از چه چیزهایی بترسیم؟                     

یکی از آموزه‌های قرآن، ایجاد حالت خوف و رجا در انسان همانند ایجاد حالت تولّی و تبرّی است. این حالت خوف و رجا نقش تعیین‌کننده‌ای در ایجاد سبک زندگی قرآنی در انسان دارد، از همین روست که بسیار بر آن تاکید می‌شود؛ زیرا بدون خوف و رجا زندگی به سبک زندگی قرآنی در انسان ایجاد نمی‌شود.البته قرآن براین تاکید دارد که خوف و رجا در ایجاد حالت تعادل روانی در انسان نیز نقش دارد؛ یعنی همان طوری که در روان تاثیر می‌گذارد در رفتار نیز تاثیر مستقیم دارد تا جایی که بدون خوف و رجا حالت تعادل در روان و رفتار انسان ایجاد نمی‌شود و انسان بدون آنها گرفتار افراط و تفریط و در نتیجه سقوط اخلاقی در دنیا و سقوط در درکات دوزخ می‌شود.وقتی از خوف سخن به میان می‌آید، مراد خوف معقول و مقبول است که دارای پایه و اساس عقلانی یا عقلایی باشد، نه ترس موهوم که بر اساس سلطه وهم بر نفس انسانی ایجاد می‌شود.
در آموزه‌های قرآن، از خوف معقول و مقبول به عنوان خشیت نیز یاد می‌شود که همان حالت ترسی است که از روی علم و مبتنی بر عقلانیت در انسان بوجود می‌آید.خدا از انسان می‌خواهد که تنها از خدا خشیت داشته باشند: پس از آنان خشیت نداشته باشید و از من خشیت داشته باشید. امیرمومنان علی(ع) دراین باره می‌فرماید: بدترین مردم کسی است که در کار پروردگارش از مردم بترسد و به کار حقّ مشغول نشود و نیز در کار مردم از خداوند نترسد و به مردم ستم کند. البته خشیت عالمانه از خدا به تنهایی نمی‌تواند مفید باشد؛ زیرا وجود ترس موجب می‌شود تا انسان وقتی گناه و خطایی کرد‌، جرأت نزدیکی به خدا را نداشته باشد و در مسیر خطایی راهش را ادامه دهد؛ از این رو خدا برای ایجاد تعادل در حالت روانی و رفتاری انسان، به ایجاد حالت «خوف و رجا» یا «خوف و طمع» تاکید دارد؛ زیرا اگر حالت خوف از خدا ریشه در اسماء و صفات جلالی دارد، حالت رجا و طمع، ریشه در اسماء و صفات جمالی و اکرامی دارد؛ لذا خدا در هنگام معرفی خویش می‌فرماید: مبارک است اسم پروردگارت که صاحب جلال و اکرام است. امام علی(ع) درباره اهمیت اعتدال خوف و رجا در زندگی می‌فرماید: بهترین اعمال میانه‌روی در ترس و امید است. خدا در قرآن نخست به مردمان هشدار می‌دهد که فساد نکنند تا گرفتار خشم جلالی خدا نشوند، اما اگر در اثر جهل علمی و جهالت عقلی فسادی کردند، در قالب خوف و رجا امیدوار به رحمت الهی باشند  و با احسان‌،مورد توجه وعنایت الهی قرار گیرند، چنانکه می‌فرماید: و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید و با بیم و امید او را بخوانید که رحمت‏ خدا به نیکوکاران نزدیک است. (اعراف، آیه ۵۶(برخی از عوامل خوف، حقیقی نیست، بلکه توهمی است؛ به عنوان نمونه بسیاری از مردم از چیزهایی که نسبت به آن جهل دارند، می‌ترسند و حتی به دشمنی با آن می‌پردازند؛ ترسیدن حالتی اختیاری نیست؛ وقتی انسان در موقعیت خاصی قرار می‌گیرد به طور ناخودآگاه می‌ترسد؛ چرا که ترس یک واکنش فطری روان انسان نسبت به چیزی است که خطری را برای انسان ایجاد می‌کند. در حقیقت واکنش دفاعی نفس و روان انسان برای حفاظت از بقای خویش است که حالت ترس را در انسان ایجاد می‌کند. وقتی گفته می‌شود که شخص باید خوف ممدوح داشته باشد، به این معنا است که خوف مبتنی بر علم و عقل از خطر یا خطرات چیزی می‌بایست مورد توجه قرار گیرد و شخص با حالتی از احتیاط و تقوا به خطر نزدیک یا حتی از آن اجتناب کند؛ یعنی شخص لازم است مدیریت روان را به دست بگیرد و اجازه دهد تا در شرایط معقول و مقبول و با احتیاط از چیزی اجتناب کرده یا بدان نزدیک شود.