مهارت‌های ارتباطی از نگاه اسلام             

ارتباط مؤثر با دیگران یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در زندگی اجتماعی است. این توانایی به فرد کمک می‌کند تا بتواند نظرها‌، عقاید‌، خواسته‌ها‌، نیازها و هیجان‌های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی کند. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است. اصولا ارتباط میان افراد یک ارتباط دو سویه است؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت با اصلاح یک طرف، حتما این ارتباط دو سویه به شکل درست و مناسب برقرار شود.در آموزه‌های دینی اصول و قواعدی برای ارتباط سالم دوسویه بیان شده است که باید از آن به عنوان ضرورت‌های ارتباط یاد کرد. از جمله این اصول و قواعد می‌توان به موارد زیر‌اشاره کرد. شناخت دیگری: اصولا بدون شناخت دیگری نمی‌توان ارتباط سازنده و موثری را برقرار کرد. در آیات قرآن به این مهم توجه شده است. حتی برای ارتباط با دیگری از غیر جنس انسان مانند پرندگان و حشرات نیز نیاز است تا انسان شناختی داشته باشد تا بتواند ارتباط سازنده‌ای داشته باشد. حضرت سلیمان(ع) برای ارتباط با هدهد و ملکه مورچگان از شناخت‌ها بهره گرفته است.(نمل، آیات ۱۸تا ۲۱) ۲. گوینده و شنونده خوب بودن: از دیگر اصول موثر در ارتباط‌گیری، گوینده و شنونده خوب بودن است. یعنی همان طوری که انتظار است سخنان شما درشت و تند نباشد و از قواعد فصاحت و بلاغت و از استدلال و برهان و معقولات و مقبولات برخوردار باشد که در آیات قرآن به آن توجه داده شده است،همچنین شنونده خوب بودن نیز در ایجاد این ارتباط سالم و سازنده بسیار مهم و اساسی است.(فرقان، آیه ۶۳) ۳. حس همدلی و همدردی: احساس مشترک داشتن با مخاطب که شرایط آن با شناخت از او به دست می‌آید، حس همدلی را بر می‌انگیزد‌، به گونه‌ای که موقعیت و شرایط دیگری را درک کرده و بر اساس آن تلاش می‌کند تا مشکلش را برطرف کند. چنین کنش و واکنش‌هایی در ایجاد یک ارتباط سازنده و مثبت بسیار مهم و اساسی است. در آیات قرآن‌، به این اصل نیز توجه داده شده است. پیامبر گرامی(ص) بر اساس حس همدلی بر آن بود تا دیگران را در مسیر درست و سازنده قرار دهد و ارتباط سازنده‌ای برقرار کند. ۴. مختصر و مفید گویی: در ارتباط سازنده و مفید باید از هر گونه عاملی که موجب دلخوری و‌گریز طرف دیگر شود پرهیز کرد. در ارتباط کلامی بهتر است که سخن مختصر و مفید باشد؛ به طوری که هم مخاطب مطلب را به درستی درک کند وهم دارای ابهام نباشد. ۵. توجه و اهتمام نسبت به دیگری: در ارتباط با دیگری به‌ویژه ارتباط کلامی باید چهره به چهره با او بود و برای اینکه ارزش و اعتبار گوینده را مورد تاکید قرار دهیم به او بنگریم و پشت به او نکنیم و کاری که نشان بی‌توجهی ما باشد انجام ندهیم. 6-طرح سؤال و انتظار پاسخ: از دیگر اصول در ارتباط گیری طرح سؤال و انتظار پاسخ از مخاطب است. ۷. استفاده از همه سطوح تماس زبانی و کلامی: از آنجا که مخاطبان و کسانی که با آنان می‌خواهیم ارتباط برقرار کنیم از نظر سطح ادراکی و فهم و شعور و نیز ارتباط متفاوت هستند‌، می‌بایست به این تفاوت‌ها توجه داشت و از همه ابزارهای کلامی و غیر کلامی با توجه به سطح قابل تماس استفاده کرد. ۸. پرهیز از لغوگویی و تمسخر: در ارتباط با دیگران بهتر آن است که از سخنان بیهوده و شوخی بیجا و یا زیاده روی در آن پرهیز شود؛ زیرا هم شخصیت آدمی را زیر سؤال می‌برد و هم ممکن است سخنی گفته شود که موجب رنجش شود. تمسخر دیگری به هر شکل موجب رنجش خاطر خواهد شد و نباید سرزنش و توبیخ نیز در جمع یا زیاد باشد که همه اینها در ارتباط گیری زیانبار است. ۹. استفاده از زبان بدن: انسان همان طوری که با کلام و زبان ارتباط برقرار می‌کند، با زبان بدن نیز ارتباط برقرار می‌کند. اصولا محبت و خشم و مانند آن در چهره‌، خودش را نشان می‌دهد. تبسم و لبخند در مواجهه به دیگران نقش سازنده‌ای در ایجاد و تقویت ارتباطات دارد. در آموزه‌های اسلامی اساس و محور ارتباطات در دین بر مهربانی و خوش خلقی نهاده شده است و از مردم خواسته شده تا در چهار محور با دیگران تعامل داشته باشند که شامل موارد زیر است: ۱- آزار نرساندن که برای تحقق آن باید خشم و زبان خود را کنترل کرد ۲- برخورد نیک با همه انسانها که برای آن باید فضایل اخلاقی را در خود نهادینه ساخت ۳- تعامل متعالی با مؤمن که در این مورد باید حقوق خاص مؤمن را رعایت کرد.۴- دوستی، که قبل از انتخاب باید افراد را آزمود و عوامل ایجاد و تقویت آن را شناخت.یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در روابط اجتماعی‌، خوش اخلاقی است که در رفتارهای فرد، خودش را نشان می‌دهد. انسان خوشخو و خوش اخلاق، به سبب اخلاق نیک و پسندیده‌ای که دارد، در جامعه به گونه‌ای رفتار می‌کند که هم خودش از آن بهره‌مند می‌شود و هم دیگران. خوشخویی مهم‌ترین عامل جذب دیگران به خود است به طوری که دیگران ناخواسته خود را در خدمت فرد قرار می‌دهند و خواسته‌هایش را برآورده می‌سازند. منش شخص خوشخو در کنش‌ها و واکنش‌هایش خودنمایی می‌کند و مردم از اعمال پسندیده و نیکش خشنود می‌شوند و به سمتش می‌آیند.اصولا اسلام دین محبت و صلح و صفا است. چرا که نام آن اسلام به معنای سلم و صلح و صفا و تسلیم در برابر خوبی‌ها و نیکی‌ها و خیر و حق است.به هر حال، از نظر اسلام کمالات انسانی در شخصیت فرد ظهور و بروز می‌یابد و کمال ایمان در همان خوشخویی است. امام باقر(ع) می‌فرماید: کاملترین مؤمنان کسی است که اخلاقش نکوتر باشد». ارتباط اجتماعی میان افراد جامعه نقش تعیین‌کننده در رسیدن به آرامش دارد. اینکه خداوند در آیه ۲۱ سوره روم ارتباط میان همسران را بر پایه مودت و رسیدن به آرامش می‌داند، از آن روست که اصولا سعادت در دو عنصر آرامش و آسایش خود را نشان می‌دهد. لذا اگر کسی می‌خواهد به سعادت دست یابد و آرامش را تجربه کند، نیازمند ارتباط سالم اجتماعی و سازنده با دیگرانی است که از جنس او هستند. یعنی کبوتر با کبوتر می‌تواند به یک آرامشی دست یابد که در ارتباط کبوتر با باز شدنی نیست؛ زیرا تضادهای فکری و فرهنگی و مانند آن به جای آنکه موجب آرامش شود، موجب درگیری و افزایش اضطراب و مانند آن خواهد شد. امام صادق(ع) می‌فرماید: «المؤمنُ لَیَسْکُنُ الی المؤمنِ کما یَسْکُنُ الظَمْآنُ الی الماءِ الباردِ؛ مؤمن با مؤمن آرامش می‌یابد همانگونه که تشنه با آب تسکین می‌یابد».(اصول کافی، ج۵، ص۶۶)همچنین خوشخویی موجب می‌شود که ارتباط اجتماعی افزایش یابد و قدرت و ثروت مردم در اختیار یکدیگر قرار گیرد و موجب آرامش و به طور طبیعی افزایش عمر مردم شده و اقتصاد نیز رشد و شکوفا و جامعه آباد شود. امام صادق(ع) می‌فرماید: نیکی کردن و خوش‌خلقی شهرها را آباد و عمرها را زیاد می‌کند».