاقی است که در آموزه‌های اسلامی بر آن تأکید شده و پیامبر(ص) خود را مأمور این دانسته که این جنبه اخلاقی را در انسان به تمامیت برساند و انسان‌هایی در این درجه عالی اخلاقی ‌تربیت کند، چنانکه فرمود: جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشده‌ام. مکارم اخلاقی همان صفات بزرگ اخلاقی است؛ یعنی انسان میان خوب و خوب‌تر و خوب‌ترین، آخری را انتخاب کند و نه تنها شخص را به خطا تنبیه نکند،‌ بلکه او را بخشیده و بلکه فراتر از بخشیدن از مقام مکارم اخلاقی، به او احسان کند و چیزی نیز به او بدهد تا حق را در اوج به او نشان دهد. این‌گونه است که کسی را که دشنام می‌دهد، نه تنها مجازات و مقابله به مثل به حکم عدالت نمی‌کند،‌ بلکه از او به حسن اخلاقی می‌گذرد و عفو روا می‌دارد و بلکه بالاتر، کمبودهایش را به احسان اکرامی ‌برطرف می‌کند. در این‌باره شیوه امامان(ع) بهترین درس برای مبلغان و باورمندان دین اسلام باشد. ۴. تاثیر آموزش غیر مستقیم: آموزش‌های عملی برخلاف آموزش‌های علمی، آموزش‌های غیر مستقیم هستند. انسان با عمل خودش در حقیقت خواسته و ناخواسته تعلیم می‌دهد. مردم پیش از آنکه به گفتار کسی توجه داشته باشند و یاد بگیرند از رفتار او می‌آموزند و به یک معنا همه کودکانی هستیم که از باید و نبایدهای دستوری می‌گریزیم، اما وقتی عملی را می‌بینیم از آن یاد می‌گیریم و این گونه نشان می‌دهیم که دستور پذیر نبوده و به یک معنا خودمان این عمل را آموخته‌ایم. زنان مثلا ابا دارند بگویند پختن فلان خورشت و غذا را از دیگری یاد گرفته‌اند، ولی جالب این است که به دست یکدیگر نگاه می‌کنند و تعلیم عملی می‌بیند تا بعدا بگویند خودم یاد گرفته‌ام و کسی به من یاد نداده است. اصول آموزش‌های غیر مستقیم تاثیرگذارتر است و شخص چون احساس نمی‌کند که مجبور به انجام کاری است و به اراده و اختیارش کاری را تقلید می‌کند، احساس حقارت و مانند آن نمی‌کند، این گونه است که ما بیشترین چیزها را از طریق آموزش‌های غیر رسمی و غیر گفتاری یاد می‌گیریم. ۵. تاثیر سعه صدر: خداوند در آیات سوره شرح یا انشراح، پیامبر(ص) را به این صفت می‌ستاید و می‌فرماید که ما به او سعه صدر داده‌ایم. حضرت موسی(ع) نیز هنگام ماموریت از خداوند خواست تا به او شرح صدر عنایت کند تا بتواند در برابر مخالفان سخن حق را بگوید و انجام دهد. داشتن سعه‌صدر و تحمل بالا در هر کاری به انسان کمک می‌کند و در تبلیغ دین که با مخالفت جدی مستکبران و ظالمان و فاسقان و مانند آن مواجه است،‌ بسیار ضروری و نیاز نخست مبلغ دین است. اگر کسی سعه صدر نداشته باشد و آستانه تحمل و صبرش کم باشد، به سرعت واکنش منفی نشان می‌دهد و موجبات چیرگی و سلطه روحی و فکری مخالف بر خود را فراهم می‌آورد. عصبانیت و تندی در برابر مخالفان و‌اشکالات و شبهه‌ها و شبهه‌سازان می‌تواند تاثیر معکوس و منفی به جا گذارد. درسیره معصومان آمده است که ایشان از سعه‌صدر بسیاری برخوردار بودند. ۶. قانون‌گرایی در اوج قدرت: مبلغ دین اسلام و اصولاً هر مسلمانی باید در رفتار عملی خود نشان دهد که تابع قانون است، هر چند که در اوج قدرت باشد؛ زیرا قدرت و ثروت و مانند آن انسان را به تمرد و اتراف و اسراف و طغیان و مانند آن سوق می‌دهد. اگر کسی واقعا اسلام را پذیرفته باید در این شرایط سخت خودش را نگه دارد؛ زیرا تواضع از فقیر یک امر طبیعی است یا پذیرش قانون از توده‌های مردم یک رفتار عادی است؛ اما اگر انسان در اوج قدرت و ثروت، تواضع و فروتنی داشته باشد و تن به اخلاق و قانون بسپارد او نشان می‌دهد که شخصیتی ساخته شده دارد. تن دادن امیرمومنان علی(ع) در هنگام خلافت به حکم شریح قاضی موجب شد تا تاثیر شگرفی از عدالت علوی در جان و دل‌ها بماند که کسی نتواند جلو تاثیر اخلاقی ایشان در تبلیغ اسلام و تشیع را بگیرد. ۷. در مسئله نقد هم می‌توان از همین روش استفاده کرد؛ چنانکه حضرت ابراهیم(ع) در نقد رفتار خورشید و ستاره و ماه پرستان از همین شیوه بهره برد و با همراهی با ایشان به نقد رفتار در مقام عمل پرداخت.