براساس آموزه‌های وحیانی می‌بایست خشیت از خدا داشته باشیم نه از مردم.براساس تعالیم قرآن، مهمترین چیزهایی که انسان می‌بایست به عنوان ترس معقول و مقبول از آنها بترسد، عبارتند از :۱. مقام جلال الهی: عظمت و جلال الهی عامل خوف و ترس عالمانه و خشیت است؛ و هر کسی به این ترس خویش بها دهد، از بهشت الهی در آخرت بهره‌مند می‌شود. ۲ترس از عذاب الهی: آیات بسیاری در قرآن مردم را انذارمی‌دهد تا از عذاب الهی در دنیا و آخرت بترسند؛ ۳ترس از دوری از خدا: انسان مومن هر کاری را می‌کند تا به خدا تقرب جوید، از همین رو کارها را «قربه الی الله» انجام می‌دهد(توبه، آیه ۹۹)؛ ۴محرومیت از رحمت الهی: کسانی از رحمت الهی محروم می‌شوند که گرفتار کفر و کفران یا نومیدی هستند.(حجر، آیه ۱۵)۵. محروم شدن از عفو الهی: ؛ انسانی اگر محروم از عفو الهی شود، باید هراسان باشد؛ بنابراین نباید کاری را انجام دهد که از عفو الهی محروم شود.۶. گرفتار شدن به نومیدی: انسان باید از خدا بخواهد تا او را چنین گرفتار نکند و نومیدی بر او مستولی نشودترس از شقاوت: شقاوت ابدی آن است که انسان با رفتار خویش از خود دور شود و گرفتار جلال الهی شده و در دوزخ گرفتار شقاوت ابدی شود.۸ترس از رنج و زحمت: این ترس از نظر قرآن معقول و مقبول است.۹ترس از سیاه‌رویی: از نظر قرآن انسان باید از اینکه در قیامت سیه‌رو محشور شود، بترسد.(ابراهیم، آیه ۱۰۶)10تغییر فطرت: فطرت هر کسی به گونه‌ای است که بر سلامت و استقامت در راه هدایت است؛ اما انسان با گناه و فجور، آن را تغییر می‌دهد و خدا نیز خوی زشت را بر او مسلط می‌سازد و شخص گرفتار مهرخوردگی قلب می‌شود. ۱۱ترس از کوری و کری: ترس از اینکه انسان از شنوایی و بینایی به کوری و کری باطنی برسد، از نظر امام سجاد(ع) انسان با آنکه باید دارای ترس معقول و مقبول باشد، ولی وقتی عوامل رجا و طمع وجود دارد، نباید گرفتار نومیدی شود؛ یعنی ترس و خوف معقول همراه امید به خدا و اعمال صالح و مانند آنها انسان را در حالت تعادل قرار می‌دهد و ترس‌، او را از کار و زندگی نمی‌اندازد.از نظر امام سجاد(ع) چهره‌هایی که در برابر عظمت الهی سجده کرده‌اند، هرگز سیه رو نمی‌شوند یا زبان‌هایى که براى بزرگى و شکوه خدا به ستایش گویا شده ناگویا و لال نمی‌شوند؛ همچنین خدا بر دل‌هایى که‏ به محبت او پیچیده شده مهر نمی‌نهد؛ یا گوش‌هایى را که از شنیدن ذکر خدا در راه رضایت لذّت برده، ناشنوا نسازد؛ یا دست‌هایى را که به امید مهرورزى‌‏اش به سوی خدا بلند شده به زنجیر نبندد؛ یا بدن‌هایى را که در طاعت خدا کوشیده تا جایى که در راه‏ کوشش در بندگى‌اش لاغر شده مجازات نمى‏‌کند؛ یا پاهایى را که در راه عبادت او پوییده به عذاب دچار نمى‌کند و هرگز خدا درهاى رحمت خویش را بر یکتاپرستان نمی‌بندد؛ و یا شیفتگان خویش را از نگاه به زیبایى دیدار خویش محروم نمی‌سازد؛ یا جانى را که به توحید خویش عزّت بخشیده، به خوارى هجران خویش ذلیل نمی‌کند؛ یا باطنى که بر مودت و دوستى ‏اش پیمان‏ بسته، به سوز آتش نمی‌سوزاند.