اقسام قلب سالم و بیمار از نظر قرآن 1400/8/17
اقسام قلب سالم و بیمار از نظر قرآن
از نظر قرآن، انسان سالم کسی است که قلب سالم و سلیم داشته باشد،، چنانکه انسان بیمار کسی است که قلب بیماری داشته باشد. بنابراین،سلامت و بیماری که تعیینکننده سرنوشت انسان است، سلامت یا بیماری جسمی نیست، بلکه سلامت و بیماری قلب انسان است.قلب همان حقیقت نفس و مرتبهای از آن است که مسئولیتهای شناختی و گرایشی انسان را به عهده دارد. به این معنا که تعقل ،تفقه،تدبر،بصیرت و ایمان شخص مرتبط به قلب انسان است.این قلب انسان است که در ساحت علم به جزم و یقین میرسد و در ساحت عمل به عزم. بنابراین، وقتی قلب به طور کامل سالم باشد، کنشها و واکنشهای آن با قلبی که بیمار است، فرق دارد.البته ممکن است که این بیماری قلب در ساحت علم باشد یا عمل؛ از این رو کنشها و واکنشهای انسانها در امور زندگی به چهار شکل خودنمایی میکند:۱. قلب سالم علمی و عملی: در چنین حالتی شخص به درستی حق و باطل را میشناسد و با ابزارهای سالم بدنی آن را در خارج بروز و ظهور میدهد. این گونه افراد از عقل علمی و عملی خوبی برخوردارند و ایمان و آخرت را برای خود دارند، چنانکه امام صادق(ع) در تفسیر عقل میفرماید: عقل آن است که بدان خداپرستش و بهشت کسب میشود.» از نظر قرآن، چنین افرادی انسانهای رشید هستند که نسبت به حق و ایمان گرایش داشته و از کفر و عصیانگریزان هستند. ۲. قلب سالم علمی، ولی بیمار عملی: در چنین حالتی شخص حقیقت را میشناسد و به آن علم و جزم و یقین دارد، ولی به سبب بیماری در مقام عزم، هیچگونه تحرکی از خود بروز نمیدهد و کاری انجام نمیدهد. چنین شخصی مانند کسی است که مار و عقرب را میبیند و میشناسد، ولی همانند شخص دست و پا بسته و اسیر، اجازه میدهد تا آنها نیش بزنند و کاری نمیکند. خدا درباره فرعون میفرماید که به سبب بصائر و معجزات روشنگر،علم یقین به حقانیت آموزههای آسمانی داشت ،اما به سبب علو و ظلم، عزم بر خلاف داشت و عمل مطابق به علم انجام نمیداد:
۳. قلب بیمار علمی، ولی سالم عملی: چنین شخصی چون حقیقت را وارونه میشناسد، هر چند که در مقام عمل میخواهد کار را درست انجام دهد، ولی نمیتواند، از همین رو افساد خویش را اصلاح میداند و نسبت به این رفتار خویش بیشعور است. خدا چنین افرادی را سفیه میشمارد؛ از همین رو به جای اسلام آوری از اسلام روگردان میشود. از نظر قرآن، منافقان از این دسته به شمار میروند.۴. قلب بیمار علمی و عملی: چنین شخصی هم در ساحت علم و شناخت، حق و باطل را نمیشناسد و تشخیص نمیدهد و هم در ساحت عمل، گرایش به حق وگریزش از باطل ندارد. از نظر قرآن، اینان کسانی هستند که ماهیت قلب خویش را با گناه و فجور تغییر دادهاند به طوری دیگر نمیتواند کارکردهای فطری خودش را داشته باشد. کافران این گونه هستند؛ چرا که آنان قسیالقلب شدهاند.
از مردم ، توقعی نداشته باش :امام علی علیه السلام در وصیت خود به امام حسن علیه السلام فرمودند: از مردم توقعی نداشته باش زیرا مردمی هستند که:اگر عالِم باشی به تو ایراد میگیرند و اگر جاهل باشی راهنمایی ات نمی کنند،اگر در طلب علم برآیی، میگویند: خود را به زحمت انداخته است و اگر از طلب علم دست بکشی، میگویند: ناتوان و کودن است.
اگر در عبادت پروردگارت استوار باشی، میگویند: خود نما و ریاکار است.و اگر عبادتت کم باشد می گویند: کافر است.اگر سکوت اختیار کنی، میگویند: از سخن گفتن عاجز است و اگر سخن بگویی، میگویند: پر حرف است. اگر انفاق کنی، میگویند: اسرافکار است و اگر صرفه جویی کنی، میگویند: خسیس است. اگر به آنچه آنها دارند نیازمند شوی، از تو میبُرند و به بد گویی ات میپردازند و اگر به آنان اعتنایی نکنی، تکفیرت میکنند!آری پسرم!این است خصوصیت مردم زمانه ی تو. بحار الأنوار ، جلد ۷۷ ، صفحه ۲۳۴-کانالمذهبی گلیاسزهرا(س)
قوی ترین مردم کیست؟:روزی جوانان شهر پیامبر سرگرم زورآزمايى و مسابقهء وزنه بردارى بودند.سنگ بزرگى آنجا بود كه که هر کس آن را بلند می کرد از همه قوی تر به شمار می رفت.در اين هنگام رسول اكرم(ه) از راه رسيدند و پرسيدند: «چه مى كنيد؟جوانان پاسخ دادند: داريم زورآزمايى مى كنيم.مى خواهيم ببينيم كدام يك از ما قويتر و زورمندتر است.پیامبر به آن ها فرمودند: ميل داريد كه من بگويم چه كسى از همه قويتر و نيرومندتر است؟ همه گفتند: البته،چه از اين بهتر كه رسول خدا داور مسابقه باشد و نشان افتخار را او بدهدافراد جمعيت همه منتظر و نگران بودند كه رسول اكرم كدام يك را به عنوان قهرمان معرفى خواهد كرد؟عده اى بودند كه هر يك پيش خود فكر مى كردند الآن رسول خدا دست او را خواهد گرفت و به عنوان قهرمان مسابقه معرفى خواهد كردرسول اكرم(ص) فرمودند:«از همه قوي تر و نيرومندتر آن كسی است كه اگر از چيزى خوشش آمد علاقه ی به آن چيز او را به انجام زشتى ها مجبور نکند!؛و اگر زمانی عصبانى شد خودش را کنترل کند و، همیشه حقيقت را بگويد و كلمه اى دروغ يا حرف زشت بر زبان نياورد؛و ...»
وقتی همه درها به نظر بسته میرسند،از خودت بپرس؛کجا ناسپاس بودم؟با سپاسگزاری و حق شناسی، دری از رحمت برویت گشوده میشود...کجا حق ناشناسی کردم؟کجا از مرز وفاداری و ادب خارج شدم؟کجا بخل ورزیدم و نظر تنگ شدم؟کجا نبخشیدم؟کجا کینه و نفرت ورزیدم؟این پاسخها تو را،از درون به بیرون هدایت میکنند،و دستگیریت خواهند کرد..اتصال با منابع الهی را دمی فرو نگذار و بدان ؛ حق ... وقتی ما را لمس می کند،که از درون تطهیر شده باشیم... کانال دین و علم: