درماندگی انسان از شکرگزاری نعمت‌ها          

نعمت‌های الهی چنان بی‌پایان است که انسان هر چه شکر کند، از عهده شکرش بر نیاید؛ چرا که انسان ناتوان و درمانده از حق شکرگزاری است؛ به‌ویژه که این عنایت الهی است که شخص‌،شکرگزار باشد و به زبان و عمل شکر کند که خود این عنایت نیز نیازمند شکری دیگر است. از همین رو سعدی شیرازی می‌گوید که در قول و عمل نمی‌تواند شاکر نعمت‌های الهی باشد: از دست و زبان که برآید. کز عهده شکرش به درآید.شکی نیست که انسان برای بندگی و عبادت خدا آفریده شده است(ذاریات، آیه ۵۶)؛ زیرا او با عبادت بر پایه هدایت‌های تکوینی و تشریعی است که می‌تواند انوار صفات الهی سرشته در ذات خویش را به تمامیت برساند و در مقام خلافت مطلقه الهی قرار گیرد و به عنوان مظهر در ربوبیت و پرودگاری به اکمال و اتمام آفریده‌های دیگر بپردازد. حرکت در این مسیر تعالی در قالب ایمان و عمل صالح ممکن است و هر حرکت و تلاش دیگری بی‌نتیجه خواهد بود؛ زیرا در تقابل با ایمان قرار می‌گیرد و به عنوان کفر و نفاق موجب دوری از فلسفه خلقت انسان می‌شود. از این رو کفر در تقابل با ایمان قرار می‌گیرد و انسان‌ها به دو دسته اصلی مومن و کافر تقسیم می‌شوند.
شگفت اینکه از نظر قرآن، ایمان در قالب شکر خود را نشان می‌دهد؛ زیرا شکر شناخت احسان و نشر و اظهار آن در قالب قول و فعل است.از همین رو خدا در تبیین حقیقت ایمان به ساحت عمل توجه می‌کند؛ از نظر قرآن، مومنان دائم در شکر هستند و با استفاده درست از هر نعمتی این شکر عملی را انجام می‌دهند؛ یعنی نه تنها با عبادت در قالب نماز یا سجده شکر، شکر قولی و عملی دارند، بلکه شکر قلبی خویش را در قالب بهره‌مندی درست از نعمت در جایی که خدا برای آن بیان کرده بجا می‌آورند و شکر عملی را به نمایش می‌گذارند؛ چنانکه پیامبران از جمله حضرت سلیمان نبی(ع) همه نعمت‌ها را در راستای انجام ماموریت حکومت الهی خویش به کار گرفت تا انسان به سعادت برسد و پرندگان و چرندگان و درندگان و بلکه حتی جنیان به کمال بایسته و شایسته خویش برسند.به هر حال، شکر نعمت‌ها بیانگر ایمان و کفران نعمت و ترک شکرگزاری به معنای کفر و بی‌ایمانی است که اکثریت مردم این گونه هستند. در حالی که انتظار این است که انسان دربرابر هر نعمتی به حکم ایمان، شکرگزار باشدو به قلب، زبان،عمل و بهره‌مندی مناسب از نعمت،خدا را سپاس گوید.از نظر قرآن، شکرگزاری افراد در یک سطح و درجه و مرتبه نیست؛ زیرا درجه و مرتبه شکرگزاری با متغییراتی چون شناخت و ایمان، تغییر می‌کند، به طوری که هر کس دارای شناخت برتر و ایمان قوی‌تر و شدیدتری باشد، به همان میزان، درجه شکرگزاری او با دیگران فرق می‌کند. انسان اگرچه تمام تلاش و کوشش خویش را برای شکرگزاری به کار گیرد، ولی نمی‌تواند حق شکرگزاری را به تمام کمال به جا آورد؛ زیرا نعمت‌های الهی غیر قابل شمارش است تا جایی که انسان در برابر شکرگزاری همه نعمت‌های الهی عاجز و ناتوان می‌شود. امام سجاد(ع) می‌فرماید: عطاهاى انبوهت زبانم را از شمردنش ناتوان ساخته و نعمتهاى فراوانت فهمم را از دریافتشان کوتاه کرده، تا چه رسد به بررسى کامل آنها، سپاسگزارى‌‏ات چگونه براى من امکان‏پذیر است در حالى که‏ سپاسم نسبت به تو خود نیازمند سپاسى دیگر است، پس هر نوبت که گفتم تو را سپاس، بر من واجب شد که به خاطر آن باز بگویم تو را سپاس .از نظر آموزه‌های وحیانی عواملی موجب می‌شود تا انسان در مقام شکرگزاری برآید و تلاش کند تا در حد توان خویش شکرگزار خدا و نعمت‌های بی‌پایان و بی‌شمارش باشد. از جمله این عوامل، موارد زیر است:۱. معرفت و شناخت خدا و نعمت‌هایش: شکی نیست که معرفت و شناخت خدا و صفات الهی مهم‌ترین بستر در شکرگزاری است؛ زیرا کسی که نسبت به مقامات خدا و جایگاه او شناختی ندارد، گرایشی به ایمان و شکرگزاری ندارد، از همین رو در بیان حقیقت شکر، امر شناخت نعمت و صاحب نعمت به‌عنوان مولفه اصلی شکر مطرح می‌شود. در آیات قرآن به ‌اشکال گوناگون به تعریف خدا و نعمت‌های الهی توجه داده می‌شود؛ زیرا بدون شناخت خدا و نعمت‌های او نمی‌توان انتظار شکرگزاری داشت.
۲. کرامت الهی و امید به بخشش و عفو: خدای کریم کسی است که نپرسیده و نخواسته به انسان، وجود و نعمت‌های دیگر عطا کرده است؛ چراکه او اهل عفو و بخشش و گذشت حتی از خطا و گناه است و بنده خطاکار و توبه‌کارش را محروم نمی‌سازد.چنین خدایی، چنان با کرامت خویش به انسان توجه دارد که همواره امید در دل انسان فروزان است. همین امیدی که انسان به خدا دارد و می‌داند که خدای غنی حمید هرکسی را که به سوی او برود و دعا کند و از او چیزی بخواهد، نومید باز نمی‌گرداند و شاکرین را پاسخی درخور می‌دهد و نعمت او را افزایش می‌دهد؛ ۳. احساس ذلت در برابر عزت الهی: انسان وقتی فقر ذاتی خویش را بشناسد و همه چیز را از جانب خدای غنی حمید بداند که بی‌نیاز و ستوده خصال است و نخواسته و نپرسیده عطا می‌کند(فاطر، آیه ۱۵) همین احساس ذلت در برابر خدای عزیز موجب می‌شود تا به سوی خدا گرایش یابد و با شکرگزاری، نعمت‌های الهی را به سوی خود جلب و جذب کند و موجبات تغییر نعمت به نقمت را فراهم نیاورد. این‌گونه است که با توحید و اخلاص تمام و به دور از هرگونه شرک،با شکرگزاری به نشر محامد الهی می‌پردازد و در قلب و علم و عمل آن را به نمایش می‌گذارد. امام سجاد(ع) نیز می‌فرماید: خدایا در برابر بزرگى نعمتهایت سپاسم کوچک مى‏ نماید و در کنار اکرامت بر من‏ ستایش و گزارشم از آن خود را پست و ناچیز نشان مى‏‌دهد، نعمتهایت از انوار ایمان زینت‌هایى به من پوشاند، و لطایف نیکى‌ات خیمه‌هایى از عزت ،بالاى سرم افراشت، و عطاهایت گردن‏بندهاى زیبنده‌‏اى به گردنم افکند که هرگز باز نشود، و طوق‌هایى بر من آویخت که به هیچ روى گسسته نگردد.(مناجات شاکرین)