نظامنامه آموزشی و پرورشی قرآن          

تعلیم و تزکیه از نظر قرآن، دارای سطوح متفاوت و متنوعی است. بنابراین، نمی توان تنها به تعلیم و تزکیه مبتنی بر روش های سطحی بر اساس تدریس بسنده کرد؛ زیرا بخشی از تعلیمات جز از طریق تزکیه نفس و تصرفات تکوینی خدا و مظاهرش شدنی نیست؛ چرا که علومی که انسان را می سازد تنها علوم حصولی نیست که با ابزارهای حسی یا عقلی به دست می آید، بلکه علومی وجود دارد که تنها از طریق وحی قابل کسب و تحصیل است؛ بلکه در برخی از مراحل و سطوح، علومی است که جز از راه شهود و حضور نمی توان به آن دست یافت؛ در حقیقت این دسته از علوم فراتر از ذهن و تصاویر ذهنی یا مفاهیم ذهنی قرار می گیرد؛ چرا که تنها فهم آن از طریق رویت شهودی قلب است. به سخن دیگر، از نظر قرآن، علوم به دو دسته «مدرسی» و «وحیانی» تقسیم می شود. علوم مدرسی با ابزارهای حسی و عقلی قابل ادراک و تحصیل است و انسان با ابزارهای حسی وبهره گیری از حواس به ویژه شنوایی و بینایی و عرضه آن به داشته های فطری «قلب و فؤاد» می تواند به آن دست یابد.اما علوم وحیانی علومی است که حتی پیامبر(ص) به جز از طریق وحی نمی تواند بدان دسترسی داشته باشد و اگر وحی نبود نسبت به آن معلومات هیچ گونه آگاهی و علمی نمی داشت: پس از نظر قرآن، علوم به دو دسته عقلی و نقلی تقسیم می شود(ملک، آیه ۱۰)؛ زیرا علوم تجربی هر چند که با مشاهده است، ولی چون زمانی مشاهده جزئیات می تواند «دانش و علم» شده و کلیاتی را برای انسان اثبات کند یا قوانینی را آشکار نماید که با تعقل، برهانی و استدلالی شود. علوم مدرسی با تعقل است که برهانی می شود.خدا در قرآن بیان می کند که قلب می بایست به طوری تطهیر و تزکیه شود که هیچ گونه «رین» و زنگار بر آن نباشد، تا بتواند به دور از پرده ها و غشاوه، انوار الهی را برتابد و به نمایش گذارد.

به هر حال، در نظام آموزشی و پرورشی قرآن، دو نوع علوم عقلی و نقلی داریم که کسب علوم نقلی جز از طریق تطهیر و تزکیه شدنی نیست؛ از همین روست که خدا پیامبر(ص) را مامور کرده تا با ایجاد تطهیر و تزکیه در قلوب انسان ها، آنان را برای دریافت علوم نقلی وحیانی به شکل رویت و بصیرت آماده سازد.اگر چنین شرایطی ایجاد شود، و انسان به تقوای الهی برسد، خدا به عنوان «معلم» به تعلیم می پردازد و علوم لدنی را در قلب آدمی القا می کند: از آن جایی که تقوای الهی در سه سطح عام و خاص و اخص خواهد بود(مائده، آیه ۹۳)، هم چنین علوم لدنی که خدا به انسان تعلیم می دهد ، دارای سه درجه و مرتبه علم الیقین و عین الیقین که رویت قلب است و حق الیقین است.از نظر قرآن، نظامنامه آموزشی و پرورشی الهی که دارای اجزاء و عناصر منسجم است، در راستای تحقق اهدافی متعالی است که مهم ترین آن ها ظهور انسان به عنوان «متاله و خدایی» و «مظهریت » در ربوبیت به عنوان خلیفه الله است.عوامل تاثیرگذار در فرآیند آموزشی و پرورشی در این نظامنامه ایجاد شرایط خاص از طریق عقاید و اعمال صالح است که از آن به ایمان و تقوای الهی یاد می شود؛ در نظام آموزشی و پرورشی قرآن، همه عناصر و اجزا چنان پیوسته است که هیچ «فطور»(ملک، آیه ۳) و «تفاوت» در آن راه ندارد. مبانی، اصول و اهداف، روش ها، سیاست ها، خط مشی ها و راهکارهایی که قرآن بیان کرده همگی در راستای تحقق انسان متاله، ربانی و خلیفه الله است.اصولی که در این نظامنامه الهی آموزشی و پرورشی در قرآن بیان می شود، بایدها و نبایدهای است که مصالح و مفاسد اهم را مد نظر قرار داده، چنان که شایدها و نشایدهای آن نیز مصالح و مفاسد میانی را نیز در نظر گرفته تا بتواند به بهترین شکل، انسان متاله ربانی خلیفه را پرورش دهد.روشها و شیوه های آموزشی و پرورشی قرآن نیز در راستای تحقق اهداف الهی در ساحات مختلف است و بر آن است تا دو شیوه عقلی و نقلی را در کنار هم قرار دهد و تن و روان را به روحانیت نوری برساند که مظهر نورالله و صفات الهی باشد.از نظر قرآن، بایدها و نبایدهایی که می بایست به عنوان اصول آموزش و پرورش انسان در نظر گرفت، شامل مواردی چون خدا محوری،تعبد مداری ،آخرت گرایی ، توجه به تفاوت های فردی، مراقب دایمی، فطرت گرایی والهامات و هدایت های درونی، تعقل گرایی،تفکر منطقی نه خیالی،حقیقت جویی و تقوای گرایی، مسئولیت گرایی ، سرعت و سبقت در کار خیر، احسان عفوی،احسان اکرامی ایثاری و مانند آن ها اشاره کرد.آموزش و پرورش قرآنی همه ساحات انسان و زندگی او را در می گیرد. البته ساحاتی که مد نظر است، در یک سطح نیست؛ زیرا برخی اهداف غایی، و برخی دیگر متوسط یا ابتدایی است.هدف غایی آموزش و پرورش قرآنی، «تحقق انسانی متاله، ربانی و خلیفه الله» است که با عبودیت و تقرب به خدا از طریق حرکت در صراط مستقیم اسلام و هدایت های فطری و تکوینی آن تحقق می یابد.بنابراین برای تحقق هدف غایی می بایست اهداف میانی و ابتدایی تحقق یابد که شامل اموری چون: ایمان آوری، معاد باوری، غیب باوری، عمل مبتنی بر عقل سلیم و نقل معتبر وحیانی،معرفت نفس،معرفت ربّ، تهذیب نفس ، تطهیر و تزکیه نفس،تخلق به اخلاق الهی و فضایل انسانی با پیروی از اسوه حسنه،مراعات آداب و معاشرت،کسب مهارت های اجتماعی، کسب تقوای الهی، دست یابی به آزادی و حرّیت واقعی با بندگی خدا و عقال عقلانی هواهای نفسانی، مسئولیت پذیری ،جامعه پذیری و تعامل رحمانی با مردمان به عنوان مظهریت در ولایت الهی،ایجاد امت واحد بدون گرایش های تفرقه آمیز،عمل مبتنی بر احکام فقهی ،رشد عقلانی و رهایی از سفاهت،ایجاد روحیه تعقل و تفکر،تفقه و فقاهت،رشد عواطف انسانی و تعدیل هیجانات و مهار آن، عمل بر اساس علم نه جهل و ظن،عدالت خواهی و قسط طلبی،ظلم ستیزی و عدم حمایت از ظالمان و تجاوزگران و مجرمان،دفاع از مظلومان و مستضعفان علیه ظالمان و مستکبران ،استعمار و آبادانی زمین، با شناخت از قوانین و سنت های الهی حاکم بر جهان،تحقق حاکمیت الهی بر تحقق اهداف الهی،تحقق اقتصاد قوام بخش بر اساس موازین و شاخص های عدالت و توزیع عادلانه ثروت و مانند آن ها اشاره کرد.به سخن دیگر، هدف آن است که انسانی با چنین روحیه و رویه ای در آموزش و پرورش قرآنی ساخته شود؛ زیرا بدون این اصول پیش گفته نمی توان انسان کاملی را دارا شد.